مردم ایران در استقبال ترمهٔ بهار و نوا و چکامههای نوروز بودند که ناگاه باران و سیلی فراگیر و ویرانگر، گسترهٔ ایران را دربرگرفت. از داغ دلها و سینهها، در تنورهای سوزان یادها و فراقها دمید. این همه را دیو ایرانخوار ولایت فقیه بر میهن و مردم ما روا دانسته و از دیرباز ۴دهه، خوان ایران را سماط خون و آه و سوز و تیرهناک کرده است.
هر آنچه از هفتهٔ دوم فروردین ۹۸ کام بهاران ایرانزمین را تلخ نمود و آه سوزناک بر دل مردمانش نشاند، حاصل ویرانهسازی سازماندهیشده برای حفظ حاکمیت ایرانخوار دستاربندان وارث منشور چنگیزی است.
همت میهن و انفاس خلق
با وجود اینهمه ویرانهگری و سوز و آه و فراق که در این چند روز بر میهن و مردممان تحمیل شد، اما باز همت میهن و انفاس خوش خلق محبوب بود که بر سلطهگری شیخان ریاکار و اشرافیت ویرانگر آخوندی غلبه کرد.
موج همبستگی و حمایت اقشار مردم ایران از سیلزدگان و فوج ارسال کمکهای امدادی و غذایی مستقل به آسیبدیدگان از گلستان تا شیراز و سیستان و بلوچستان، میمنت اتحاد و همبستگی اقشار گوناگون را نوید داد. بار دیگر شاهد بودیم که رنج و مرارت مشترک و سنگین مردم ایران توانست رو در روی خیانت حاکمان به محیطزیست و حیات مردم بایستد و مغلوب تبلیغات رسانهها و باندهای حکومتی نگردد.
جوشش حمیت و همیاری در رگان همگان
همبستگی و همیاری مردم ایران با یکدیگر را در پهنههای مختلف اجتماعی و رسانهای و صفحات مجازی شاهد بودیم...
کامیونهایی حامل پوشاک و مواد غذایی از آذربایجان روانهٔ ترکمنصحرا شدند.
مردم قائمشهر در یک خیزش خودجوش، دست به جمعآوری امکانات حیاتی برای سیلزدگان زدند و با عجله مواد لازم را به مردم و مناطق آسیبدیده فرستادند.
مردم محروم و زلزلهزدهٔ کرمانشاه و قصرشیرین با وجود آسیبدیدگی و بیخانمانی، دست کرامت و یاریرسانی به هموطنان سیلزدهشان دراز نمودند و با ارسال بخشی از داراییشان، همت و حمیتشان را تقدیم کردند.
روح همیاری، جوششی در رگان همگان دمید و در یک اقدام ملی و سراسری مستقل از حکومت آخوندی، به مقابله با آثار سیل خانمانسوز برخاستند.
یادبود ملی
مردم شیراز که دچار بیشترین آسیب در سیل ویرانگر ناشی از تخریب مسیل اصلی شهرشان شدهاند، در یک یادبود بزرگ و ملی گردهم آمدند، شمعها و لالهها بر سنگها نهادند، سرود ملی مرز پرگهر ایرانزمین را خواندند و همبستگی با سیلزدگان و خانوادههای داغدار را بهجای آوردند:
این چیست که آشوبگر چامهٔ چنگ است؟
ـ پردیس سخن، زمزمهٔ لاله و سنگ است
آشوب بهاران همه از والهٔ یاد است
آغوش زمین، زمزمهٔ یاد و چکاد است
از داغ تنور سینهٔ کیست که ایران
هر کو نگری، زمزمه با ساقی داد است...
مردم شیراز یادوارهٔ عزیزانشان را بیتوجه به محدودیتها و سنگاندازیهای دستآموزان سرکوبگر حکومتی، متحد و همبسته گرامی داشتند.
افتخار ایران
همیاری مردم میهنمان با سیلزدگان، درود و تحسین و افتخار ملی ایرانیان را برانگیخت و نشان داد که با وجود ۴۰سال داغ و فراق و اشک و حرمان و هجرت، بر اصول پایهای و انسانیشان علیه حاکمیت کلانفاسد ولایت فقیه، متحد و همبستهاند.
مردم ایران که به اصل و اساس و علت بروز این سیل ویرانگر اشراف داشته و دارند، یادبودها و گرامیداشتهایشان را به حسابرسی از حاکمان نالایق و چپاولگر و ویرانهساز بالغ خواهند نمود...
«کمک کن سبز گیلان، ای خراسان
کمک کن ای لـرستان، آذرستان
کمک کن ای بلوچ، ای فارس، ای کُـرد
کمک کن وارثـان کاوه، ای گُـرد
کمک کن خوبدستان، ترکمانا
کمک کن ای شما، ای پیر و بْرنـا
کمک کن تا که این مرز گهربار
رها سازیم از شیخ تبردار
کمک کن تا شکوه و فخر این خاک
دراندازیم بر ایوان افلاک
رسول و ناجی این سرزمین باش
تبسم بر لب ایرانزمین باش...».