در روزهای اخیر، گزارشهای متعددی از موارد نقض قوانین بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت توسط رژیم ایران برملا شده است. از جمله خبرگزاری رویتر روز جمعهٔ گذشته در یک گزارش تحقیقی فاش کرد که رژیم بیش از ۷۰وبسایت ظاهراً در ۱۵کشور جهان با آدرسهای جعلی دایر کرده اما بهطور واقعی مقر همهٔ آنها در تهران است. این سایتها به ۱۶زبان مطلب منتشر میکنند و توسط دستگاههای امنیتی رژیم هدایت و کنترل میشوند.
از سوی دیگر وزیر خارجهٔ آمریکا از یک آزمایش موشکی جدید رژیم که ظاهراً مخفیانه صورت گرفته خبر داد و برایان هوک، رئیس گروه اقدام ایران در وزارتخارجه نمایشگاهی از سلاحهایی که رژیم برای گروههای دستنشاندهٔ خود در منطقه ارسال میکرده ترتیب داد و در این مورد به رژیم هشدار داد. موارد یاد شده این سؤال را مطرح میکند که آیا رژیم خط و استراتژی جدیدی در پیش گرفته است؟
به این ترتیب بهنظر میرسد موج جدیدی از محکومیت و انزوای بینالمللی رژیم را فراگرفته است. آیا این تکرار و ادامهٔ امواج قبلی است یا دارای عناصر و ویژگیهای جدیدی است؟ واکنش رژیم در قبال آن چه بوده؟
و این وضعیت جدید چه بازتابی در درون رژیم داشته است؟
تازگیها و تفاوتهای موج جدید انزوای بینالمللی
این بار در برابر یک اقدام اعلام نشده رژیم در پرتاب یک موشک میانبرد، موج سنگین هشدار بینالمللی مشاهده شد که بهصورت بیانیه وزیر خارجه آمریکا علیه رژیم صادر شد. حرکتی که این اقدام را «بهعنوان نقض توافق بینالمللی برنامه هستهای رژیم آخوندی و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت اعلام کرده است.
تفاوت بعدی موضعگیری جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا بود که گفت: «این رفتار را نمیتوانیم تحمل کنیم». معاون رئیسجمهور آمریکا هم با اشاره به اقدامات رژیم گفت: «وعده ترامپ در مورد مقابله همهجانبه با این رژیم عملی شده و بهخوبی پیش میرود».
همزمان برایان هوک نسبت به «تهدیدات فزاینده حضور رژیم ایران در منطقه خاور میانه» هشدار داد و تأکید کرد: «ما در قبال رژیم ایران با وضوح بسیار گفتهایم که اگر منافعمان مورد تهدید قرار بگیرند، در استفاده از نیروی نظامی، تردیدی نخواهیم کرد». امری که تأکید بر عنصر گزینه نظامی برای اولین بار در این ماههای اخیر را نشان میدهد.
در شرایطی این موج انزوا علیه رژیم برخاسته که حتی اروپا را هم که قرار بود سپر رژیم در برابر تحریمهای آمریکا باشد، تحت تاثیر قرار داده است بهطوریکه در خود اتحادیه اروپا صحبت از تحریمهای خاص علیه رژیم بهخاطر موج اقدامات تروریستی شکستخوردهاش رسمیت یافته است.
سومین تفاوت در توجه ویژه به تمام دخالتهای رژیم است. از جمله طرح جدید مجلس نمایندگان آمریکا است که رژیم را بهخاطر نفوذ در عراق مورد تحریم جدید قرار داده است.
نگاه به شرق چقدر واقعی است؟
از سوی دیگر شاهد هستیم که سردمداران رژیم میگویند فشار تحریمها و پیامدهایش تازگی ندارد و قبلا هم چنین چیزهایی را از سر گذرانده است. الآن هم با اتکا به سازوکار اروپا و نگاه به شرق، ما از این شرایط عبور میکنیم.
در پاسخ به این نکته قبل از هر چیز باید در نظر داشت که ابراز ناامیدی رژیم از سازوکار اروپا این روزها منحصر به باند خامنهای نیست. در باند خود روحانی، از خود روحانی تا ظریف و عراقچی ابراز ناامیدیهایشان تیتر یک خبرگزاریها و سایتها و روزنامههای حکومتی است. روز شنبه ۱۰آذر ۹۷ قاسم محبعلی، یک دیپلمات سابق از باند روحانی، در روزنامه آرمان خیلی صریح گفت بود از سازوکار اروپا آبی برای رژیم گرم نمیشود و «آنچه که باید برای ایران مهم باشد این است که مجدداً به شورای امنیت بازنگردد» و تأکید کرده بود: «بیش از اینکه دنبال مسائل اقتصادی برجام باشیم به عدم بازگشت به شورای امنیت بیاندیشیم».
بنابراین امیدی به سازوکار اروپا در رژیم وجود ندارد کما اینکه امیدی به «نگاه به شرق» که خامنهای مطرح کرده نیز در رژیم وجود ندارد.
در مورد شرق به جدیدترین نمونه که در جی ۲۰ اتفاق افتاد میتوان اشاره کرد. جی ۲۰ جایی که خیلی سیاستهای جهانی با توجه به قطببندیهای موجود در آن شکل میگیرد و طبیعی است که کشورهای شرقی که چشم رژیم به آنهاست اقدامی برای منافعش بکنند. اما روزنامهٔ جهان صنعت روز یکشنبه ۱۱آذر ۹۷ نوشت: «حضور ولیعهد عربستان در این نشست این واقعیت را یک بار دیگر مشخص کرد که نگاه مسکو و پکن در قیاس «منافع ملی»شان با «منافع دوستان» و همپیمانهایشان تا چه اندازه فاصله دارد».
یا روزنامهٔ حکومتی سیاست روز از باند خامنهای هم در همان روز یکشنبه ۱۱آذر ۹۷ نوشت: «روسیه هم هر چند از تعامل میگوید اما در سوریه نیز میبینیم که با فرانسه و آلمان و ترکیه مینشیند و حتی در زمانهایی که اسرائیلیها میخواهند اقدامی در سوریه انجام دهند و موشکباران و بمباران کنند به روسها اطلاع میدهند. اما ما ندیدهایم که روسها به ایرانیها خبر دهند تا زمانی که پایگاهها هدف قرار میگیرد تلفات انسانی حداقل کاهش یابد. بنابراین روسیه نیز تاکنون از روابط با ایران استفاده ابزاری کرده است. در گذشته نیز در شورای حکام همراه غرب بود در شورای امنیت همراه غرب بوده است اخیراً نیز با عربستان توافقاتی در حوزه نفت داشتهاند تا بتوانند با هماهنگی عدم حضور احتمالی ایران در بازار، نفت را جبران کنند».
ملاحظه میشود چیزی به اسم سازوکار اروپا یا نگاه به شرق اکنون برای رژیم بهمثابه یک تکیهگاه وجود خارجی ندارد.
واکنش رژیم در مقابل موج جدید انزوا چه خواهد بود؟
واکنشهای رژیم از یک طرف سروصدا و دود و دم برای مصرف داخلی و امیددرمانی بوده و از طرف دیگر ابراز وحشت و نگرانی و دعوت به کوتاه آمدن!
مثلاً قاسمی، سخنگوی وزارتخارجه رژیم در واکنش ضعیفی گفته است: «هیچ قطعنامهای در شورای امنیت، برنامه موشکی و یا آزمایشهای موشکی ایران را ممنوع نکرده است».
در همین حال روز شنبه ۱۰آذر ۹۷ خبرگزاری سپاه پاسداران بهنقل از یک کارگزار حکومتی از ضرورت پذیرش شرایط رئیسجمهور آمریکا نوشته بود و تصریح کرده بود: «امتیازهایی که ترامپ به ما میدهد نه اوباما هرگز به ما میداد و نه رئیسجمهور بعدی آنها را خواهد داد... اگر تصمیم مقامهای عالیرتبه در ایران تغییر کرد و مسأله مذاکره مجدد با آمریکا مطرح شد باید به این نکته توجه داشت که در دوره ترامپ این فرصت برای ما وجود دارد که توافق جدید را در قالب معاهده به تصویب سنا برسانیم».
ضرورت بازنگری در سیاستهای آخوندی
روز یکشنبه ۱۱آذر ۹۷ روزنامه حکومتی سیاست روز بهنقل از یک دیپلمات سابق رژیم با اشاره به فضای انفجاری جامعه نوشت: «باید در خط مشی سیاست داخلی و خارجی خود بازنگریهایی داشته باشیم. البته باید به این مسأله اشاره کرد که آمریکا برای توجیه تحریم مسائل حقوقبشری را نیز مطرح میکنند در حالی که آثار این تحریمها بر توده مردم است. حکومتها ممکن است بتوانند تحریمها را دور بزنند اما این مردم هستند که آسیب میبینند. بهویژه مردمی که در وضعیتی مطالباتی هستند که نمونه آن را در مسأله کامیونداران، معلمانان و اقشار مختلفی که مدتهاست حقوق دریافت نکردهاند. به هر حال وقتی انسان با این زمینهها مواجه میشود باید زمینههای ادعای طرح مقابل را خنثی سازد».
بروز آثار تزلزل و تردید در نهادهای تصمیمگیری آخوندها
پنجشنبه گذشته نیز روزنامه جوان از مذاکرات مخفی رژیم با اتحادیه اروپا بر سر مسائل منطقه خبر داده بود و روز شنبه ۱۰آذر ۹۷ روزنامه وطن امروز نوشته بود: «ما بهعنوان ملت ایران اما حق داریم بدانیم اگر قرار است در همان حالت سینهخیز هم مذاکره شود، طرف مذاکرهمان کیست و براستی چه چیزی در چنته دارد؟».
این زمزمهها در هر دو باند حاکم حاصلش تردید و تزلزل در تصمیمگیری است که در حرفهای مقامات و نوشته رسانهها دیده میشود. یعنی آخوندها مشکل جدی در امر تصمیمگیری دارند.
همه اینها را باید در این شرایط در نظر گرفت که بحرانهای اجتماعی روزبهروز تشدید میشوند و رژیم در برابرش عاجز است. نه میتواند سرکوب کند و نه پاسخ بدهد!
الآن گامبهگام در مورد خواستهای اعتراضی دارد عقبنشینی میکند. ملاحظه میکنید فشارهای جهانی و اعتراضات داخلی، رژیم را بین ۲راهحل انقباض یا زهر قرار داده است. در حالی که تحولات در داخل و خارج بهسرعت دارد علیه رژیم رقم میخورد آخرش هم بهنظر میرسد که دستاوردش هم چوب بوده و هم پیاز!
یعنی پیامدهای هر دو راهحل بر رژیم تحمیل خواهد شد. و این شرایط هر روزش که میگذرد، یک شکست برای آخوندها و یک برد برای مردم و مقاومت مردم ایران است.