آیا معلمان برای معیشت و منزلت باید دست به تجمع اعتراضی بزنند؟ هنگامیکه معلم از اندیشه معیشت فارغ نیست و آنچه باید بر سر سفره بگذارد دغدغهٔ اوست، هنگامی که آینده شغلی او در هالهیی از ابهام قرار دارد، چگونه میتواند خود را تمامعیار وقف آموزش کند.
وقتی معلمی پس از چندین ساعت تدریس در روز باید به شغل دوم با شرایط سختتر بپردازد تا لقمهنانی بهدست بیاورد، چه معیشت و منزلتی برای معلم باقی میماند؟
برای رسیدن به حداقل حقوق صنفی خود چندماه گذشته معلمان رسمی، قراردادی و بازنشسته هر روز در گوشهیی از ایران دست به تجمع اعتراضی زدند، آنها پایهییترین حق خود؛ یعنی حقوق، سنوات و رتبهبندی را مطالبه میکنند .
به اعتراف مدیر آموزش و پرورش رژیم در سبزوار تنها در این شهر بیش از ۱۵هزار کادر آموزشی به کرونا مبتلا شدهاند، اما رژیم آخوندی نهتنها خدماتی به معلمان ارائه نداده؛ بلکه برخی معلمان پس از ۱۵سال هنوز بهصورت قراردادی مشغول بهکار هستند.
هنگام استخدام این معلمان کارگزاران رژیم آنها را مجبور به امضای قراردادی میکنند که در آن نوشته شده حقوقم را کامل دریافت کردهام.
این در شرایطی است که آموزش و پرورش رژیم به معلمان حقالتدریسی حقوقی بسیار پایینتر از حقوق معلمان استخدام رسمی میدهد.
در زمینه حقوق معلمان حقالتدریسی علیزاده عضو مجلس ارتجاع از استان سمنان گفت: «معلمان حقالتدریسی تا ۱۸سال سابقه کار دارند که ماهانه ۴۰۰ تا ۵۰۰هزار تومان حقوق میگیرند».
بهنوشته روزنامه همشهری برخی از این معلمان با داشتن مدرک فوقلیسانس، در ماه فقط ۲۰۰هزار تومان دستمزد میگیرند.
در رابطه با حقوق معلمان حقالتدریسی سایت عصر ایران بهنقل از یکی از آنها نوشت: «تعداد زیادی هم میشناسم که چند سال با مدرک دکترا و دانشجوی دکترا با حقوق کمتر از ۵۰۰هزار تومان در مدارس مشغول کار بوده و هستند». (عصر ایران ۱مهر۹۹)
حقوق معلمان رسمی بهطور متوسط ۳میلیون تومان و ۳برابر زیر خط فقر و سالانه معادل ۱۲۰۰دلار است، در صورتی که در کشورهای دیگر حقوق سالانه معلمان بسیار بالا و در کشورهایی تا حدود ۹برابر حقوق معلمان در ایران است.
در سوئیس حقوق معلمان سالانه ۷۰هزار دلار، آلمان ۶۵هزار دلار، کانادا ۵۶هزار دلار، قطر ۳۶هزار دلار و ترکیه ۲۵هزار دلار است.
با وجود حقوق اندک معلمان در ایران رژیم معلمان را تهدید میکند که باید این حقوق ناچیز را بپذیرند یا اخراج شوند.
در این رابطه حاجی میرزایی وزیرآموزش و پروش دولت روحانی گفت: «معنای حقوقی که میگیریم این است که ما این خدمت را کامل ارائه میکنیم. هر کسی قبول ندارد نباید پای آن قرار داد را امضا کند و هر کسی امضا کرد یعنی به هیچ عامل دیگری ربط ندارد. حقوق ما را دیر دادند، حقوق ما را زود دادند، کم دادند، زیاد دادند، به فلانی زیاد دادند» . (خبرگزاری ایلنا ۱۲ آبان۹۹)
اما معلم ایرانی در مقابل ظلم و تبعیض هرگز ساکت نمانده است و بهرغم تهدید پوشالی وزیر آموزش و پرورش رژیم، معلمان همواره نسبت به کمبود حقوق و ستم حاکمیت اعتراض کرده و قطعاً در آینده نیز اعتراض خواهند کرد.
هنگامیکه معلمان فریاد میزنند معیشت و منزلت حق مسلم ماست این یک شعار نیست این زندگی از دسترفتهٔ آنهاست که در حکومت آخوندی بهیغما رفته است.
از جمله اعتراضات آنها تجمع ۲۱مهر۹۹ نمایندگان مربیان پیش دبستانی سراسر کشور در مقابل وزارت آموزش و پرورش در اعتراض به دستمزد پایین و عدم تعیینتکلیف استخدامی بود.
در سالهای گذشته هر دور که معلمان کشور اعتراض و اعتصاب کردهاند سه خواسته اصلی را مطرح کردهاند:
پایان دادن به سیاست سرکوب
پایان دادن به سیاست تبعیض
استیفای حقوق به غارت رفتهشان توسط نظام آخوندی و دولت ضدمردمی
حقوق به غارت رفته معلمان و فرهنگیان کشور در زمره حقوق سرکوب شده و به غارت رفته تمامی مردم محروم ایران توسط نظام ولایت فقیه است.
واقعیت این است که این حاکمیت نه میتواند و نه میخواهد به خواستههای اصلی معلمان که به آن اشاره شد مانند مطالبات سایر اقشار مردم پاسخ مثبت بدهد. این بنبستی است که بین نظام ولایت فقیه با مردم وجود دارد.
بنبستی که برای نظام بسیار خطرناک است زیرا معلمان و سایر اقشار محروم همچنان که تابهحال نشان دادهاند عزم جزم کردهاند که با اعتراضها و خیزشهای خود به عمر حاکمیتی که عامل این همه بدبختی و سیه روزی است پایان دهند.