پس از هشدار خامنهای نسبت به خطر «تکه تکه شدن» نظام بهخاطر بحرانهای مرگبار، مواضع کارگزاران، کارشناسان و مقالات رسانههای حکومتی ۲۹آذر نیز مملو از نگرانی و وحشت نسبت به «تکه تکه» شدن نظام است، برخی از آنها به عامل اصلی یا خطر اصلی هم اذعان کرده و از زوایای مختلف یا تأثیر عوامل دیگر بر آن را بررسی کردهاند، از گرانیهای لجامگسیخته تا فاجعه کرونا و از فساد و غارت نهادینه و اختلاف بیسابقهٔ طبقاتی تا نفوذ آرمانهای دشمن نظام در «فکر و عقیدة» جوانان.
گرانیهای لجامگسیخته در کنار «نمایش تهوعآور آقازادهها»
تورم و گرانیهای لجامگسیخته در شرایطی که «۷دهک از ۱۰دهک شهروندان زیر خط فقر هستند و خط فقر برای یک خانواده ۵نفره ده میلیون تومان برآورد شده است» ( روزنامه حکومتی همدلی-۲۹ آذر)، کارگزاران و رسانههای حکومتی را واداشته تا نسبت به «جنبش تهدستان» و «لشکر گرسنگان» زنگهای خطر را بهصدا در آورند. هشدار نسبت به اینکه «ما با جنبش تهیدستان مواجهیم. اگر این روند ادامه یابد چه خواهد شد؟ فرودستان که نیمی از جامعهٔ ایران را تشکیل میدهند، بهشدت ناراضی و زیر فشار و تنگنا هستند. آنها در تحولات آینده (قیام) نقش و سهمی جدی خواهند داشت» (روزنامهٔ حکومتی شرق-۲۹ آذر).
این وضعیت در جامعهیی بهشدت دوقطبی شده میان ۹۶درصدیهای محروم و ۴ درصدیهایی که ۴۱سال است بر اریکهٔ قدرت سوارند و سرمایههای کشور را غارت و مردم محروم را استثمار میکنند، فاجعهٔ اختلاف بیسابقهٔ طبقاتی را به جایی رسانده که «رانتخواری، بیکاری، تورم لجامگسیخته، نمایش زشت و تهوعآورِ آقازادهها، اختلاس و ارتشاء و حذف آرام آرامِ «طبقه متوسط»، فقر و نداری و ایجاد درهٔ عمیق میان ندارها و داراها و وجود کاخهای رویایی در کنار انبوه کوخها، کاسه صبر شهروندان از درگاه رانده و از همه جا مانده را لبریز» کرده است (مندنیپور-کارشناس حقوقی رژیم-۲۹ آذر)؛ این را هم باید در نظر داشته باشیم که «در اعتراضات آبان۹۸ هم یکی از برجستهترین نمودهای نزدیک شدن طبقه متوسط و فرودست را شاهد بودیم» (مدنی-کارشناس حکومتی-۲۹ آذر).
بحران اجتماعی آنقدر جدی و عمیق است که با اینکه رژیم اکنون زیر ضربات تحریمها و فشارهای بینالمللی به نفس نفس افتاده، اما «نظام بیش از آنچه از ورای مرزها تهدید شود، با چالشهای داخلی روبهروست و از همه غمانگیزتر (و خطرناکتر) سفرههای خالی و دلهای پر بخش بزرگی از جامعه است» (مدنی-۲۹ آذر).
کرونا و واکسنی که به دست مردم نخواهد رسید
علاوه بر فقر و محرومیت روزافزون سیاستهای ضدانسانی رژیم در مورد کرونا خشم و نفرت مردم را به نهایت رسانده است، تا آنجا که رسانههای حکومتی، ضمن یادآوری اینکه جهان با شتاب به سمت واکسیناسیون عمومی و رایگان پیش رفته و «اتحادیه اروپا با ۸۰میلیون دوز واکسن کرونا، بریتانیا با بیش از ۷میلیون دوز، ژاپن با ۵۰میلیون و کرهجنوبی با ۲۰میلیون و سوئد با ۷میلیون دوز در صف خرید واکسن مدرنا قرار دارند»، حرفهای رئیس کمیسیون بهداشت مجلس ارتجاع را یادآوری میکنند که گفت: «فعلاً خبری از واکسن کرونا در ایران نیست!» (روزنامهٔ حکومتی همدلی-۲۹ آذر)؛ آنگاه امید بستن به رژیم برای وارد کردن واکسن کووید۱۹ را سراب معرفی کرده و مینویسند: «روزهای سخت کرونا در حالی که جهان دارد به پایان پاندمی نزدیک میشود همچنان روی خوشی به مردم ایران نشان نمیدهد!» (همان منبع).
در این میان پتهٔ بهانههای پیاپی سران و کارگزاران رژیم در رابطه با واکسن فایزر که باید در دمای منفی ۷۰درجه نگهداری شود و ما امکان آن را نداریم، توسط کارشناسان رژیم زده شد و آنها با اشاره به تأیید واکسن مدرنا که چنین محدودیتی ندارد، میگویند: «بهانه یخچال منفی ۷۰درجه نداریم هم پرید، پیش بهسوی بهانه بعدی!» (قاسمی-کارشناس حکومتی-۲۹ آذر).
«اسب ترآوای» دشمن و «نفوذ به عمق سرزمین فکری جوانان»
در این وضعیت که بهخاطر نفرت گستردهٔ اجتماعی، بستر قیام بیش از همیشه آماده است، دشمن نظام هم «مخفیانه و غیرملموس، اما خطرناک» در حال تهاجم و «آتشباری ویرانگر برای اثرگذاری علیه نظام» است (کیهان-۲۹ آذر)؛ شدت حملات دشمن برانداز در این جنگ تا آنجاست که «تهاجم و جنگ فرهنگی این روزها در بستر فضای مجازی به جنگ تن به تن تبدیل شده و هر روز و هر ساعت نوجوانان و جوانان زیادی را روانهٔ این نبرد میکند. (گویا دشمن) همچون «اسب ترآوا» نفوذ به عمق سرزمین فکری و عقیدتی نوجوانان و جوانان ما را هدف گرفته است» (همان منبع).
آری، ابعاد وضعیت انفجاری جامعه به نقاط بسیار حساسی رسیده و زمین را زیر پای خامنهای و رژیمش، بیش از هر زمان دیگر به لرزه درآورده است؛ تا جایی که باید منتظر باشیم «رفتارهای (حاکمیتی) خود را بهصورت تنازعات اجتماعی در کف جامعه بروز دهد و در سالهای اخیر هم جلوه خشن و خطرناک آن را بهصورت روشن تجربه کردهایم» (مرعشی- معاون پیشین رئیسجمهور رژیم-۲۹ آذر) و «آستانهٔ تحمل فرودستان به پایینترین درجه تنزل پیدا کرده» (مندنیپور-کارشناس حکومتی-۲۹ آذر) و این وضعیت میتواند «در لحظه و با جرقهای از تحریک، به شورش «لشکرِ گرسنگان» بیانجامد!» (روزنامه حکومتی همدلی-۲۹ آذر).
ملاحظه میشود که تمامی هشدارها بیانگر این است که اصلیترین بحران برای رژیم رویارویی مردم ایران با نظام ولایت است که سایر بحرانها هم از این بحران اصلی ناشی میشود و هم نهایتاً این بحران اجتماعی را تشدید میکند.
از آنجا که این هشدارها از جانب مهرهها و رسانههای حکومتی است که در بطن حاکمیت هستند، خطر و دشمن اصلی را بهتر حس میکنند که همانا مردم و مقاومت است و همچنان که خودشان هم اذعان کردهاند بقیه بحرانها هم در این بحرانها به بلوغ میرسند و تبدیل به خطر سرنگونی میشوند