یک استاد جغرافیای طبیعی و اقلیمشناسی سینوپتیک در چرایی وقوع بارشهای سنگین در فصل تابستان میگوید: «این پدیده بارها در کشور ما رخ داده است نظیر بارشهایی که در مرداد سال۱۳۶۶ در تهران رخ داد و منجر بهوقوع سیل هولناکی شد. ». (رادار اقتصاد ۷مرداد۱۴۰۱).
و حالا در تابستان داغ ۱۴۰۱ سیلی ویرانگر و فاجعهیی فراگیر با بیش از صد قربانی و هزاران بیخانمان!
راستی چرا؟
چرا در رژیم آخوندی هر حادثهٔ قابل کنترل و پیشبینی شده طبیعی بهسادگی منجر به ویرانی، آوارگی و نابودی جانها، تخریب گستردهٔ خانهها و سرمایههای ملی و... میشود؟مونسون در رژیم آخوندی
«مونسون» واژهای است که این روزها برای مردم ایران، ویرانی و مرگ را تداعی میکند. از مناطق جنوبی کشورمان که صدها سال است در حکومتهای استبدادی گرفتار عقبماندگی شدهاند که بگذریم حالا در رژیم ولایت فقیه چشممان به خراب شدن امامزاده داود کنار پایتخت روشن شد که در عرض چند دقیقه انگار که حمله مغولان تکرار شده است. خرابی و از بین رفتن خانه و اثاثیه و از دست دادن عضوی از خانواده و یا مهمان و مسافری که دیگر قابل بازگشت نیست. اما میتوانست که اینگونه نباشد و باران و آبهای جاری در گرمای سوزان تابستان، نعمتی خدادادی بیافریند و نقمت را به نعمت مبدل گرداند.
اولویت حکومت در فاجعهٔ سیل
یک هفته پیش از این رخداد، وقوع سیل به بسیاری از شهرهای ایران آسیب وارد ساخت. نمونه دلخراش و هولناک آن هم سیل در استهبان استان فارس بود که جان بیش از ۳۲تن از هموطنانمان را گرفت اما رژیم آخوندی به روی خود هم نیاورد و مشغول چشم دوختن به حجاب و پوشش زنان ایران بود.
امروزه علم هواشناسی به یاری انسان آمده است و میدانیم که بارشهای تابستانه و بادهای موسمی از نواحی اقیانوس هند به سوی فلات ایران میآیند و میتوانستیم تا حد امکان آن را هدایت و در مسیر درستی به کار گیریم و یا لااقل درصد خرابیها و خساراتها را کمتر کنیم ولی مگر در نظام منحوس ولایت فقیه میشود به رشد و پیشرفت و آبادانی حتی فکر کرد. پس ساخت بمب و موشک و گروههای تروریستی نیابتی چه میشود؟ پس چطور گرانی کمرشکن و نبود خوراک ضروری برای بقا به سفره میلیونها تن از هموطنان برده شود تا زودتر از موعد، بمب اتمی ساخت و پهپاد به اوکراین فرستاد تا مردم بیشتری کشته شوند؟ به جای پیشگیری از آثار ناخوشایند حوادث طبیعی باید به تار موی دختران گیر داد نکند که از روسریشان بیرون مانده باشد.
«هشدارباش» سیل در تمام کشور
رژیم آخوندی نه از سر اهمیت دادن به زندگی و روزگار مردم بلکه از سر ترس از پیامدهای ناگزیر خانه خرابیها و از دست رفتن عزیزان مردم که میتواند پتانسیل دیگری برای خروش و قیامهای مردمی باشد درصدد رفع و رجوع ظاهری و فرمالیستی عواقب عقبماندگیها و عدم توسعه زیرساختهای ضروری میباشد. استانهای سیستان و بلوچستان، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، کرمان، یزد، فارس، بوشهر، سمنان، البرز، قزوین، قم، تهران، زنجان، گیلان، مازندران، گلستان و شمال خراسان شمالی، هرمزگان و خوزستان از روزهای گذشته شاهد بارندگیهای شدید و همراه با سیلاب در برخی مناطق بودهاند. رودخانهها طغیان کردهاند و سیلابهای مهیبی جاری شده است. جادهها و محورهای ارتباطی مسدود شدهاند. صدها خانه و مزرعه و اسباب و اثاثیه و ماشین از بین رفته است و دست کم دهها نفر نیز جانشان را از دست دادهاند. و گویا تا روزهای آینده نیز این وضعیت ادامه خواهد داشت.
تا این تاریخ (هشتم مرداد) فاجعهٔ سیل ۲۷استان ایران را درنوردیده و شمار قربانیان به صد نفر و بیشتر رسیده است.
تخریب زیرساختها
وقتی عموم مردم ایران بر این نظرند که این رژیم ارتجاعی و غارتگر تا تمامی سرزمین ایران را به بیابان و محیطزیست را به نابودی نکشاند دست از سر این اقلیم برنمیدارد، شواهد و قرائن غیرقابل انکاری در دستشان قرار دارد. یک نمونه آن هم از دست رفتن جنگلها و پوششهای گیاهی است که تا از بیخ و بن کندن درختان خیابانهای قدیمی و معروف تهران هم رسیده است.
مسئول مستقیم جانهای از دست رفته
رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت، مریم رجوی بهدرستی تأکید کرد که «چپاول ثروتهای کشور و هدر دادن آنها در پروژههای ضدملی اتمی، موشکی، جنگافروزی و تخریب زیرساختها توسط رژیم آخوندها، سیل و حوادث طبیعی را ویرانگرتر و مردم را در مقابل آن آسیبپذیرتر کرده است.
این رژیم مسئول مستقیم جانهای از دست رفته و بیخانمان شدن مردم است».
آری، مردم ایران امروز مسبب منشاء و ریشه همه ناکامیها و تیره روزی هایشان را شناختهاند و بیگمان حاکمان ستمگر را در سیلاب خشم و خروش خود به دیار نیستی خواهند فرستاد.