از همپاشیدگی شیرازه اقتصادی که خود را در افزایش تصاعدی و ساعت به ساعت نرخ ارز و سکه نشان میدهد، و چشمانداز شعله کشیدن آتش خشم تودههای محروم و غارتشده، ایادی و مهرههای رژیم را سخت هراسان و سرآسیمه کرده است.
بسیاری از مقامات بالا و مهرههای مطرح هر دو باند حاکم به صحنه آمدهاند و اعترافات کم سابقهیی در مورد بنبستها و بحرانهای رژیم در عرصههای مختلف کرده و با بیان خاص خود نسبت به سرنگونی نظام هم هشدار میدهند.
این اعترافها در زمینه بنبست اقتصادی، اجتماعی و در زمینه سیاست خارجی همه یک فصلمشترک داشته و دارند و آنهم هشدار نسبت بهسر آمدن صبر مردم و از دست رفتن فرصت است. مضمون و پیام هشدارها این است که رژیم طوری معضلات اقتصادی و اجتماعی را حل و فصل کند تا این امر باعث جلوگیری از قیام و خیزش توسط مردم شود و از سرنگونی آن جلوگیری گردد.
مجلس ارتجاع روز سهشنبه ۱۳شهریور از جمله صحنههایی بود که در رابطه با موارد فوق علائم هشدار دهنده بسیاری در آن بود.
یکی از اعضای مجلس ارتجاع، تصمیمهای اخیر دولت را به انفجار بمبی بزرگ در اقتصاد کشور تشبیه کرد که هیچکس مسئولیت آن را نمیپذیرد.
غلامرضا حیدری سلسله اقدامات و سیاستهای مفتضح از زمان خمینی تا کنون که کشور را به مرحله کنونی رسانده است را برشمرد و گفت: «وضعیت معیشتی مردم هر روز، سختتر و سختتر میشود، متأسفأنه جمهوری اسلامی گویا از ابتدای انقلاب با نگاهی منفی با دنیا مواجه گردید، سفارت آمریکا را اشغال کردیم که نقطه آغازینی برای شروع تحریم و جنگ شد،جنگ تحمیلی را حتی بعد از فتح خرمشهر ادامه دادیم...».
این عضو مجلس هشدار داد که باندهای مافیایی و چپاولگر حاکم که مسئول وضعیت کنونی اقتصاد هستند، دارند کلیت نظام را به خفگی میکشانند: «به هوش باشیم، به هوش باشیم، باندهای مافیایی پشت صحنه مؤسسات مالی، قاچاق کالا، بدهکاران بزرگ مالی، بازار شدیداً آشفته ارز و سکه، خفه کردن در استخر، ناگهان کلیت نظام را به خفگی نکشاند».
غلامرضا حیدری از سرآمدن عهد ساختار بر پایه تمرکز قدرت در یک جا سخن گفت و افرود: «ساختار اداری کشور به گونهیی است که اختیارات در یک جا و مسئولیتها در جای دیگری است. اینگونه که پیش میرویم توان نظام اقتصادی روزبهروز مستهلک تر و اعتماد عمومی کمتر و کمتر میگردد».
حسین مرعشی یک مهره از باند موسوم به اصلاحطلب نیز بهطور مشابهی از وقوع حادثهیی در چشمانداز نزدیک ابراز وحشت کرد و گفت:« ما امروز خوف این را داریم که ضعفها کشور (بخوانید نظام) را متلاشی کند و واهمه ما از این موضوع است».(خبرگزاری ایلنا ۱۲شهریور۹۷)
یکی دیگر از اعضای مجلس هم از روحانی خواست که به جای دروغهای مفتضح، روزانه خودش و اعضای دولتش شخصاً برای خرید مایحتاج به مغازهها سری بزنند و ببینند که وضعیت از چه قرار است.
یکی دیگر نیز با اشاره به اینکه دولتیها هر روز از پیشرفتهای اقتصادی داد سخن میدهند و با آمارهای مسخره میخواهند مردم گرسنه را قانع کنند که وضع خوب است و بحرانی در کار نیست، ملتمسانه خواست تکانی بخورند چرا که نظام دارد نابود میشود.
محسن بیگلری عضو مجلس ارتجاع اظهار داشت: «آی دولتیها که با آمار غیرواقعی خود را دلخوش کرده اید؛ کارگر و کارمند و پیر و جوان در تورم ۶۰درصد و ۷۰درصد دارند جان میسپارند، تکانی بخورید از شعار و مصاحبه و سخنرانی دست بردارید. بخدا قسم درنگ بیش از این جایز نیست مردم دارند از سختی جان میسپارند داره مملکت و مردم نابود میشوند».
یکی دیگر از نمایندگان باند خامنهای به نام حاجی دلیگانی هم نهایت درماندگی و بیراهحلی رژیم را به نمایش گذاشت و گفت: «نیازها گرفتاریهای مردم را ما به چه زبانی بگیم؟ خدا شاهده وقتی میرویم توی حوزه انتخابیه نمیتوانیم جواب مردم را بدهیم نمیدانیم اینجا میآئیم داد بزنیم؟ گریه کنیم؟ استعفا بدهیم؟ شما بگید ما چه کار بکنیم؟ ».
هاجر چرانی یکی از نمایندگان آن مهر تماماً باطل بر کارنامه رژیم زد و گفت: «ایران جنگزده نیست، طاعون زده نیست، سیلزده نیست، زلزلهزده نیست، ورشکسته نیست، اختلاس زده نیست، بلکه خیانتزده است».
این عضو مجلس ارتجاع رو در رو شدن مردم با رژیم را اینگونه توصیف کرد:«دلیل مشکلات فاصله گرفتن مردم، فاصله گرفتن مسئولان از مردم است. خوی اشرافی و اشرافیگری پدر جمهوری اسلامی ایران را در آورده است».
پروانه سلحشوری عضو دیگر مجلس از بحران بیراهحلی و فساد و سرکوب نهادینه شده گفت: «امروز در شرایطی بهسر میبریم که از نظر اقتصاد ملی پول ما بیارزشترین واحدهای پول دنیاست، گرانی رانت احتکار و فساد بیداد میکند، از نظر اجتماعی بیکاری فقر فحشا ، نبود آزادیهای اجتماعی از جمله بازداشت فعالان مدنی و صنفی بهطور روزمره دیده میشود».
در همین حال روزنامههای هر دو باند هم نسبت به وخامت اوضاع هشدار میدهند. روزنامه جهان صنعت وابسته به باند روحانی تحت عنوان «تاراج سرمایه ملت» نوشت: «سیاستگذاریهای دولت یکی پس از دیگری به بنبست میرسند و توان سیاستی دولت تا کنون نتوانسته به هموارسازی مسیرهای منتهی به بازار ارز کمک کند». این مقاله تصریح کرد که سیاستهای دولت «تنها به هرجومرجهای بیشتر بازار منجر شده».(جهان صنعت ۱۳شهریور۹۷)
واقعیت این است که این ابراز هراسها نسبت به سرنوشتی که در انتظار حکومت آخوندی است علایم بسیار بارزی از مرحله پایانی آن است که این چنین توسط نمایندگان مجلس ارتجاع و مهرههای آن و تقریباً همه روزه ابراز میشود.
واقعیت دیگر اینکه این ابراز هراسها تماماً ناشی از مهیا بودن شرایط عینی انقلاب برای سرنگونی حکومت آخوندی است که با بیانهای مختلف توسط مهرههای رژیم ابراز میشود. شرایطی که بیانگر منتها درجه نفرت مردم از رژیم آخوندی است که بههیچوجه دیگر آن را تاب نمیآورند.
شرایطی که از یک طرف روزبهروز اهرمهای حاکمیت برای سرکوب و ادامه حیاتش ضعیفتر میشود، و از طرف دیگر اهرمهای قدرت مردم برای قیام و سرنگون کردن آن قوی و قویتر میشود.
در چنین شرایطی است که نمایندگان مجلس ارتجاع در جریان سؤال از جواد ظریف وزیر خارجه نسبت به فعالیتهای مجاهدین خلق و مقاومت سازمانیافته ابراز هراس کردند و ناخواسته آدرس آلترناتیوی را دادند که عزم جزم دارد با کمک مردم آن را سرنگون کند.
رویکرد رژیم آخوندی در زمینه برخورد با این بحرانها مشابه و در یک کلام رویکرد عجز و ناتوانی است. زیرا هیچ اهرم جدی بهلحاظ اقتصادی و اجتماعی در دست ندارد که با این بحرانها مقابله کند و به قول معروف نه راه پیش دارد و نه راه پس.
کنترل بحرانها از دست رژیم خارج شده است و اساساً توان تصمیمگیری در مورد آنها را ندارد و در واقع به بنبست رسیده است.عواقب بنبست و بیراهحلی روزبهروز برای رژیم فاجعهبارتر میشود و آن را به مقصد نهایی یعنی سرنگونی نزدیک میکند.
این وضعیت خفگی و بحران بیراهحلی را قیامها و خیزشهای مردمی بر رژیم تحمیل کردهاند، زیرا راه گریز از سرنگونی را بر روی آن بستهاند. این وضعیت مانند شرایط در اواخر حکومت شاه است که دست به هر اقدامی میزد، اما به جای اینکه راهگشا باشد، آن را بیشتر در باتلاق بنبست فرو میبرد.