برای پی بردن به موقعیت کنونی رژیم ایران در مقابل اجرای سیاست رسمی که وزیرخارجه آمریکا اعلام کرده گفتگویی داریم با آقای یزدان حاج حمزه از اعضای قدیمی شورای ملی مقاومت ایران.
سؤال: آمریکا در اجرای سیاست رسمی که وزیرخارجه این کشور برای مقابله با شرارتهای اتمی و موشکی رژیم و بیثباتسازی منطقه اعلام کرده چه هدفی را دنبال میکند؟
یزدان حاج حمزه: سیاست اعلامشده توسط وزیر خارجه آمریکا که سیاست رسمی این دولت است در ۱۲خواسته مشخص و بیان شده است. این سیاست نشان میدهد که اولاً دولت آمریکا میخواهد رژیم ایران بهکلی از فعالیتهای هستهیی دست بردارد و این کار را کاملاً کنار بگذارد. یعنی غنیسازی صفردرصد هم نداشته باشد. نطنز و فردو را ببندد و همچنین از تأسیسات آب سنگین اراک که رژیم برای تهیه پلوتونیم برای سلاح اتمی به آن نیاز داشت دست بردارد و خلعید کامل شود. در حالیکه در قالب برجام به رژیم اجازه داده شده بود که فعالیتهای اتمی محدود داشته باشد و نه اینکه کاملاً کنار بگذارد.
طرح کنار گذاشتن کامل، ریشه در ۶قطعنامه شورای امنیت دارد که قبل از برجام تمام قدرتهای جهانی پایش امضا کرده بودند که رژیم باید دست از فعالیتهای اتمی بردارد.
دومین مسأله دست برداشتن از تولید موشک و پرتاب موشک و مسابقهیی که در پرتاب موشک گذاشته است و تروریسمی که در این منطقه ایجاد کرده است. سومین مسأله که بسیار مهم است موضوع پایان دادن به بیثباتسازی منطقه از طریق بیرون کشیدن نیروهای قدس و سایر نیروها از سوریه و یمن و عراق و لبنان و حتی افغانستان است و اینکه این نیروها به داخل مرزهایشان برگردند. اینها محورهای اصلی خواستههای آمریکاست که میگوید باید جانشین برجام بشود. ایرادی که آمریکا مطرح میکند این است که با برجامی که الآن هست اساساً جلوی تروریسم و آشوبگری و توطئههایی که رژیم دارد گرفته نشده و برعکس تا به الآن در حال گسترش هم بوده است.
سؤال: آمریکا برای رسیدن به این اهداف چه ابزاری و اهرمی در اختیار دارد؟
یزدان حاج حمزه: آمریکا میگوید من با دولتها کاری ندارم چون از برجام بیرون آمدهام تحریمهای خاصی را که موقع امضا برجام کنار گذاشته بودم و تعلیقشان کرده بودم، مجدداً آنها را احیا میکنم. تحریمها، بهخصوص تحریم بانکی و بعد تحریم نفتی حربهیی است که آمریکا در دستش هست. چون به هرحال اگر بخواهد معاملهیی انجام بگیرد این شرکتهای اروپایی و آسیایی که با رژیم قرارداد بستند و نمیخواهند بهسادگی از آنها دست بکشند، باید کارشان را از طریق بانکها انجام بدهند یعنی اگر معاملهیی بخواهد انجام بگیرد بانکها باید واسطه نقل و انتقال پول آنها بشوند. حال آن که بیش از ۸۰درصد معاملات بانکی که انجام میگیرد با استفاده از سیستم مالی آمریکا و دلار است و به این ترتیب آمریکا قانوناً میتواند مانع انجام آنها بشود. یعنی میگوید وقتی مواردی را که من در مورد رژیم تحریم کردهام شما رعایت نمیکنید، من شما را بر سر دوراهی میگذارم که یا استفاده از امکانات آمریکا و سیستم مالی آمریکا را انتخاب کنید و یا معامله با ایران را. تجربه نشان داده که شرکتها و موسساتی که میخواهند با رژیم معامله کنند منافعشان و حفظ روابطشان با آمریکا در مقایسه با حفظ روابط با ایران قابل مقایسه نیست. بنابراین اصلیترین حربه آمریکا برای پیشبرد اهدافش، استفاده از سیستم مالی است که از طریق دلار انجام میگیرد. حدود ۸۰درصد بانکهای بزرگ معاملاتشان از این طریق انجام میگیرد.
سؤال: این سیاست در عمل تا چه حد قابل اجرا و جدی است و اگر جدی و قابل اجراست شاخصهای آن چیست؟
جواب: این سیاست در گذشته تجربه شده و نشان داده شده که اثر میگذارد. آمریکا قبل از امضای برجام، تحریمها را بهحالت تعلیق درآورد. هیچ وقت تحریمهای خاص خودش را لغو نکرد بلکه تعلیق کرد. هر ۴ماه یکبار رئیسجمهور آمریکا میتواند تعلیق را ادامه بدهد یا ندهد. اکنون که آمریکا میخواهد تحریمهای خاص خودش را در ۲بخش احیا کند، یک بخشش را از ۶اوت و بخش دیگرش را از ۴نوامبر ۲۰۱۸، شرکتها یکی پس از دیگری اعلام انصراف میکنند حتی آنهایی که با رژیم هم قرارداد داشتند مثل توتال و یا پی.اس.آ پژو سیتروئن. اینها یکییکی از ادامه همکاری با ایران دارند اعلام انصراف میکنند و همکاری با آمریکا را بر ادامه همکاری با رژیم ایران ترجیح میدهند. بنابراین شرکتها تا جایی که به منافعشان برمیگردد نشان دادند که به سمت خط و ربطی که آمریکا برایشان تعیین میکند میروند. نه تنها این شرکتهای بزرگ اعلام انصراف کردند بلکه حتی شرکتهای متوسط هم از همکاری با ایران منصرف شدند. اخیراً گزارشی از جانب بانک آلمانی به نام zde مستقر در فرانکفورت صادر شده که اعلام کرده از تاریخ ۳۰ژوئن امسال دیگر کارگزاری شرکتهای در رابطه با ایران را انجام نمیدهد. این نشان میدهد که در سطح گستردهیی اینگونه شرکتها سمت عقبنشینی گرفتهاند و سیاست آمریکا را جدی گرفتهاند. البته یک شاخص دیگر هم نوعی عقبنشینی تلویحی و اعلام نشده خود رژیم است از جمله اینکه سعی میکند نشان دهد که در منطقه نقش مخرب و تروریستی کمتری دارد با این امید که به سمتش بروند. یا اینکه آمده بود با اروپاییها مذاکره کند برای برقراری آتشبس بین حوثیهای یمن و دولت قانونی آن و یا مسأله طرح تصویب کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم و پولشویی که در مجلس مطرح کرده و فعلاً ۲ماه عقب انداختند تا تکلیفشان با اروپا روشن بشود. رژیم میخواهد نشان بدهد که درباره کمک به گروههای تروریستی مثل حزبالله و حشدالشعبی عراق و حماس و.... هم میتواند کوتاه بیاید. اینها نمونههایی است که نشان میدهد حتی خود رژیم هم مسأله را جدی تلقی کرده است.
سؤال: رژیم ایران در دفاع از خودش عجالتاً به چه ترفند سیاسی متوسل شده و تا چه حد میتواند از شکاف بین اروپا و آمریکا بهرهبرداری کند؟
جواب: اصولاً سیاستهای دولتهای اروپایی که مخالفت با لغو برجام را در پیش گرفتند و سعی کردند که برجام را حفظ کنند، مبتنی است بر اینکه شرکتها در وضعیتی که هستند به کارشان ادامه دهند و سمت همکاری و معامله با رژیم را داشته باشند. ولی بخشی از دولتهای اروپایی اعلام کردند که ما اصولاً درصدد جنگ تجاری با متحد خودمان آمریکا نیستیم. اما شرکتها را آزاد میگذاریم که خودشان انتخاب کنند که از انجام معامله با ایران و اجرای قراردادها و برنامههایی که داشتند و پیشبینی میکردند دست بردارند یا نه.
اخیراً وزرای خارجه و دارایی ۳کشور بزرگ انگلیس، آلمان و فرانسه نامهیی نوشتهاند به خزانهداری آمریکا و وزارتخارجه که ما از شما بهعنوان متحد میخواهیم برخی از شرکتهای ما را از تحریم معاف کنید. یعنی وقتی میبینند تحریم آمریکا رو به پیش است، درخواست معافیت برای شرکتهایشان از آمریکا دارند. این موضع دولتهای اروپایی خیلی ضعیف است و بعید است مدت طولانی اروپاییها بتوانند برجام را در قالب ۱+۴ و نه ۱+۵ سابق ادامه بدهند.
بههرحال با بیرون رفتن آمریکا و این موضع سست دولتهای اروپایی که به تبع شرکتهایشان دارند، ادامه برجام از جانب اروپاییها چشمانداز طولانی ندارد.