جنبش اعتراضی از حرکت نایستاده است، موجی از پس موج دیگر، ادامه دارد. بهپاخاستگان، بدینسان نوروز آزادی را خلق میکنند (سایت مریم رجوی)
شاید صحبت از عید نوروز برای اقشار زحمتکش و کمدرآمد میهنمان، بهویژه کارگران و کشاورزان چندان با مفهوم رایج جشن سنتی و ملی و پایدار همه ایرانیان سخت و نامأموس باشد. آنها هزار دلیل دارند که این مناسبت ملی برای آنها بیشتر باعث فشار و رنج آنهاست تا شادی و مسرت و گشایش.
نگاه پاسیو و بیچشمانداز
زحمتکشان میگویند زیر خط فقر بهسر میبریم. زیر بار قرض کمر خم کردهایم. حداقل نیازهای زندگی را نمیتوانیم برآورده کنیم. فریادهای ما هم گوش شنوا ندارد. بدتر از همه باید تظاهر کنیم که از وضعیت راضی هستیم، چون حاکمان دزد و غارتگر زیر لوای اسلام، این طور تبلیغ میکنند که تحمل چنین وضعیتی مانند هلاکت در جنگهای عراق و سوریه، عین سعادت است و...
زحمتکشان میگویند اعتراض میکنیم. فریاد میزنیم. خودمان را به آتش میکشیم. تظاهرات میکنیم. اما در مقابل این اقدامات، اگر جوابمان سرکوب و زندان و اخراج نباشد، چیزی جز قولهای بیمحتوا عایدمان نمیشود. همچنان شکمهایمان گرسنه است و زیر بار فقر دست و پا میزنیم و هر سال وضعیت ما بدتر میشود و با این وضعیت، عید نوروز برای ما جز فشار چه معنایی دارد؟
آخوندهای حاکم میگویند تنها راهحل برای شما، تقرب و چنگ زدن باز هم بیشتر به نظام ولایت فقیه است تا دست کم آخرت! شما تضمین شود. تازه به ولایت هم که چنگ بزنید، جبهههای سوریه و عراق و یمن و... در انتظارتان نشسته است تا به اوج سعادت! برسید. تبلیغات شبانهروزی استبداد دینی را هم که فشرده و خلاصه کنید همین است و بس. یعنی یا ناامیدی و خودکشی در زندان و بیرون زندان و یا هلاک شدن در راه نظام ننگین آخوندی.
بله، این یک نگاه به واقعیتهای امروز ایران آخوندزده است که البته قیمت این نوع نگاه پاسیو و غیر رزمنده، تحمل قریب چهل سال سرکوب و اختناق و فساد و جنایت است.
نگاه رزمنده و پرامید
اما نگاه دیگری هم هست که از همین عناصر واقعی، راهکار و جشماندازی متفاوت و همان نوروز واقعی، یعنی روز نو و آیندهای پر از امید را نتیجهگیری میکند.
با نگاهی به اوضاع معیشتی سخت و طاقتفرسا از یک سو و ناتوانی و پوسیدگی نظام جور و ستم آخوندی از سوی دیگر، میتوان مختصات نوروز یعنی روز نو سال 97 را مشخص کرد. نوروز 97 برای زحمتکشان میهنمان به این معناست که زهر ناامیدی که ارتجاع حاکم میپراکند را با استفاده از تجربه گرانبهای قیام سراسری دیماه میتوان و باید به سکوی پرش برای برپایی اعتراضات هر چه بیشتر و سازمانیافتهتر تبدیل کرد. پیام قیام اخیر به ما این است که علت این وضعیت که ریشه در ماهیت پلید و اهریمنی و جنایات بیحد و حصر و مافوق تصور فاشیسم مذهبی حاکم دارد، میتوان و باید که حتی در چنین شرایطی، با عزم جزم و همبستگی و سازمانیافتگی و کنار زدن ایدئولوژی کثیف بیهزینگی و تسلیمطلبی، غول پوشالی حکومت قرونوسطایی را درهم شکست و به این باور داشت که میتوان مسیر آزادی را هموار کرد.
تجربه قیام سراسری دیماه، عیدی برای همه زحمتکشان ایران است و نقشهمسیر آنها را برای نیل حاکمیت ملی، آزادی و برابری مشخص میکند: اعتراض سازمانیافته و هماهنگ
به این معنا، نوروز بیش از همه برای زحمتکشان ایران مبارک است چرا که رزم و رنج همبسته آنها با آزادی و حاکمیت ملی گره خورده است.