فرو نشست زمین، پدیدهیی است که بهعلت کاهش حجم لایههای زیرین زمین، باعث فرو رفتن تدریجی سطح زمین میشود. این مشکل در سالهای اخیر به یکی از چالشهای اصلی زیستمحیطی و زیرساختی ایران تبدیل شده است. در یککلام هیولای فرو نشست در حال بلعیدن ایران است و اگر اقدامات جدی و فوری در پیش گرفته نشود، پیامدهای ناگواری برای زیرساختها، محیطزیست و حتی زندگی روزمره مردم به همراه خواهد داشت.
استفاده بیرویه از منابع آب زیرزمینی
استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی، حفر چاههای مجاز و غیرمجاز و به تیول درآوردن منابع آبی برای مصارف سودجویانه، از دلایل اصلی وقوع فرو نشست در ایران هستند. سفرههای آب زیرزمینی که طی هزاران سال شکل گرفتهاند، بهدلیل برداشت بیش از حد و سیاستهای غارتگرانه تهی شدهاند. این کاهش شدید آب زیرزمینی، باعث کاهش حجم و تراکم خاک و در نتیجه فرو نشست زمین میشود.
این مشکل زمانی بحرانیتر میشود که بدانیم بخش عمدهیی از تأمین آب کشاورزی، شرب و صنعتی در ایران از منابع زیرزمینی تأمین میشود. نبود برنامههای جامع مدیریت و سیاستهای زیرساختی و زیستمحیطی این مشکل را به یک بحران و ابر بحران بالغ کرده است.
گستره و شدت فرو نشست در ایران
طبق گزارشی رسمی که توسط سازمان حفاظت محیطزیست منتشر شده است، ۲۵۶ شهر از ۴۲۹ شهر ایران با مشکل فرونشست مواجه هستند. از میان این شهرها، برخی مانند کرمان، رفسنجان، سیرجان، مرودشت، نیشابور، بوئینزهرا، گنبدکاووس و آققلا فرو نشستی به وسعت بیش از یکهزار کیلومترمربع را تجربه میکنند. این مسأله نشان میدهد که فرو نشست به یک بحران فراگیر در ایران تبدیل شده است.
بهطور میانگین، سطح زمین در ایران سالانه ۱.۸ سانتیمتر فرو میرود، اما در برخی مناطق، نرخ فرو نشست به ۳۵ سانتیمتر در سال نیز میرسد. بهعبارت دیگر، بیش از سههزار کیلومترمربع از مساحت میهنمان شاهد فرو نشستهایی با سرعت بالای ۱۰ سانتیمتر در سال است. این آمار نگرانکننده، ایران را در صدر کشورهای جهان از نظر نرخ فرو نشست قرار داده است.
تأثیر فرو نشست بر زیرساختها و جمعیت
فرو نشست زمین اثرات ویرانگری بر زیرساختهای کشور دارد. خطوط مترو، بزرگراهها، جادههای اصلی، خطوط راهآهن و جادههای کامیونرو از جمله زیرساختهایی هستند که در معرض خطر فرو نشست قرار دارند.
حدود ۱۵ درصد از خطوط ریلی ایران (معادل یکهزار و ۳۸۰ کیلومتر از ۹ هزار و ۵۰۰ کیلومتر خطوط ریلی) در نواحی درگیر فرو نشست قرار گرفتهاند. همچنین هشت فرودگاه بزرگ و متوسط، از جمله فرودگاه بینالمللی تهران، اصفهان، ارومیه، کرمان، گرگان و شهرکرد در معرض آسیب جدی زیرساختی قرار دارند.
از سوی دیگر، ۵۴ ایستگاه راهآهن و ۲۵ ایستگاه مترو در مناطق فرو نشست واقع شدهاند. تخریب زیرساختهای ریلی و مترو میتواند به اختلالات جدی در حمل ونقل شهری و بینشهری منجر شود و زندگی روزمره میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار دهد.
فرو نشست همچنین جمعیت قابل توجهی از مردم ایران را در معرض خطر قرار داده است. بر اساس این گزارش، حدود ۱۴ میلیون نفر، یعنی یکپنجم جمعیت ایران، تحت تأثیر فرو نشست شدید قرار دارند. تحلیل ریسکها نشان میدهد که تقریباً ۷ درصد از جمعیت ایران در مناطق کمخطر، ۱۰ درصد در مناطق با خطر متوسط و یک درصد در مناطق پرخطر زندگی میکنند. در شهرهایی مانند تهران، البرز، فارس، خراسان رضوی و کرمان، بیش از ۹۵ درصد از جمعیت ساکن در مناطق پرخطر از نظر فرو نشست متمرکز شدهاند.
برای مثال، در تهران ۳۵۰ هزار نفر، در البرز ۲۹۰ هزار نفر، در فارس ۹۱ هزار نفر، در خراسان رضوی ۸۹ هزار نفر و در کرمان ۵۲ هزار نفر در مناطقی سکونت دارند که خطر فرو نشست در بالاترین حد برآورد میشود.
پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی
فرو نشست زمین تنها به زیرساختها محدود نمیشود. این پدیده تأثیرات گستردهیی بر محیطزیست دارد. کاهش ظرفیت نگهداری آب در خاک، افزایش خطر سیل، تخریب اکو سیستمهای طبیعی و کاهش کیفیت خاک از جمله پیامدهای زیستمحیطی فرو نشست هستند. همچنین، زمینهایی که دچار فرو نشست میشوند، توانایی خود برای کشاورزی را از دست میدهند که میتواند امنیت غذایی کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
از لحاظ اقتصادی، خسارتهای ناشی از فرو نشست میتواند میلیاردها دلار هزینه به مردم ایران تحمیل کند. تعمیر و بازسازی زیرساختها، کاهش بهرهوری کشاورزی و هزینههای مرتبط با جابهجایی جمعیت آسیبدیده تنها بخشی از این هزینهها هستند.
راهکارهای فوری و بلندمدت برای مقابله با بحران فرو نشست
اگر در ایران دولتی دموکراتیک و مردمی بر سر کار بود، این مشکل زیستمحیطی به یک فاجعه بدل نمیشد. راهکارهای فوری و بلندمدت برای مقابله با بحران فرو نشست میتوانست شامل موارد زیر باشد:
کاهش برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی از طریق اعمال محدودیتهای قانونی، نظارت بر چاههای غیرمجاز و توسعه سیستمهای آبیاری مدرن و بهینه در کشاورزی.
آموزش و اطلاعرسانی به مردم و کشاورزان درباره پیامدهای استفاده نادرست از منابع آبی.
توسعه سامانههای پایش فرو نشست و استفاده از فناوریهای نوین مانند سنجش از دور برای ارزیابی دقیق وضعیت.
بازنگری در سیاستهای توسعهای و اجتناب از ساختوساز در مناطق پرخطر و توجه به اصول توسعه پایدار.
سرمایهگذاری در زیرساختها و مقاومسازی خطوط ریلی، جادهها، فرودگاهها و ساختمانها در مناطق آسیبپذیر.
تقویت قوانین زیستمحیطی و وضع قوانین سختگیرانهتر برای حفاظت از منابع آبی و خاکی و اجرای جدی آنها.
حکومتی اشغالگر با سیاستهای ضدایرانی
اما از آنجا که در ایران حکومتی اشغالگر و ضدایرانی بر سر کار است، با قاطعیت میتوان گفت که فرو نشست زمین، آینده ایران را تهدید میکند. این پدیده نهتنها زیرساختها و محیطزیست را تخریب میکند، بلکه امنیت اقتصادی و اجتماعی میهنمان را نیز به خطر میاندازد. سیاستهای غارتگرانهٔ این حکومت در اختصاص منابع آبی به مافیای حکومتی و برداشت بیرویهٔ آن در راستای صنایع آببر، چشماندازی برای حل این بحران باقی نگذاشته است. بیتردید این معضل زیستمحیطی نیز مانند سایر بحرانها و ابر بحرانها ماهیتی سیاسی دارد و برای حل آن باید حاکمیتی را برانداخت که مسبب و عامل اصلی آنهاست.