«هر کس در دنیا هم ادعا کند ویروس را خوب شناخته نشان از جهل او است، چون هنوز ابعاد ناشناختهٔ زیادی دارد و اینطور نیست که با واکسن همه مشکلات حل شود، کرونا فعلاً تمام نمیشود، بلکه مهمان بشریت است» (نمکی، سایت حکومتی انتخاب. ۲۷فروردین۱۴۰۰).
***
اینها بخشی از افاضات جدید وزیر بهداشت رژیم است؛ وزیری که مانند دیگر سران کرونای ولایت نقش مستقیم در جنایت و نسلکشی دارد. کسی که قرار است مسئولیتاش به آب و آتش زدن خودش و دستگاه زیر دستش برای نجات مردم از پاندمی کرونا باشد، بهشکل پیچیده از خود سلب مسئولیت میکند. البته این وزیر نمونهیی از کارکرد کل نظام ولایت فقیه در مواجهه با سلامت و سرنوشت مردم ایران است.
زیر سؤال بردن واکسیناسیون
سعید نمکی، وزیر بهداشت رژیم تمام یافتههای علمی جهان و تجربههای تولید و تزریق واکسن در کشورهای دیگر را زیر سؤال میبرد و انکار میکند تا اثبات کند «واکسن دردی را دوا نمیکند». انگار نه انگار تمام سرمایههای علمی بشر در فرایندی فشرده در هم ضرب شد تا به چندین واکسن مؤثر در یک بازهٔ زمانی سریع برای غلبه بر این ویروس خانمانسوز دست پیدا کند.
این وزیر ولایی که دغدغهاش رضایت خامنهای است عامدانه میگوید کرونا فعلاً تمام نمیشود تا همچنان جامعه را دچار دلسردی، ناامیدی، مرگزدگی و سرخوردگی نماید. تا همچنان ولایت کرونا بتواند از این «نعمت» و «فرصت» برای سد بستن در برابر قیام استفاده نماید.
در حالی که کشورهای مختلف جهان میکوشند واکسنهای کارآمدتری در برابر گونههای جهش یافتهٔ ویروس را تولید نماید، وزیر بهداشت آخوندها آنها را متهم به جهل میکند تا توجیهی برای کشتار مردم با کرونا دست و پا کند.
یک فاجعهٔ انسانی در حال رخ دادن
این اظهار لحیههای جنایتکارانه در شرایطی صورت گرفته است که خودشان مینویسند:
«یک فاجعه انسانی بر اثر کرونا در ایران در حال رخ دادن است و راهی جز بستن شهرها و واکسیناسیون گسترده وجود ندارد... رتبه کشور در مرگ و میر در حال ارتقا است و حتی یک روز تأخیر در واکسیناسیون گسترده و عمومی نابخشودنی است... اگر وزارت بهداشت در نوروز به هر علتی نتوانست بهطور مؤثر وارد میدان شود لااقل در واکسیناسیون گسترده قافیه را نبازد و انتظار همه جامعه از شخص وزیر و مجموعه وزارت بهداشت تهیه واکسن، واکسن و واکسن است» (دکترعلی بیرجندی. آرمان. ۲۶فروردین۱۴۰۰).
در مملکتی که هنوز آمار کرونا مهندسی میشود تا حساسیت جامعه را نسبت به کلان تلفات کرونا کاهش دهد و در صورت امکان از بین ببرد، فاجعه به چنان درجهای رسیده است که مجبور هستند بنویسند:
«متأسفانه برخی بسیار راحت از رسیدن آمار فوتیها به ۱۰۰۰ و ۱۵۰۰نفر در روز سخن میگویند؛ آیا کشوری که با بحران جمعیتی روبهرو است و نرخ موالیدش در سال گذشته بهتآور است، اینقدر راحت باید از جان دادن سرمایههای انسانی و نیروی کار خود بگذرد» (همان منبع).
«سایهٔ سنگین سیاست»!
مسئول این جانهای عزیز و روانهای پریش خانوادههایشان کیست؟
پاسخ حاکمیت مشخص است. طبق معمول تقصیر از مردم است که «خودشان خودشان را میکشند»!
جنگهای باندی آنها برای ایز گم کردن آثار خون و جنایت بر روی دستهای یکدیگر است. هنگامی که آنها فضا را با اظهارات متناقض خود مغشوش میکنند، کرونا فرصت مییابد تا جانهای بیشتری را به مرگ آشنا سازد و ولایت کرونا همچنان به عمر خود ادامه دهد.
«صحبتهای پینگ پنگی رئیسجمهور و وزیر بهداشت در مواجهه با بیماری کرونا و چرایی افزایش چشمگیر آمار ابتلا و میزان مرگومیرهای ناشی از این بیماری، اذهان عمومی را دچار نگرانی کرده و این شائبه را پدید آورده که سایهٔ سنگین سیاست مانع یافتن راهکار مناسب علمی در مبارزه با کرونا شود و عملاً در این میان مردم به قربانیان سیاستزدگی در این بخش مبدل شوند» (وطن امروز. ۲۶فروردین۱۴۰۰).
«سایهٔ سنگین سیاست» همان استراتژی نظام ولایت فقیه برای ادامهٔ کلان تلفات با کرونا برای قفل کردن جامعه و بهتعویق انداختن انفجار اجتماعی است.
جنایتکاران در متهم کردن یکدیگر شارلاتانیسم به خرج ندهند چرا که از نگاه مردم و مقاومت ایران هم خامنهای، هم مجلس ارتجاع، هم قضاییهٔ جلادان، هم روحانی و نیز تمام باندهای مافیایی در این جنایت بزرگ سهیماند. اگر چه وزیر جنایتکار این جنایت را کتمان کند و مصلحت نظام و آرامش خامنهای را به جان مردم ترجیح دهد.
«پیک جدیدی ایجاد شد که نمیخواهم خیلی به کالبد شکافی آن بپردازم چون معتقدم واکاوی بعضی پدیدهها جز ایجاد گسست و تشدید نامهربانی و سوءاستفاده دشمنان قسم خورده حاصلی برای این نظام و مملکت نخواهد داشت و غصهیی بر غصههای رهبری اضافه میکند» (وزیر بهداشت آخوندی. انتخاب. ۲۷فروردین ۱۴۰۰).
سؤال این است:
آیا همه چیز تا همیشه در پشتپرده میماند. آیا میتوان جنایت را تا ابد پوشاند و از مکافات آن گریخت؟