بهرغم قطع اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی و انواع شیطانسازیها در مورد فضای مجازی؛
بهرغم دستگیریهای کور و گسترده در شهرهای مختلف برای خاموش کردن کف خیابانها؛
بهرغم جاری کردن جوی خون در خیابانهای زاهدان قهرمان و شلیک به شقیقهٔ کودکان بیگناه بلوچ؛
بهرغم خط و نشانکشیدنهای رنگارنگ ارگانهای سرکوبگر برای جوانان قیامآفرین؛
بهرغم پروپاگاندای حکومتی برای در اقلیت نشان دادن جمعیت انفجاری آزادیخواهان و مردم بهپا خاسته در سراسر ایران؛
بهرغم انتشار گزارش دروغین در مورد قتل فجیع مهسا امینی برای آب پاشیدن بر آتش قیام سراسری؛
بهرغم رقم انواع سرکوب برای ترساندن، منفعل نمودن و از میدان بهدر کردن زنان و دختران شجاع ایرانی؛
بهرغم کتمان دستهای خونین در جنایت دلخراش قتل دختران نوجوان ایرانی از حدیث نجفی گرفته تا نیکا شاهکرمی و سارینا اسماعیلزاده؛
بهرغم «اغتشاش» و «آشوب» نامیدن قیام سراسری ایران و نسبت دادن آن به رسانههای فارسی زبان و کشورهای بیگانه و آمریکا و اسراییل؛ (۱)
بهرغم سازماندهی انواع تشبثات برای به انحراف کشیدن خواست سرنگونی؛
بهرغم کاربرد انواع فعلهای ماضی در بارهٔ تمام شدن قیام سراسری و ادعای فرونشاندن آن و تقدیر از پلیس جنایتکار ضدشورش؛
بهرغم بهخط کردن گماشتههای خامنهای در سیرک نماز جمعه با انواع دمدمه و افسون و متدهای نخنمای دجالگری؛
بهرغم جمع کردن آخرین زور بیت خامنهای و بزک و دوزک کالبد ولیفقیه برای زنده نشان دادن او جهت اجرای یک نمایش بیروح در یک دانشگاه تربیت سگان زنجیری؛
بهرغم انواع شیطانسازیها و نسبت دادن تهمتهایی مانند قرآن آتشزدن و چادر از سر زن محجبه کشیدن به جوانان بهپاخاسته؛ (۲)
بهرغم هیجانی و احساساتی وانمود کردن جوانان و نوجوانان آگاه ایرانزمین تأثیرپذیر تلقی کردن آنان از «فلان برنامهٔ اینترنتی»!؛
بهرغم ادعای جمع کردن قیام سراسری و آرام وانمود کردن تهران و دیگر شهرهای شورشی؛
بهرغم...
اما ایرانزمین در قامت تهران و شهرهای شورشی و دانشگاههایش بهصورت تنی واحد بهپا خاست تا اثبات کند در ایران یک انقلاب در جریان است. انقلابی با پشتوانهٔ ۴۳سال خشم و بغض تلنبار شده، انقلابی با ۱۲۰هزار خون به زمین فرو ریخته از پیکر پاکترین سیاوشها و آرشهای این آب و خاک، انقلابی که در یک مقاومت سراسری و سازمانیافته ریشه دارد و در تمام سالهای استیلای اشغالگران عمامهدار یک روز نیز تعطیل نبوده است.
این انقلاب سربازایستادن ندارد. اگر در یک کوچه، خیابان یا یک شهر به خون کشیده شود، از شتکهای خون هزارانبار نیرومندتر جوانه خواهد زد.
آنچه در بیستوسومین روز قیام سراسری در اغلب مناطق تهران و شهرهای ایران بهوقوع پیوست، آمیزهیی از غیرت، غرور ملی، حماسه، خشم، همبستگی، انگیزهٔ انقلابی، عشق به ایران و سرنوشت آن بود. زنان و دختران شجاع، دانشجویان، دانشآموزان، جوانان و نوجوانان در پیکری واحد نشان دادند که موجهای بعدی انقلاب پربسامدتر از قبلیها خواهد بود و هیچ توقفی در کار نیست. بهطور خاص این «بزرگترین شهر شورشی جهان»، در روزهای مهرگان چهرهٔ دیگری از خود نشان داد. این چهرهٔ واقعی ایران و ایرانی است. پیشدرآمدی است بر آتشفشانی که در روزها، هفتهها و ماههای آینده در مداری بالابلندتر، از دهانهٔ دماوند فوران خواهد کرد تا قبه و بارگاه شیخ ریایی را در گدازههایش دفن کند.
بهتعبیر زیبای رهبر مقاومت، مسعود رجوی:
«کجایش را دیدهاید؟ صبر کنید دماوند آتشهای بسیار علیه ستمگر در سینه دارد».
مهرگان ایران و تهران در بیست و سومین روز قیام سراسری خجسته باد!
پانوشت: ــــــــــــــــــــــ
(۱) «این اغتشاش برنامهریزی شده بود... بنده بهصراحت میگویم این برنامهریزی کار آمریکا، کار رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی و دنبالهروهای آنها است؛ نشستهاند برنامهریزی کردهاند. عمله و مزدوران و حقوقبگیران آنها، بعضی از ایرانیهای خائن هم که در بیرون از کشور هستند، به اینها کمک کردند» (خامنهای. سایت خامنهای. ۱۱مهر ۱۴۰۱).
(۲) «در این حادثهیی که پیش آمد، دختر جوانی درگذشت؛ خب حادثهٔ تلخی بود، دل ما هم سوخت، ولی واکنش به این حادثه بدون اینکه تحقیقی شده باشد، بدون اینکه هیچگونه امر مسلمی وجود داشته باشد، این نبود که یک عدهیی بیایند خیابان را ناامن کنند، ناامنی را برای مردم بهوجود بیاورند، امنیت را به هم بزنند، قرآن را آتش بزنند، حجاب از روی سر زن محجبه بکشند، مسجد و حسینیه را به آتش بکشند، بانک را به آتش بکشند، ماشینهای مردم را آتش بزنند» (همان منبع).