هفتههاست که هر روز در کشورهای خاورمیانه و مسلمان، شاهد برپایی تظاهرات چند صدهزار نفره در حمایت از مردم مظلوم فلسطین و اعتراض بهآوارگی و کشتار مردم غزه هستیم. حتی در بسیاری از شهرهای اروپا و آمریکا نیز تظاهراتهای دههاهزار نفره، برپا میشود. اما در این میان، وضعیت یک کشور استثناست؛ ایران تحت حاکمیت آخوندها که هیچ نشانی از تظاهرات مردمی در آن نیست.
این قضیه افشاگر پوچی دجالگری رژیم ولایت فقیه است که ادعا میکند «امالقرای جهان اسلام» است و مدام سنگ فلسطین را بهسینه میزند.
آخوند دری نجف آبادی، نمایندهٔ خامنهای در استان مرکزی و وزیر پیشین اطلاعات رژیم در نمایش جمعهٔ اراک (۱۲آبان) با بیان اینکه «طاقتم طاق شده» از این رسوایی سوزوگداز نمود و بهمستمعین خود التماس کرد: «بعد از نماز جمعه ۱۰قدم از درب مصلی حرکت میکنیم ۱۰۰متر، ۲۰۰متر مرگ بر اسراییل مرگ بر آمریکا میگوییم. این یک کار خودجوشی است بدون هزینه!»... .
یکی از مهرههای باند مغلوب هم بهباند غالب طعنه میزند که: «در حالی که در اغلب کشورهای جهان بهویژه کشورهای عربی و اسلامی اعتراضات مردمی بهجنایات اسراییل انجام شده که بعضاً صدها هزار نفری بوده، ولی در اینجا گروههای مدعی که نان این مبارزهطلبی صوری را میخورند، نتوانستهاند حتی یک نشست چند صد نفری را برگزار کنند. این فقط شکست نیست، یک اضمحلال کامل است» (عباس عبدی ـ روزنامهٔ حکومتی اعتماد ۱۳آبان).
پیش از این یکی از مهرههای رژیم بهنام قوچانی «از تظاهرات و راهپیماییهایی که در تمام دنیا برگزار میشود و قیاسش با ایران» ابراز «تعجب و شگفتی» کرده و در تحلیل آن گفته بود «احساس میکنم مسأله فلسطین دیگر در اولویتهای مردم ما قرار ندارد» (شبکهٔ حکومتی افق ـ ۲۴مهر).
به همین ترتیب بسیاری از آخوندها و تحلیلگران حکومتی تلاش کردهاند جوابی به این واقعیت غیرقابل انکار بدهند.
آخوند علمالهدی پدر زن رئیسی و گماشتهٔ خامنهای در جمعهبازار (۵آبان) مشهد، آن را به «منافقان داخلی» و «بعضی نغمههای مسمومی که در اطراف ما دارد الآن ساز میشود» نسبت داد.
برخی نیز آن را ناشی از «لج» مردم با حکومت میدانند و میگویند: «مردم با غزه و لبنان مسأله ندارند با حکومت مسأله دارند، میخواهند لج حکومت را در بیاورند» (سعید لیلاز ـ ۲۹مهر).
علی ربیعی مهرهٔ کهنهکار اطلاعاتی و از اعضای دولت روحانی هم از این امتناع عمومی و سراسر مردم ایران با عبارت «لج ملی» نام میبرد (روزنامهٔ اعتماد ۱۱ آبان) وی پیش از این نیز گفته بود که این پدیده نمونههای بسیار دارد که آن را «از مسابقهٔ فوتبال میبینید تا یک تشییع جنازه» (شبکهٔ تلویزیونی افق ـ اول آبان).
مهرهها و تحلیلگران حکومتی میخواهند این واقعیت سیاسی اجتماعی جامعهٔ ایران را تحریف کنند. آنها این پدیده را با عباراتی همچون «تغییر ذهنیت مردم ایران نسبت بهمسألهٔ فلسطین» یا اولویت دادن مردم بهمسألهٔ معیشت خود و امثالهم وانمود میکنند. اما این واکنش ملی، مبین آن است که مردم ایران دست خلیفهٔ خونریز ارتجاع و آخوندهای پلید و قدرتپرست را خوب خوب خواندهاند. مردم ایران میدانند که این دجالبازیهای جنگافروزانه و سینه چاک دادنها، صرفاً سرپوش جنگ اصلی است؛ جنگ میان تمام مردم ایران با تمامیت دیکتاتوری ولایت فقیه! تبلور این آگاهی ملی را سالهاست که در تظاهراتها و خیزشهای اقشار مختلف مردم در سراسر کشور میشنویم که شعار میدهند: «دشمن ما همین جاست»... .
این آگاهی به مردم ایران محدود نمانده است. یک تحلیلگر عرب اخیراً نوشت: «رژیم ایران در کمتر از۳۰سال کاری با جهان عرب کرده که اسراییل با بیش از ۷۰سال خصومت آشکار و پنهان، قادر بهانجام آن نبوده است... رژیم ایران بهلحاظ تاریخی، اعتنایی بهموضوع فلسطین ندارد و هرگز نشان نداده که برای ادامهٔ حیات و حتی پناه دادن بهیک فلسطینی کمکی کرده باشد» (روزنامهٔ العرب ۲۷مهر۱۴۰۲).