دولت آخوند رئیسی با دعای خامنهای به نیویورک سفر کرد تا در سازمان ملل متحد و دیدارهایش با مقامات کشورها از دستآوردهای ۲ساله دولت محبوب «آقا» دفاع کند اما در عجله کاری در این مأموریت، یادش رفت که آخرین نماگرهای اقتصادی که مربوط به سهماهه آخر سال۱۴۰۱ است و توسط بانک مرکزی منتشر شده است با خود ببرد.
یک بخش از این گزارش رسمی مربوط به معوقات وامهای ارزی دریافتی در سال۱۴۰۱ است که از۸.۸ درصد سال۹۹ به ۱۶.۶درصد (در ۳ماهه پایانی سال۱۴۰۱) رسیده است. به زبان ساده یعنی عناصر باندها و مافیای حکومتی وام ارزی یا همان دلار سبز استکبار جهانی را به میزان نفوذی که داشتند گرفتند و پس ندادهاند! یعنی ظرف نزدیک به ۲سال معوقات یا همان بگیر و پس نده را ۲برابر کردهاند و این یک شاخص رشد و پیشرفت است! بهقول تحلیلگر باند رفسنجانی که امروزه در حاشیه سفره چپاولگری قرار داده شدهاند: «این (معوقات) نشان میدهد که منابع ارزی دولتی در ایران توسط برخی افراد و جریانهای غارت شده است» (اعتماد ۲۸ شهریور۱۴۰۲).
کارشناس باندحکومتی آدرس سربستهای هم از رقبای باند حاکم ارائه کرده است که «وامگیرندگان ارزی از قدرت مطبوعاتی، رسانهیی، تبلیغاتی، سیاسی و قضایی برخوردارند» و تأکید میکند «یکی از بزرگترین امواج فساد، دزدی و غارت سازمانیافته در اقتصاد ایران بهخصوص ظرف ۲۰سال اخیر همین موضوع بوده است. ارقام این غارت هم هیچ کم از غارتهای ارزی دوره احمدینژاد بهمبلغ ۲۲ تا ۳۰میلیارد دلار و دوره روحانی بهمبلغ حدود ۳۰میلیارد دلار ندارد». و گفته میشود جرعهای از «موج سوم غارت ارزی» است.
یعنی تازه بعد از۲۰ سال معترفند که این غارت از منظر حجمی بسیار بزرگتر از هر فساد دیگری است که ممکن است بتوان تصور کرد. اما خیال مافیا راحت است چون به «قدرتهای اجرایی، تقنینی و قضایی» تسلط دارند.
موضوع دیگری که در نماگر بانک مرکزی آمده است بدهی بانکها به بانک مرکزی است که رشد ۳برابری دارد و یکی دیگر از شاخصهای رشد و پیشرفت دولت آخوند رئیسی است. حالا دیگر فساد شبکههای بانکی که به اعضای خودشان وام میدهند! و موجب «ناترازی» ؟! گردیدهاند و باز هم آن را پس نمیدهند، موضوع پنهانی نیست.
ایران در کنترل٣٠٠ الیگارشی است
آن آدرس سربسته باند رفسنجانی درباره چپاولگران در تحقیقات دیگر پژوهشگران تا حدودی روشن گردیده است. شواهدنشان میدهد تعداد معدودی از اعضای بیت خامنهای اعم از آخوندهای دینفروش و اعضای سرکوبگر سپاه پاسداران از خان نعمت بانکها بهره میبرند.
«تقریباً کل نقدینگی این کشور در اختیار سیصد نفر است که همگی جزو الیگارشی نظامی-امنیتی-روحانی بهشمار میروند و همگی نیز از خانوادههای حاکم بر کشورند. اینان به تنهایی ده برابر بودجه عمومی کشور نقدینگی دارند، در حالی که دولت نمیتواند یک ریال هم از آنها مالیات بگیرد» (رادیو فرانسه۱۷شهریور۱۴۰۲)
این در حالی است که شمار حاشیهنشینان کشور دست کم تا ٣٠میلیون نفر برآورد میشود. چندی پیش مدیرکل خدمات شهرداری تهران گفته بود که «آقا» نگرانی شدیدی از میزان آسیبهای اجتماعی دارد! و البته معلوم است که ترس خامنهای از به خیابان آمدن میلیونها هموطنی است که در قعر همه خط فقرها قرار داده شدهاند و در انتظار لحظه بزنگاه هستند.
شاهد این وضعیت هم اعترافی است که یک عضو مجلس ارتجاع و بنا بر مصالح جناحیاش نموده است. علی رضایی میگوید: «فاصله طبقاتی در کشور ما در حال زیاد شدن است. اگر دولت با همین فرمان جلو برود تا مدتی دیگر ۸۵میلیون نفر باید تحت پوشش کمیته امداد قرار بگیرند» (رویداد۲۴-۱۴شهریور۱۴۰۲).
این فاصله معنایش این است که طبقه متوسط در حال نابودی است و جامعه تحت ستم نظام ولایت فقیه دوقطبی شده است. پیامدهای اقتصادی فاشیسم مذهبی، تخریب بنیادهای جامعه است. بهقول وحید شقاقی اقتصاددان: «در ایران، سرعت استهلاک زیرساختها از سرمایهگذاری بیشتر شده، همچنین سرعت تخریب اقتصاد کلان از سرعت ساخت اقتصاد کلان پیشی گرفته و این خیلی خطرناک است»
البته که خطرناک است و هستی و دارایهای مردم ایران در حال ویرانی است اما منطق قویتر و حاکم بر سرنوشت ملتها میگوید قیام جوانان آگاه و دلیر میهن اجازه تداوم این مسیر رو به فنا را نخواهند داد و ضحاک را به زیر میکشند.