دست و پای شکسته و مضروب و تن بهخون نشستهٔ کارگران هپکوی اراک از یکسو مظلومیت این قشر زحمتکش و از دیگر سو شقاوت رژیمی را به نمایش گذاشت که نه میخواهد و نه میتواند از عهدهٔ تأمین خواستهای آنان برآید.
روز سهشنبه ۲۶شهریور ۹۸، دبیرخانه شورای ملی مقاومت با اشاره به ادامه اعتراض و قیام کارگران هپکو بهرغم سرکوب کارگران در روز دوشنبه نوشت: «کارگران شرکت هپکوی اراک با وجودی که نیروهای گارد ضدشورش در مقابل آنها صف کشیده و آنها را تهدید میکردند، برای سومین روز متوالی دست به اعتراض زدند و در مقابل این شرکت تجمع کردند. نیروی سرکوبگر انتظامی و گارد ویژه همه مسیرهای ارتباطی به محل تجمع کارگران را بسته و مانع پیوستن دیگران به آنها میشدند.
کارگران هپکو بهدنبال بهسرآمدن مهلت ۱۰روزهای که برای پاسخ به مطالباتشان داده بودند از روز یکشنبه ۲۴شهریور دور جدیدی از اعتراض و اعتصاب را شروع کردند»
دلیل اعتراض کارگران هپکوی اراک
در تاریخ ۱۶شهریور ۹۸ کارگران هپکو در تجمعی بعد از ساعت کار اداری در حیاط شرکت با در دست داشتن پلاکاردی خواستار تعیینتکلیف سهامداری و مالکیت شرکت هپکو بعد از ۵سال بلاتکلیفی شدند.
این تجمع در پی انتصاب یک مدیرعامل جدید بهنام «ابوالفضل روغنی» توسط آخوند روحانی برای شرکت هپکو صورت گرفت. کارگران هپکو تغییر مدیرعامل را مانند دادن یک قرص مسکن برای یک بیماری سخت و سنگین شرکت هپکو میدانند بیماری که در حال احتضار است و روزهای واپسین خود را میگذراند.
۵سال است که شرکت هپکو کجدار و مریز به حیات خود ادامه میدهد البته مدیرعاملان قبلی سرمایههای این شرکت را به فروش رساندهاند و تاکنون پولهای کلانی به جیب زدهاند.
این شرکت که زمانی در خاورمیانه شماره یک در نوع خود محسوب میشد تولیداتش تقریباً به نقطه صفر رسیده است. اینکه هنوز این شرکت رسما به کار خود ادامه میدهد به این خاطر است که در قدم اول رژیم از ایجاد یک شوک اجتماعی و اخراج ۹۰۰ کارگر این شرکت در هراس و نگرانی است و سعی میکند این کار را بهآرامی ادامه دهد. یعنی کارگران را خسته و ناامید سازد و در قدم دوم با بستن کارخانه و فروش زمینهای آن، این پرونده را به سرانجام و تعیینتکلیف نهایی برساند و دقیقاً این همان نقطهای است که کارگران سعی میکنند جلوی این بازی کثیف را بگیرند زیرا برای کارگران این بهمثابه ایستگاه آخری است که تمامی زندگیشان به آن ختم میشود. علاوه بر آنچه گفته شد، اعتراضات کارگران هپکوی اراک از این بابت حائز اهمیت است که کارگزاران غارتگر میخواستند مالکیت کارخانه را به قرارگاه خاتم واگذار کنند؛ همانطور که مالکیت شرکت آونگان و واگنسازی را در شهر صنعتی اراک به سپاه پاسداران واگذار کردند. رژیم با تغییر مدیران یا دستبهدست کردن کارخانه تلاش میکند قضیه را به نفع سپاه پاسداران حل کند اما کارگران شرافتمند و بهپاخاسته هپکوی اراک با استمرار تظاهراتشان اثبات کردند که دست رژیم را خوانده و تن به منویات آن نخواهند داد.
مقدمهچینی برای سرکوب کارگران
کارگران هپکو در ادامهٔ سلسله اعتراضات به این روند، روز دوشنبه ۲۵شهریور ۹۸ با بستن مسیر راهآهن شمال ـ جنوب، در زیر پل بختیاری در اراک، تجمع اعتراضی خود را شکل دادند اما بلافاصله استاندار مرکزی علی آقازاده در هراس از بسته شدن مسیر راهآهن شمال ـ جنوب به میان کارگران رفت و گفت: «حلقهٔ مدیریت ارشد استان در پیگیری مطالبات کارگران شرکت هپکو از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند و انتظار است که کارگران از انجام اقدام هایی که به امنیت عمومی خدشه وارد میکند خودداری کنند».
این مهرهٔ حکومتی برای کارگران شاخ و شانه کشید و ضمن تهدید گفت: «شرکت هپکو جولانگاه بهرهبرداری های سیاسی نیست و این اعتقاد وجود دارد که انتقادهای کارگران این شرکت صنفی است و نباید اجازه داد عدهای از این فضا سوءاستفاده کنند». همچنین بلافاصله پاسدار محسن کریمی، فرمانده سپاه موسوم به «روح الله» در استان مرکزی وارد صحنه شد و در عین دجالیت به نوعی دیگر برای کارگران خط و نشان کشید. او با مصرف کد لورفته و سوختهٔ «بهانه دادن به مغرضان»! گفت: «...انتقاد حق کارگران است ولی این انتقادها نباید بهانهای برای مغرضان شود و زمینه بهرهبرداری دشمنان انقلاب اسلامی فراهم کند».(ایرنا ۲۵شهریور ۹۸)
هراس از گرگرفتن اعتراضات
کارگران از هستی ساقط شده با این تهدیدات نه تنها از میدان بهدر نرفتند، بلکه بر خواستههای بهحق خود پای فشردند. حاکمیت آخوندی که پاسخی جز چماق، گلوله و سرکوب برای مطالبات زحمتکشان ندارد غروب دوشنبه ۲۵شهریور ۹۸ با گارد ویژه همه مسیرهای ارتباطی به محل تجمع کارگران را بسته و آنها را محاصره کرده و زمانی که با عزم جزم کارگران در ادامه حرکت اعتراضی خود روبهرو شدند به تجمع آنها حمله کرده عدهای را زخمی و مجروح کردند. چرا که رژیم آخوندی از بستن مسیر راهآهن شمال ـ جنوب بهشدت وحشت کرده بود و این نشان داد که کارگران در نقطه بسیار حساسی تجمع خود را برگزار کردند، هر چند این حرکت اعتراضی با زخمی و مجروح شدن عدهای از کارگران و دستگیری دهها تن دیگر همراه شد، اما برخلاف انتظار پاسداران جنایتکار کارگران روز بعد ـ سهشنبه ۲۶شهریور ـ دوباره به میدان آمدند و بار دیگر اثبات شد که تنها حرکتهای جدی و قوی اعتراضی است که میتواند باعث ایجاد یک تغییر پایدار در وضعیت کارگران محروم میهن شود.
از این ماجرا و نمونههای مشابه بهخوبی میتوان فهمید که وضعیت نظام آنقدر شکننده است که یک حرکت اعتراضی میتواند باعث شعلهور شدن دیگر اعتراضات شده و به یکبارهگر بگیرد و آخوندها را وحشتزده کند.
میتوان و باید بر شدت و میزان این اعتراضات بهحق افزود و از آن کوتاه نیامد. ضرب و شتم کارگران تنها ارادهٔ آنها را برای دامنه بخشیدن به خیزشهایشان بیشتر و بیشتر میکند.