در حالی که بحرانهای گریبانگیر رژیم روز بهروز شدیدتر میشوند، با نزدیک شدن موعد برگزاری نمایش انتخابات، بحران انتخابات هم در بستر این شرایط بحرانی، به فهرست بحرانها اضافه شده و جنگ و دعوای دو باند بر سر آن با ورود حسن روحانی، رئیسجمهور نظام ولایت، وارد مدار جدیتری میشود.
ورود روحانی به جنگ انتخابات
روز چهارشنبه ۱۷مهر روحانی با زیر سؤال بردن نظارت استصوابی شورای نگهبان جنگوجدال فزاینده بین دو باند رقیب بر سر نمایش انتخابات را وارد مدار جدیدی کرد. روحانی گفت که دورهٔ اول مجلس، بهدلیل اینکه «شورای نگهبانی نبود که این جوری نظارت کند» بهترین مجلس و بهترین انتخابات در تاریخ نظام بود». روحانی در اثبات حرف خود گفت: «حتی مجاهدین هم آمدند در آن ثبتنام کردند».
البته جنگ و دعوای انتخاباتی ماهها است که جریان دارد. بخشی از همین نمایش مبارزه با فساد که خامنهای توسط قضاییهاش با کارگردانی رئیسی جلاد راه انداخته، محکومیت حسین فریدون، برادر روحانی، به ۵سال حبس، مطرح شدن مجدد بحث بورسیهها بعد از چند سال و روکردن پروندههای دزدی و فساد در وزارتخانههای مختلف که جدیدترین آن مربوط به وزارت ارتباطات و وزیر آن آذری جهرمی و... بسیاری دیگر از فاشگوییهای طرفین از افتضاحات طرف مقابل، همه آتش تهیهٔ همین جنگ انتخابات است.
کما اینکه عود کردن قولنج حقوق شهروندی و حقوق زنان در باندهای «اصلاحطلب» درون نظام هم ناشی از نزدیک شدن نمایش انتخابات است؛ اما این جنگ تا بهحال در سطوح پایینتر رژیم، در رسانهها یا در مجلس ارتجاع و بعضاً در نمایشات جمعه جریان داشت، اما اکنون ورود روحانی به این معرکه، دامنهٔ جنگ را به بالاترین سطح حاکمیت میکشاند و خواهی نخواهی پای ولیفقیه را هم به این جدال باز میکند. کما اینکه چند ساعت از حرفهای روحانی نگذشته، کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، وارد شد و در جواب روحانی که خیلی با احتیاط ضرورت نظارت استصوابی را زیر سؤال برده بود، بیمحابا روحانی را شلاقکش کرد و به او گوشزد نمود که نباید برخلاف قانون اساسی حرف بزند! بعد هم چوب مبارزه با فساد را بلند کرد و گفت شورای نگهبان نمیگذارد افرادی که سوابق اقتصادی و اخلاقی دارند وارد مجلس شوند. او سپس با لحنی تحقیرآمیز افزود: «مقامات کشور بهتر است بر الگوی رعایت قانون تأکید کنند نه بر طبل فرار از قانون بدمند».
از سوی دیگر ورود ضعیف روحانی به این معرکه، طعنه و تعریض برخی از باند همسو را بهدنبال داشت. روزنامهٔ حکومتی ستارهٔ صبح در سرمقالهٔ(۱۸مهر) خود، با عنوان «روحانی بهجای حرف دوپهلو از قانون اساسی پاسداری کند» نوشت: «چه در ذهن رئیسجمهور میگذرد و چرا شفاف منظور خود را بیان نمیکند؛ آنگونه که از سخنان روحانی برداشت میشود، وی از اعمال نظارت استصوابی شورای نگهبان در انتخابات ناراضی است؛ اما چرا صریح این موضوع را بیان نمیکند»؟
این تک و پاتکها، مقدمهٔ اوجگیری بحرانی است که تا موعد برگزاری نمایش انتخابات در اسفندماه آینده و چه بسا پس از آن نیز پیوسته سیر صعودی طی خواهد کرد.
احتمال سازش و مصالحه؟
اما آیا محتمل نیست که با توجه به شرایط ویژه و فوقالعاده خطیری که رژیم بهدلیل تحریمهای خفهکننده و فضای انفجاری جامعه، با آن مواجه است، باندهای رقیب به مصالحه و سازشی با هم برسند تا رژیم بحرانزده از گردنهٔ انتخابات با خسارات حداقلی عبور کند؟
پاسخ منفی است، چرا که بحرانهای موجود و فضای انفجاری جامعه، نه تنها باعث تخفیف جنگوجدال درونی باندهای مافیایی حاکم نمیشود، از قضا آن را تشدید میکند. چرا که قانون عام حاکم بر همهٔ پدیدهها، هم اجسام فیزیکی و هم پدیدههای سیاسی، حکم میکند که وقتی یک پدیده متجانس و منسجم است، فشارهای بیرونی سبب فشردهتر شدن اجزای متشکلهٔ آن و استحکام بیشترش میشود، اما فشارهای وارده بر یک پدیدهٔ نامتجانس، موجب تشتت و تجزیه و تلاشی آن میشود.
در مورد رژیم نیز در حالیکه رژیم شیب نزولی خود را طی میکند و در حالی که تهدید اصلی را از درون جامعه میبیند، فشارهایی که از جهات مختلف بر کل رژیم وارد میشود، منجر بهاتّحاد باندهای درونی ولایت نمیشود، بلکه بالعکس تضادهای درونی هرم قدرت و ثروت را تشدید میکند. ریزشهای فزایندهای که اخیراً خود خامنهای هم بهآن اعتراف کرد و صراحتاً گفت که «ریزش در همه جا هست و سپاه پاسداران هم از آن مستثنی نیست» گواه همین واقعیت است.
از سوی دیگر، در رژیم آخوندی آنچه باندها و عناصر این رژیم را گردهم آورده، منافع آنهاست، اشتراک منافع باعث نزدیک شدن مقطعی آنها بههم میشود، اما وقتی این منافع در تعارض با هم قرار میگیرند، باندها تا مرز حذف فیزیکی هم پیش میروند و این را حتی در درون یک باند هم میتوان دید؛ درگیری اخیر آخوند آملی لاریجانی و آخوند یزدی، رئیسان سابق و اسبق قضاییه خامنهای که در روکردن دزدیها و فساد همدیگر، جای آبادی برای هم باقی نگذاشتند، مؤید همین واقعیت است.
از سوی دیگر، در مرحله نزولی دیکتاتوری، سمت و سوی تضادها تشدید است، نه تخفیف. بهتجربه هم دیدهایم و میبینیم که وقتی علائم سقوط ظاهر میشود، باندهای حاکم به چپاول خود شتاب میدهند، چرا که میخواهند هر چه بیشتر و سریعتر کیسههای خود را پر کنند تا برای آینده ناروشن، ذخیرهٔ مکفی داشته باشند و همین رقابت و تصادم منافع، خود دینامیسم تشدید جنگوجدال میان آنهاست. بهویژه که هر نمایش انتخابات، بهمثابه سرفصل تقسیم سهام قدرت و غارت، موعد جنگ جدی باندهاست؛ بهخصوص که مجلس ارتجاع یکی از سکوهای قدرت و غارت است و حریفان برای تصاحب کرسیهای آن، از صرف هزینههای میلیاردی و دریدن همدیگر فروگذار نمیکنند.
اولین بار رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت روحانی، در جریان دعوا بر سر نمایش انتخابات قبلی مجلس ارتجاع، بهگردش میلیاردها پول کثیف که از قاچاق مواد مخدر و امثالهم به دست میآید، در جریان انتخابات مجلس رژیم اشاره کرد. روز سهشنبهٔ گذشته(۱۶مهر) نیز یکی از آخوندهای عضو مجلس ارتجاع بهنام علیرضا سلیمی از باند خامنهای به ورود پولهای کثیف در انتخابات پیش رو اشاره کرده و میگوید: «واقعا ورود پولهای کثیف به انتخابات جای نگرانی دارد؛ افرادی که چند میلیارد برای انتخابات هزینه میکنند باید بگویند که منشأ این پولها از کجاست»؟
وی اضافه میکند: «در انتخابات ریاستجمهوری، کاندیدای انتخاباتی چندین میلیارد پول را از کجا میآورند که خرج این انتخابات میکنند؟ تا بهحال شده است که کسی رئیسجمهور شود و از او سؤال کنند که این پولی را که در انتخابات هزینه کردهاید؛ از کجا آوردهاید؟ ارثیهای که به آنها نرسیده است».(خبرگزاری موسوم به خانه ملت ۱۶مهر ۹۸)
این جنگ و دعواها البته موجب نگرانی در درون حاکمیت میشود و ایادی رژیم مرتب به همدیگر هشدار میدهند که این فاشگوییها و رسواسازیها، سوراخ کردن کشتیای است که همه سوار آن هستیم... اما از آنجا که پای منافع نجومی در میان است قادر نیستد از آن دست بردارند.
یکی از آخوندهای دانهدرشت حوزه بهنام غرویان با ابراز نگرانی از آخر و عاقبت پرونده روکردنهای متقابل باندها مینویسد: «اگر روند پروندههای فساد اقتصادی به همین شکل ادامه پیدا کند و برخی مسئولان نیز همچنان بدون توجه به دغدغهها و مشکلات مردم به نزاعهای سیاسی خود ادامه دهند، وضعیت جامعه روزبهروز سختتر خواهد شد و کار بهجایی خواهد رسید که مورد دلخواه هیچکس نخواهد بود».(روزنامهٔ حکومتی آرمان ۱۷مهر)
آنچه نمایش انتخابات پیش رو را برای رژیم خطرناکتر میکند این است که با تعمیق بحران انقلابی بازی شیادانهٔ «اصلاحطلب، اصولگرا» که پیش از این برای رژیم نقش سوپاپ اطمینان را بازی میکرد، بهپایان رسیده و شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» در قیام دیماه ۹۶ گویای این حقیقت است. از اینرو نمایش انتخاباتی آینده برای رژیم یک تهدید بسیار جدی و متقابلاً برای مردم و مقاومت سازمانیافته که خواهان سرنگونی تمامیت این حاکمیت فاسد هستند یک فرصت مغتنم است.