728 x 90

میخکوب شدن دولت خامنه‌ای در اقتصاد؛ آچمز شده‌ایم

میخکوب شدن دولت خامنه‌ای در اقتصاد؛ آچمز شده‌ایم
میخکوب شدن دولت خامنه‌ای در اقتصاد؛ آچمز شده‌ایم

مدتی است نزاع باندهای غالب و مغلوب نظام ولایت فقیه بر سر چگونگی عبور از ابر بحرانهای اقتصادی بالا گرفته است. باند غالب یک اسب زین‌شده را وارد معرکه کرده بود که بلافاصله معلوم شد اسب چلاق و پای در گل‌مانده است. اکنون باند مغلوب و منصوب‌شده خامنه‌ای نیز در درون خود دچار سردرگمی، اختلاف و اغتشاش شده‌اند و نمی‌دانند برای گذشتن از باتلاقی که شاه درمانده این شطرنج بغرنج و حامیان غارتگرش در سراسر جامعه محنت‌زده ایران ایجاد کرده‌اند، چه کنند؟ مصطفی هاشمی‌طبا از مهره‌های باند مغلوب رژیم آخوندی با مشاهده بحرانهای لاعلاج رژیم آخوندی اذعان می‌کند که «آچمز شده‌ایم»!
آچمز، یک واژه ترکی به‌معنی میخکوب است. در شطرنج، حالت مهره‌ای است که هرگاه آن را از برابر شاه بردارند، شاه در حال کیش قرار می‌گیرد؛ بنابراین نمی‌توان آن را حرکت داد و کنایه از قفل شدن و درمانده شدن است، به‌طوری‌که راه چاره‌ای برایش وجود نداشته باشد.


چگونه آچمز شده‌ایم؟

هاشمی‌طبا که در برخی از دولتهای گذشته حضور داشته و از وزارت تا معاون رئیس‌جمهوری و از ریاست ورزش تا نامزدی ریاست‌جمهوری، حالا تصویری از اوضاع بحرانی اقتصاد حاکم بر ایران رسم کرده و نامش را آچمز گذاشته است: «همه ظواهر و البته بواطن نشان می‌دهد که آچمز شده‌ایم. این نه به این دولت و نه به آن دولت ربط دارد و همه هم می‌دانند که آچمز هستیم، ولی به روی خودشان نمی‌آورند و می‌گویند ان‌شاءالله گربه است» (شرق، ۲۱ شهریور ۱۴۰۳).
او در نشان دادن حالت آچمز در فاشیسم دینی حاکم بر ایران می‌گوید: «شرکت گاز دست‌کم صد میلیارد دلار می‌خواهد تا تولید گاز را در حد فعلی حفظ کند»، «مسئولان برق دست‌کم صد میلیارد دلار می‌خواهند تا ظرفیت فعلی برق را حفظ کنند». پزشکیان گفته است دست‌کم ۲۰۰ میلیارد دلار لازم داریم تا رشد هشت‌درصدی محقق شود». سایر ارکان و مراکز درخواست‌کننده پول مفت نفت هم در صف ایستاده‌اند تا مثلاً باعث رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) شوند و نمودار بکشند که ما انجام دادیم! اما معلوم است که وقتی پول نفت را مابین کارگزاران رژیم آخوندی توزیع کردید، ظاهراً باعث رشد تولید شدید. رشدی که جز فاجعه برای ملت ثمر دیگری ندارد: «رشد هشت‌درصدی اتفاق می‌افتد، اما در همان حال همه چیز کشور رو به سقوط می‌رود. انجامش زیان‌بار است. ثروت کشور به باد فنا می‌رود»! چرا که در چارچوب هیچ طرح و برنامه و هدفی قرار نگرفته است. کمیتی را رشد داده است، اما بدون کوچک‌ترین کیفیتی که ملت را از چاه فقر و فلاکت درآورد؛ که هیچ، بلکه میلیون‌ها فقیر و گرسنه را تحویل نسل بعد داده است. عده‌یی قاچاقچی و مال‌مردم‌خور و رانت‌خوار حامی خامنه‌ای و نظام غارتگرش هم در این میانه سرمایه‌های کشور را به باد فنا داده و جیب خود را پر کرده‌اند. آن‌هم در زمانه‌ای که با دشمن‌تراشی‌های بی‌دلیل فضای جنگی در کشور حاکم کرده‌اند تا به‌راحتی تیغ سرکوب را بالا ببرند. حتی اگر هم پشتک وارو بزنند و با استکبار جهانی رفاقت کنند «با سیاست‌های به ارث رسیده» نمی‌توانید منحنی‌های نزولی را به صعودی تبدیل کنید و اگر نقطه عطفی پیدا نشود، کارتان تمام است. «حرف‌های ابتدایی رئیسی را با عملکرد سه ساله‌اش مقایسه کنید».


بحرانهای اختلاف‌برانگیز

ناله‌های هاشمی‌طبا را سایر کارگزاران رژیم آخوندی دستمایه حفظ کرسی و مقام‌های پرزرق‌و برق خود کرده‌اند. ظاهراً رئیس بانک مرکزی قرار است بر کرسی خود بماند و برای وزیر اقتصاد پزشکیان هم شاخ‌وشانه کشیده است و خط خود را می‌رود. روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت ۲۱شهریور می‌نویسد: «این‌طور که به نظر می‌رسد محمدرضا فرزین جای خود را در بانک مرکزی سفت و استوار می‌پندارد. به همین دلیل با اعتمادبه‌نفس بالایی می‌گوید برای مهار تورم همان مسیر طی‌شده را ادامه می‌دهیم که می‌تواند یک پیام بزرگ به دولت باشد. رئیس بانک مرکزی یک طعنه هم به وزیر اقتصاد تازه‌ بر سر کار آمده زد و گفت که باید برای تأمین منابع پایدار بودجه فکری کرد و به این ترتیب نگرانی خود را از ناپایداری منابع مالی بر زبان آورد» 
راه تأمین منابع پایدار هم سرمایه است که روزبه‌روز دارد از کشور خارج می‌شود و مردم هم پول شام شب خود را نیز ندارند، چه رسد به پس‌انداز و سرمایه‌گذاری. سرمایه‌های خارجی هم قصد آمدن ندارند و پس می‌ماند فروش با تخفیف‌های خائنانه نفت و دیگر فرآورده‌های وابسته به آن در اوضاع بلبشوی جهانی.
وزیر اقتصاد هم آب پاکی را روی دست حضرات ریخت و گفت: «نتیجه کار بانک مرکزی در تثبیت نرخ اسمی ارز با تورم ۴۰ درصدی باعث کاهش شدید نرخ حقیقی ارز، لطمه‌خوردن صادرات، ضربه‌خوردن تراز تجاری، لطمه‌خوردن بودجه دولت، فشار به بانک مرکزی برای اضافه برداشت پول و در نهایت چاپ پول و افزایش تورم می‌شود. این دور باطل باید توسط بانک مرکزی شکسته شود» (دنیای اقتصاد، ۲۱ شهریور ۱۴۰۳).
وی حرف آخر را زد و گفت: «حتی اگر تمامی تحریم‌ها برداشته شود و از فهرست اف‌. ای‌. تی‌اف نیز خارج شویم، این تازه آغاز چالشهای بانکی است. بانکها در ایران با مشکلاتی بنیادین هم‌چون کفایت سرمایه، استانداردهای حسابرسی و ترازنامه و... روبه‌رو هستند و این نیازمند اصلاحات عمیق و ساختاری است».


در اقتصاد ایران وضعیت شتر، گاو، پلنگ است

در این میان، وحید شقاقی، اقتصاددان هم وارد این مناقشه شد و گفت: «ساختار نظام بانکی ایران از اساس عیب دارد» (فرارو، ۲۱ شهریور ۱۴۰۳).
وی می‌گوید در همین مدت اخیر، وزیر اقتصاد سه بار درباره بانکداری اظهارنظر کرده است که جملگی خطا بوده است! همتی گفته بود: «اولاً تسهیلات کلان پرداختی با نرخ‌های پایین سود به کارمندان بانکها ایرادی ندارد. ثانیاً گفته‌اند که بانکها باید بنگاه‌سازی کنند نه بنگاه‌داری. ثالثاً اشاره کرده‌اند بانک‌های خصوصی از ابتدا به غلط شکل گرفته‌اند. هر سه جمله ایشان جای نقد جدی دارد. آقای همتی و آقای فرزین هر دو بانکدار بودند؛ لذا مفهوم بانک را به‌درستی ترجمه نمی‌کنند و بانک را با شرکت سرمایه‌گذاری اشتباه می‌گیرند. به همین دلیل به مسأله بانک به‌صورت ریشه‌یی و عمیق نمی‌پردازند و نقشه راه اصلاح مشخص و زماندار برای نظام بانکی ارائه نداده‌اند».
او هم حرف آخر را درباره وضعیت بحرانی اقتصادی این‌گونه می‌گوید که: «در اقتصاد ایران وضعیت شتر، گاو، پلنگ است».
ماحصل این‌که اقتصاد رژیم آخوندی نمادی از یک قوم اشغالگرِ غارتگرِ سرکوبگرِ ضد منافع ملت ستمدیده ایران است که بالکل باید از صحنه شطرنج ایران خارج گردد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f9b95906-140b-441a-8278-c87f641626e4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات