بیش از ۴۰سال از تصاحب حق حاکمیت مردم ایران به دست رژیم آخوندی میگذرد. دستاورد کلان این سلطه شوم به زیرخط فقر کشاندن اکثریت مردم ایران است. کارگزاران رژیم آخوندی بیشرمانه در حال بحث و جدال هستند که چند درصد از مردم دچار فقر مطلق شدهاند و چند درصد گرفتار فقر نسبیاند. لابد بیجهت وارد این حساب و کتابها نشدهاند شاید میخواهند به میلیونها مردمی که نان شب ندارند بگویند آب و برق شما مجانی شده است!
آمار زیر خط فقر در ایران چقدر است؟
یوسفیانملا، عضو کمیسیون برنامه مجلس آخوندی، هر لحظه منتظر است تا از مجاری رسمی آخرین آمار خط فقر سال۹۹ به دستش برسد! وی میگوید: «هنوز آمار دقیقی از خط فقر سال۹۹ اعلام نشده، اما بر این نکته هم تأکید دارد که وضعیت معیشتی مردم بهمراتب سختتر از سال گذشته است». (آنا. ۳خرداد۹۹)
با این حال یوسفیان محاسباتی انجام داده است که خالی از واقعیت هم نیست. وی میگوید تعداد بالای متقاضیان وام یک میلیون تومانی معیشت، گواه روشنی بر رشد خانوارهای زیر خط فقر است: «در جریان ثبت نام وام یک میلیون تومانی بیش از ۱۷میلیون نفر ثبت نام کردهاند که اگر این تعداد را در ۳ یعنی افراد خانوار تقسیم کنیم آماری بیش از ۵۰میلیون نفر استخراج میشود که این رقم در خصوص کسانی که زیر خط فقر هستند فاجعه است». (اقتصاد۲۴ -۱۸مهر۹۹)
وی از این فاجعهای که خود و نظام ولایت فقیه به بار آورده است، به بیش بینی آینده نیز دستزده است: «با توجه به اینکه آمار بیکاری در سال جاری و اواخر سال گذشته بهشدت بیشتر شده بهطور حتم افراد بیشتری نیز درآمدهای زیرخط فقر خواهد داشت».
آثار زیر خط فقر بودن
اگر قرار گرفتن نیمی از مردم در زیر خط فقر را مبنا بگیریم و رقمهای نزدیک به واقعیت بالای ۷۰درصد را موقتاً کنار بگذاریم، آنگاه میتوان دید در سفره این میلیونها مردم فقیر ایران چه هست و یا چه نیست. مراکز آماری به تکرار اذعان میکنند، مصرف گوشت قرمز تا ۶۵درصد و برنج تا ۳۴درصد در خانوارها کاهش یافته است. حذف لبنیات و حبوبات هم دیگر مخالفی ندارد. قیمت گوشت تا ۱۲۰هزار تومان هم رسید و مرغ تا ۲۲هزار تومان و تخممرغ هم به شانهای ۳۰هزار تومان هم بالا کشید. نتایج نظرسنجی ایسپا میگوید: «طی یک سال گذشته ۲.۸ درصد از خانوارهای ایرانی، یعنی بیش از دو میلیون نفر در یک سال گذشته «اصلا» گوشت قرمز مصرف نکردهاند و ۱۴درصد خانوارها تنها چندبار گوشت قرمز خوردهاند. ۳۲درصد خانوارها نیز گفتهاند که در ماه فقط چند روز گوشت مصرف میکنند. از غیبت عدس و لپه و حتی هندوانه و خربزه از سفره ایرانیها دیگر حرفی نمیشود زد.
کاهش مصرف خوراکیها در سبد خانوار
بررسی بودجه خانوارهای شهری ایران در سال۹۸ نشان میدهد که ۲۵درصد از کل هزینههای یک خانوار شهری در سال یعنی ۱۱میلیون و ۷۵۳هزار تومان به هزینههای "خوراکی و دخانی" اختصاص داشت. اما خانوارهای روستایی ۳۹درصد از کل هزینههای سالانه خود را صرف تأمین هزینههای خوراکی و دخانی کردند. نکته تأسفبار این است که هر چه به پایان این دهه نزدیکتر میشویم ارقام هزینههای خوراکی خانوارها از کل هزینه سالانه شان، کمتر میشود. بهمعنی سادهتر با توجه به افزایش قیمت کالاهای خوراکی، مردم مصرف کمتری از مواد ضروری داشتهاند و سفرههایشان کوچکتر شده است.
آغاز دهه۹۰؛ باب شدن نان نسیه
برای نخستین بار در سال۱۳۹۰، زمانی که احمدینژاد رئیس جمهور نظام آخوندی بود و قالیباف هم شهردار تهران بود. یک خبر در رسانههای رژیم آخوندی سر و صدا کرد. قالیباف گفته بود در بازدیدی از یکی از مناطق جنوب تهران دیده بود پشت شیشه یک نانوایی نوشته شده بود: نان نسیه داده نمیشود! وی میگوید ابتدا تعجب کرده است که مگر کسانی در این مملکت هستند که نان را نسیه بگیرند! پس از بررسی متوجه میشود بله، افرادی هستند که حتی پول خرید نان را هم ندارند. از آن روز بحث کسانی که به نان شب هم محتاجند به گزارشهای مربوط به گسترش فقر و ناداری در ایران افزوده میگردد. البته قالیباف این خاطره را چند بار و بنا بر مصالح روز تکرار کرده است. مانند سال۱۳۹۴ که از شناسایی ۲۰۰هزار خانوار تهرانی که به نان شب محتاجند خبر داده بود تا آخرینش که همین چند روز پیش در گفتگوی تلویزیونی مجدداً همین واقعه که اخیراً دیده تکرار کرد.
حالا دیگر در هر تحقیقی درباره فقر و فلاکت مردم ایران به مواردی از خریدن نان نسیه از استانهای محروم بگیر تا همین مناطق جنوبی شهر تهران اشاره میشود و با نانوایانی که دفترچههای ثبت نسیه دارند نیز گفتگو میشود.
کارت ملیام را بگیر؛ نان نسیه بده
کمتر شدن هزینه و مصرف اقلام خوراکی تا نان شب هم رسیده است. دیگر نان قسطی گرفتن تنها در استانهای جنوبینظیر سیستان و بلوچستان، بندرعباس و بوشهر رواج ندارد بلکه مناطقی که در گذشته نسبتاً برخوردار بودند هم شامل میشود.
«مصیب بهرامی رئیس اتحادیه نانوایان استان قزوین نیز این موضوع را تأیید کرد و گفت: «فروش نسیه نان در برخی نواحی منفصل شهری استان قزوین وجود دارد. مردم با گرو گذاشتن کارت ملی و یارانهشان، نان میخرند تا خانوادهشان گرسنه نمانند و سر ماه که یارانه واریز شد حسابشان را با نانوایان تسویه میکنند». (آرمان ملی.۲۴آذر۹۹)
مسئولیت حاکمیت در برابر گرسنگان
دو سال پیش که هنوز فقر و گرسنگی و نان نسیه خریدن، چنین شتاب نگرفته بود احمد میدری معاون وزیر کار رژیم آخوندی گفته بود در ایران دو میلیون گرسنه وجود دارد و بر اساس ارزیابیهای بینالمللی بین ۲ تا ۴درصد مردم ایران دچار فقر شدید هستند، به این معنا که قادر به سیر کردن شکم خود نیستند. از این وضعیت با عنوان «فقر خشن» نیز یاد میشود.حسین راغفرکارشناس اقتصادی، گفته بود این آمار خوشبینانه است و تعداد افرادی که در فقر شدید به سر میبرند به ۵میلیون نفر میرسد.
مسعود رضایی، عضو مجلس رژیم گفته بود، اگر دو میلیون ایرانی محتاج غذای ظهر و شب خود باشند «واقعاً تکاندهنده» است و اگر کسانی را که هزینه یک ماه زندگیشان را ندارند به این جمع اضافه کنیم با جمعیت بزرگی روبهرو میشویم که «جمعیت محرومان» است. میتوان گفت که مسئول این موضوع نه یک نهاد خاص و فلان وزارتخانه که کل حاکمیت است. ما وقتی با چنین پدیدهیی روبهرو هستیم باید تمام قوا را مسئول بدانیم».
حاکمیت نظام ولایت فقیه نه در این فاجعه و نه در هیچ رنج و عذاب دیگری که به مردم ایران وارد کرده است، هیچگاه مسئولیتی نپذیرفته و پاسخگو نبوده است.
آری، این مردم ایران هستند که این نظام را به پای میز حساب خواهند آورد، مردمی که تنها راه رهایی از گرسنگی و خرید نان نسیه و تحقیر و نقض کرامت بشری را از میان برداشتن عامل تمامی این سیه روزیها که همانا نظام آخوندی است میدانند.