در شماره قبل به تشریح مفصل مختصات سیاسی و اجتماعی جامعهٔ کنونی ایران پرداختیم. گفتیم که همة قیامها، اعتراضات و پایداریها از کمیتهای بههم پیوسته و متکاثف به یک کیفیت تعادلقوای سیاسی بین مردم و مقاومت با حاکمیت ولایتفقیه بالغ گشته است. در شمارهٔ قبل یادآوری کردیم که «عنصر تعیینکننده برای ایجاد تغییرات بزرگ، در وهلهٴ نخست با ارتقای کیفیت تعادلقوای سیاسی و اجتماعی رقم میخورد و نه نظامی».
قطعیت مرحله پایانی و رابطه آن با آلترناتیوسازی
اکنون این کیفیت سیاسی و اجتماعی به آلترناتیوی بالغ گشته است که در مختصات کنونی جامعهٔ ایران، تنها نیروی هماورد نظام آخوندی میباشد. بنابراین باید قابل فهم باشد که علت ظهور صنعت آلترناتیوسازی در ایران طی دو سال اخیر چیست. یکی از دلایل قاطع صنعت آلترناتیوسازی، قطعیت ورود شرایط سیاسی و اجتماعی ایران به مرحله پایانی عمر حاکمیت ولایتفقیه است.
در نتیجه، بلوغ تعادلقوای سیاسی و اجتماعی را در مرحلة کنونی باید در توازن آلترناتیو واقعی با تمامیت نظام آخوندی سنجید. به همین دلیل هم رژیم ملایان در آخرین فاز صدارت و سلطهگریاش، با تمام تقلا و تلاش بیوقفه در پی مخدوش کردن این توازن بین شورای ملی مقاومت و مجاهدین با خودش است. برای مخدوش کردن چنین آلترناتیوی حاضر است با دو جین آلترناتیو مجازی، رباتی، موهوم و بیپایه و مایه، بازی سیاسی و تبلیغاتی کند تا آلترناتیو واقعی و برانداز که در تعادلقوای سیاسیِ داخلی و منطقهیی و بینالمللی با او هماوردی دارد، مطرح نشود و یا در سایهٔ انبوه اتهامات و بهتان و شیطانسازی قرار گیرد.
هوشیاری و کیفیت مبارزه، تضمین جدایی سره از ناسره
بنابراین باید به این نتیجه رسید که نبرد برای سرنگونی آخوندها به مدار تعیینتکلیف آلترناتیو واقعی از مجازی و دستساز رسیده است. از تکرار این واقعیت نباید غافل بود که تنها طرفی که همه تقلاها و تلاشها را میکند و میلیون میلیون هزینه میکند تا مرزهای قاطع بین آلترنایتو واقعی و موجود را با آلترنایتوهای ارتجاعی و دستساز و موهوم بههم بریزد، دستگاه آخوندی با کارچرخانی وزارت اطلاعاتش است و بس. در مرحلة کنونی، شناخت عمیق دسیسههای رژیم آخوندی و دنبالههایش در خارج ایران و نبرد برای شفاف کردن این مرزبندی، جزیی بسیار مهم از استمرار مبارزه برای سرنگونی نظام ولایتفقیه میباشد. جزیی که اکنون جریان دارد و هیچ عاملی هم قویتر از هوشیاری و روشنگری عناصر مقاومت و کیفیت مبارزه با رژیم آخوندی، آن را تعیینتکلیف نمیکند. این کیفیت را هم دو عاملِ «ماهیت آلترناتیو» و «مسیری که در مبارزه برای سرنگونی طی کرده»، تعیین میکنند. اکنون به بررسی این دو عامل میپردازیم.
آلترنایتو واقعی چه مشخصاتی باید داشته باشد؟
در بررسی وضعیت و میزان اعتبار هر آلترناتیوی، باید سه نکته یا عامل اصلی را در نظر داشت:
- ساختار آن از چه مشخصاتی برخوردار است.
- چه مسیری را در مبارزه با تضاد اصلی ـ مثلاً دیکتاتوری حاکم ـ طی کرده است.
- اکنون چه دستاورد و مادهٔ مشخص و عینی برای تحقق جایگزینی دارد.
با این سه عامل یا شاخص اگر به شورای ملی مقاومت نگاه کنیم، موارد زیر را به ترتیب مشاهده میکنیم:
یکم ـ مشخصات ساختاری شورا: الف) قدرت سازماندهی. ب) خودکفایی مالی و سیاسی با چتر پایدارترین اتحاد سیاسی در تاریخ معاصر ایران. ج) برخوردار بودن از بیشترین حمایت ایرانیان و نیز حمایت بینالمللی.
دوم ـ مسیری که شورا طی کرده است: قدمت مبارزاتی و شکلگیری شورای ملی مقاومت بهطور واقعی به اواخر سال ۱۳۵۹برمیگردد. در آن زمان صحنهٔ سیاسی ایران بین دو نیروی «جبهه نیروهای ترقیخواه» و «جبهه متحد ارتجاع» تقسیم شده بود. بیشتر اعضای اولیهٔ شورا در فاز سیاسی از متحدان مجاهدین خلق بودند. در همان زمان نشریه مجاهد در شمارهٔ هر هفتهٔ خود، ۸صفحه را به نظر ات و مقالههای دیگران اختصاص میداد. عنوان این صفحات هم «شورا» بود. از همانجا مبارزات اعضای شورا بر تقدم آزادی بر هر مسألهٔ دیگری در ایران، علیه خمینی در رأس «جبههٔ متحد ارتجاع» قوام گرفت و سمت و سو یافت. از آن پس شاهدیم که:
این آلترناتیو از اعلام رسمیاش در ۳۰تیر ۱۳۶۰تاکنون حتی یک روز هم از مبارزه با حاکمیت ولایتفقیه با هدف سرنگونی آن، غافل نبوده است.
شورای ملی مقاومت قاطعترین و همهجانبهترین مرزبندی سیاسی و اخلاقی را با این رژیم داشته و ایرانیان را مدام به رعایت آن فراخوانده است.
تاکنون چندین عضو این شورا بهدست تروریستهای صادارتی خامنهای و رفسنجانی به شهادت رسیدهاند.
این شورا هماکنون با ریاست مریم رجوی در بسیاری مجامع بینالمللی حضور داشته و بر سر منافع ملی و میهنی و بر سر رعایت حقوقبشر، با نظام ملایان جنگیده و توانسته آراء مجامع و سازمانهای جهانی را به نفع مردم ایران و علیه آخوندها کسب کند. یک قلم محکومیت ۵۶بار حکومت آخوندی در مجمع حقوقبشری سازمان ملل، با سعایت و فعالیت و پشتکار نمایندگان شورای ملی مقاومت محقق شده است.
این شورا طی دو دهه بهطور مداوم بیشترین مبارزه و افشاگری و روشنگری را علیه سیاست مماشات و استمالت با ملایان داشته است. این مبارزه را با هدف دوری جستن جهان از توتالیتاریسم و آپارتاید مذهبی و جنسیتی و دفاع از حق مقاومت برای مردم ایران دنبال کرده است.
این شورا مبارزهای سیاسی و حقوقی را با روشنگری نسبت به تهدید بمبسازی آخوندها توأمان پیش برد. به همین سبب توانست بر شکست نسبی سیاست مماشات و استمالت با ملایان فائق آید؛ موفقیتی که سود و دستاورد عینی آن همانا همسو نمودن نسبی سیاست جهانی با منافع ملی و تاریخی ایران علیه نظام ولایتفقیه شده است.
این شورا توانسته برنامهای همهجانبه پیرامون اقتصاد، زنان، خودمختاری، ملیتها، جدایی دین از دولت، آموزش و فرهنگ و هنر، جبهه همبستگی ملی و وظایف دولت موقت پس از سرنگونی آخوندها را با حضور نمایندگان تنوعات فکری، قومی و اقشار مردم ایران در جلسات شورا بررسی و تصویب کند. کلیهٔ مصوبات شورا بارها و بارها به اطلاع مردم ایران و بهطور خاص جوانان و زنان رسانده شده است.
سوم ـ دستآوردها برای تحقق سرنگونی: سرمایههای اصلی و دستآوردهای یک آلترناتیو را میتوان در عناصر زیر تعیین نمود: داشتن رهبری مشخص با گذار از آزمونهای مختلف در مبارزهٔ تمامعیار با حاکمیت موجود. / شفافیت خواستهها و برنامهها برای آینده ایران توأم با بررسی کارشناسی و تخصصی بر روی برنامهها و مصوبههای فوق. / سازمانیافتگی و انسجام تشکیلاتی.
بنابراین عوامل فوق را اگر معیار صلاحیت یک آلترناتیو واقعی در نظر بگیریم که از دل واقعیتهای ۴۰سال گذشتهٔ مبارزاتی حاصل شده باشد، در صحنهٔ کنونی جامعهٔ ایران آیا نیرویی جز شورای ملی مقاومت و مجاهدین یافت میشود؟
آلترناتیو واقعی از کجا میآید؟ یک آلترنایتو چگونه قوام میگیرد؟
در دنیای واقعیتهای سرسخت ـ بهطور خاص یک مبارزه همهجانبه برای تحقق آزادی ـ ویژهگیهای یک آلترناتیو واقعی در برابر نظام آخوندی، یک امر اکتسابی است که باید در میدان عمل و تجربه و پرداخت بهای سنگین، آن را کسب نمود. برای داشتن تصویر روشنی از شرایط کسب این ویژهگیها، باید به دو پرسش پاسخ دهیم: آلترناتیو واقعی از کجا میآید؟ یک آلترنایتو چگونه قوام میگیرد؟
پاسخ این دو پرسش در داشتن تحلیل مشخص از شرایط مشخص ۴۰سال گذشته است. این واقعیت و گذار از دهلیزها و کورانهای آن برای کسب ویژهگیهای یک آلترناتیو را با محورهایی از سخنرانی مریم رجوی که در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس در ۹تیر ۱۳۹۷ایراد شده است، یادآوری و مرور میکنیم:
«اگر بدون تشکیلات و سازمان رهبریکننده، بدون عبور از کورههای گدازان سنجش و آزمایش و بدون پرداخت قیمت و فدا و مجاهدت، میتوان بهکار این رژیم پایان داد، ما میگوییم: بفرمایید، درنگ نکنید!
اگر بدون سابقه و پشتوانهٔ جنگیدن با دو رژیم، بدون مرزبندی با دیکتاتوری و وابستگی، بدون مقاومت سراسری و کهکشان شهیدانش و بدون در افتادن با اصل ولایتفقیه و اصلاحطلبان قلابی، میتوان حاکمیت مردم را جایگزین کرد، بفرمایید، درنگ نکنید!
اگر بدون مقابله با خمینی بر سر جنگ ضدمیهنی و گِلگرفتن تنور جنگ و شعار «فتح قدس از طریق کربلا»، بدون تحمیل آتشبس با یکصد رشته عملیات ارتش آزادیبخش ملی، فتح مهران، پیشروی تا دروازه کرمانشاه و بدون افشای جهانی برنامهها و تأسیسات اتمی، موشکی، شیمیایی و میکروبی رژیم آخوندی، میتوان آخوندها را بهزیر کشید، بله درنگ نکنید!
اگر بدون افشای جهانی نقض حقوقبشر و جنایتهای رژیم در۶۴ قطعنامه ملل متحد، بدون جنبش دادخواهی زندانیان سیاسی قتلعام شده در سال۶۷، بدون کارزار اشرفنشانها در چهارگوشه جهان و پایفشردن بر حقوق ملت ایران به مدت ۴ دهه، بدون برنامه و طرحهای مشخص شورای ملی مقاومت و دولت موقت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران و سرانجام بدون رهبری آزموده و مشخص که پنج دهه این مبارزه سهمگین را پیش برده، اگر بدون اینها میتوان این راه ۵۰ ساله را یکشبه طی کرد و صرفاً با رؤیای حمایت خارجی در ایران تغییر واقعی ایجاد کرد، بفرمایید این گوی و این میدان!
اما بگذارید بگویم که این خواب و خیال فقط با الگوی اشغال کشور عراق، یعنی با لشکرکشی خارجی متصور است، که نتیجه آن هم از قبل معلوم است.
در این ۴۰سال، مدعیانی که اهل قیمت دادن نبودند، همه شانس خود را آزمودند. ولی واقعیتها و تجربهها، نشان داده که این رژیم تاریک و سیاه، نه استحاله و اصلاح میشود. نه «سبز» و «مخملی.
سرنگونی این رژیم، لاجرم قیمت میخواهد. صداقت و فدا میخواهد. سازمان و تشکیلات و جایگزین مستحکم سیاسی میخواهد. کانون شورشی میخواهد و ارتش آزادی.
مقاومت ایران از ۱۶ سال پیش با تصویب طرح جبهه همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی اعلام کرده حاضر به همکاری با همه نیروهای جمهوریخواهی است که به نفی کامل رژیم ولایتفقیه التزام دارند و برای یک ایران دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه میکنند.
شورای ملی مقاومت از ۴ دهه پیش، به دور از لفاظیهای رایج سیاسی، قیمت یکایک کلمات و مصوبات و تعهدات خود را با رنج و خون بسیار پرداخته است».
***
پیرامون موقعیت کنونی و نقش اثرگذاران بر آن، هنوز پرسشهایی هستند که باید جوانب گوناگو نشان بررسی شود؛ مثل: هماهنگ با تبلیغات و صنعت آلترناتیوسازی آخوندی، آلترناتیوهای مجازی و موهوم به چه چیزی دل بستهاند؟ / رابطه هراس داشتن از تغییر در ایران با هراس از وجود آلترناتیو واقعی چیست؟ / آلترناتیوهای مجازی و موهوم در چه نقاطی با هم پل دارند؟ و...یا این پرسش که با گذار از کورههای چهل سال گذشته، اکنون حق مردم و مقاومت ایران از منظر بینالمللی چیست؟ / مردم و مقاومت ایران در موقعیت سرنوشتساز کنونی بر چه عنصری باید تکیه داشته باشند؟ و...
ادامه دارد ...
بیشتر بخوانید: