رهبر مقاومت ایران در پیام خود در پنجاهمین روز قیام گفت: «امروز مردم خاش و زاهدان، راسک و سراوان، سرباز و ایرانشهر و سوران، پیشاپیش مردم ایران، بر همهٔ نقشهها و نمایشهای رژیم ولایت در ۱۳آبان مهر ابطال زدند. ثابت کردند خامنهای در مقابله با قیام خلق قهرمان آب در هاون میکوبد و شن میپزد!»
اصطلاح «آب در هاون کوبیدن» و «پختن شن» کنایه از اموری دارد که زمان زیادی صرف عمل بیهوده و باطلی شود. همانگونه که رژیم ولایت فقیه با استفاده از همه ابزار سرکوب و فشار و دستگیریهای گسترده و اعدام و شکنجه تصمیم داشت در برابر خواست و اراده برحق مردم ایران ایستادگی کند. همان تلاش همیشگی خامنهای برای حفظ قدرت شیطانی خود که در نهایت راه به جایی نبرد.
شن پختن خلیفه ارتجاع
خلیفه فرتوت ارتجاع در همین بازه زمانی کمتر از دو ماهی که از شروع قیام سپری شده است، حداقل پنج بار آب در هاون کوبیده است:
- ۱۱مهر در مراسم موسوم به «دانشآموختگی دانشجویان نیروهای مسلح» : «ملت در این حادثه هم مثل حوادث دیگه قوی ظاهر شد»! (با فعل ماضی که گویا قیام پایان یافته است)!
- ۲۰ مهر به بهانه دیدار با رئیس و اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام قیام را «اغتشاشهای پراکنده» و «حوادث جزیی» خواند که: «حواس مسئولان را از سازندگی پرت نکند»!
- ۲۲ مهر در دیدار جمعی از سران رژیم و میهمانان کذایی «شرکتکننده در کنفرانس وحدت»: «آن نهال اکنون به درختی تناور تبدیل شده است که غلط بکند کسی حتی فکر کَندن آن را نیز بکند «!
- ۲۷ مهر در دیدار با «نخبگان» نظام: بعد از رحلت امام در سال۶۹ عدهیی که در بین آنها افراد موجه و با سابقه نیز حضور داشتند در اعلامیهای گفتند «نظام در لبه پرتگاه است. (اما). . ما تسلیم نشدیم و ایستادیم»!
- ۱۱ آبان خطاب به برخی دانشآموزان دستچین شده: «ملت بهمعنی واقعی در دهان بدخواهان زد و آنها را ناکام کرد»! (مجددا با استفاده دجالگرانه از فعل ماضی و پایانیافته دانستن قیام!)
در اینکه نمیتوانیم... شکی نیست!
اما بعد از دو ماه فداکاری جوانان بیباکوبیم و پس از جاری شدن پاکترین و سرخترین خونهای قیامآفرینان در خیابانهای کشور، راز مگوی دایره خودیها و عوامل حکومتی لو رفت و دیگی که مقام عظمای ولایت در آن شن میپخت واژگون شد و یکی از نمایندههای مجلس ارتجاع حرف آخر را زد که «نمیتوانیم اعتراضات را ریشهکن کنیم»! البته این نماینده مزدور ابتدا کلی رطب و یابس بافت و چهارپای لنگ نظام را در میدان «باید درمانی» دواند که «باید فضا را برای معترضان باز کرد. فضا باید بهگونهیی مدیریت شود که فرق باشد بین اعتراض و اغتشاش. معترض باید مکان یا مکانهایی را بشناسد... باید خیلی زودتر از اینها» اما در نهایت حرف اصلی را زد و ناتوانی ولیفقیه ارتجاع در مهار قیام را چهارمیخه کرد و مقر آمد که «در اینکه ما نمیتوانیم اعتراضات کنونی را ریشهکن کنیم، شکی نیست» (جعفر قادری نماینده مجلس ارتجاع از شیراز ـ سایت حکومتی رویداد ۲۴ـ ۱۳آبان ۱۴۰۱).
آری، این است فرجام «شن پختن» ولایت فقیه و «آب در هاون کوبیدن» او! در ضعف و استیصال رژیم برای مهار قیام دیگر «شکی نیست»! به همین دلیل فردای آخرین «بیهودهگویی» خامنهای، کرج شورشی غوغا کرد و پسفردایش، خاش قهرمان حماسه آفرید و نوید داد که در شکستن زمستان و شکوفه کردن درختان و وزیدن نسیم بهاران ایرانزمین «شکی نیست»!