در روزنامههای سهشنبه سوم اسفند دو موضوع سفر رئیسی به قطر و سقوط هواپیمای اف ۵ رژیم در تبریز تیتر مشترک اغلب روزنامه هاست. در مورد سفر رئیسی ذوقزدگی از اینکه یک کشور این جلاد را پذیرفته در اغلب تیترها دیده میشود. مثل «قطر برای رئیسی سنگتمام گذاشت» و امثال این. در مورد سقوط هواپیمای اف ۵ رژیم تلاش مشترک روزنامههای حکومتی این است که افتضاح فرسودگی ناوگان نیروی هوایی رژیم را بهعنوان حماسه جا بزنند. با تیترهایی مثل: «این است معنی ارتش فدای ملت» یا «فداکاران حماسه سقوط». شاید این اولین بار است که در حادثه سقوط هواپیما خلبان محکوم نشده و حماسه ساز شده.
در مورد دستاورد سفر رئیسی هم تیترهای پر دود و دم کم نیست اما روزنامه جهان صنعت بهنقل از یک کارشناس حکومتی در امر منطقه نوشته است این سفر بهمنظور راهگشایی برای مذاکره مستقیم با آمریکا و همچنین واسطه کردن قطر برای آشتی با کشورهای حوزهٔ خلیجفارس انجام گرفته. در روزنامههای حکومتی بحرانهای اقتصادی اجتماعی و در رأس آنها بحران بودجه از یکسو و وضعیت نظام در مذاکرات وین و سرریز شدن سایر بحرانهای نظام در این موضوع، مضمون اصلی بسیاری از مطالب است.
مناقشههای ادامهدار از همه سو!
مضمون اصلی مطالبی که بحرانهای اقتصادی اجتماعی را بررسی کردهاند انگشت گذاشتن بر بلوغ این بحرانها به بحران امنیتی برای نظام است. «بر ما چنین مباد» عنوان مطلبی در روزنامه شرق است که با اشاره به شکاف بین دولت و مجلس دستساز خامنهای بر سر بودجه به تشدید شکاف بین مردم و حاکمیت هم اشاره کرده و از جمله نوشته است: «بدون درک شرایط بحرانی اقتصادی کشور، انواع تضادها و تناقضها در گفتار و رفتارمان بروز خواهد کرد و کار یار و غارترین افراد را هم به اختلاف و جدایی میرساند و «یکدستی» را به «رویارویی» میکشاند».
«مناقشه ادامهدار بر سر ارز ترجیحی این بار توسط مجلس» عنوان گزارشی است از روزنامه جمهوری اسلامی در مورد دعواهای درون مجلس بر سر بودجه که به وجه امنیتی شدن آن اشاره کرده و بهنقل از باقرزاده عضو کمیسیون تلفیق مجلس به مخالفان ابقاء ارز ترجیحی خطر قیام را بهصورت سربسته گوشزد کرده و از جمله گفته است: «کمیسیون بیش از یک هفته روی بحث ارز ترجیحی وقت گذاشت در مسائل امنیتی نیز نگرانیهایی وجود دارد ضمن آن که زیرساختها و پیشبینیهای لازم برای حذف ارز ترجیحی صورت نگرفته»،
«سفرههای کوچکتر، وعدههای بزرگتر» عنوان مطلب روزنامه آرمان است که با اشاره به «لاغر شدن طبقات متوسط» و «فرو رفتن آنان در اقشار پایینی» هشدار داده «آنچه مسلم است امروز مردم دیگر تاب و تحمل وعده و شعار را ندارند». در ادامه هشدار از دست رفتن زمان را به نظام داده و افزوده است: «نگاه موجود در مجلس و دولت فعلی آسیبزا است. زیرا فرصت خدمت به مردم در حال از دست رفتن است».
چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد!
در روزنامههای هر باند به نوعی این اعترافات دیده میشود. مثلا ابتکار اعتراف کرده که در مذاکرات فعلی نسبت به قبل نظام عقبنشینی داشته و دستاورد کمتری دارد. این روزنامه نوشته: «پیشبینیها درباره بیانیه نهایی توافق، نزدیک به این احتمال است که فرمول «کم در برابر کم» در دستور کار قرار دارد. این توافق نه بهمعنای احیای کامل برجام، بلکه تمهیدی برای بازگشت به این منظور است».
آرمان هم بهنقل از هاشمی اطباء با اشاره به خوی غارتگری نهفته در نظام نوشته است: «چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد تفاوت زیادی ندارد و رشد و توسعه کشور در اولویت نخست قرار نمیگیرد».
در روزنامههای باند خامنهای اساساً چشمانداز هیچ توافقی را نمیبینند و صحنه را صحنهٔ فشار بیشتر بر نظام برای عقبنشینی کامل توصیف میکنند. سیاست روز با تیتر معنا دار «غرب دلبسته لجنپراکنی به جای لغو تحریمها» به موقعیت در کرنر نظام اذعان کرده و نوشته است: «طرف غربی با محوریت مذاکره و جنگ روانی و بهزعم خود تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی بهدنبال تکرار برجام ۲۰۱۵ و گرفتن امتیازات حداکثری بدون دادن امتیاز است».
در کیهان خامنهای وحشت از تداخل بحرانها و انزوای رژیم روشنتر ترسیم شده است. کیهان زیر عنوان «ادراکسازی برای مهندسی افکار عمومی» نوشته: «آمریکاییها بر روی مواضع خود مصر هستند و حاضر نیستند در مواجه با امتیازاتی که ایران از حیث فنی به آنها میدهد، تن به توافقی بدهند که خروجی آن انتفاع اقتصادی پایدار و تضمین شده برای جمهوری اسلامی باشد». در ادامه هم به دزدیهای قالیباف، قاسم سلیمانی و پسران شمخانی اشاره کرده و نوشته است «بیشک خبرسازی اخیر علیه شمخانی و سیاهنمایی علیه سپاه بخشی از این پروژه است».