در جهان امروز دیگر نیازی نیست که ژنرال چهارستارهٔ ارتش باشید، حتی کودکان هم میدانند که رزمایش یا همان «مانور»های جنگی(خواه جنگ بیولوژیک یا سایبری و نرم، خواه جنگ نظامی سخت) همواره پیش از یک رخداد محتمل انجام میشود. حتی تمرینها و مانورهای مقابله با زلزله و سیل و بلایای طبیعی هم اینگونه هستند.
اما اینکه جیرهخواران آتش بهاختیار حکومت آخوندی به فرمان بزرگعمامهداران نظام، پس از بیعملی آگاهانه در قرنطینهٔ مبدأ آلودگی(قم) و پیشگیری از گسترش ویروس، ناگهان پس از ۲ماه از آشکار شدن علائم بیماری، تازه به یاد برگزاری «رزمایش» افتادهاند، از آن طرفههای روزگار است که تنها در ایران آخوندزده یافت میشود. دقیقاً مانند آنکه مثلاً وسط لرزش خانمانبرانداز زلزله یا غوغای بنیادبرانداز سیل، بخواهید «تمرین» مقابله با زلزله و سیل کنید! بله؛ همینقدر سخیف، همینقدر احمقانه.
خامنهای جنایتکار است، نه احمق
هرگز نباید دشمن را احمق و نادان فرض کرد. نظام و مزدورانش هم آنقدر در جنگ با مردم کشور خود و مردم کشورهای منطقه بودهاند که بدانند «رزمایش» پیش از خود «رزم» انجام میگردد، نه در بحبوحهٔ آن. پس باید در این تأمل کرد که آن نگرانی و هراس واقعی که بهعنوان یک «تهدید» در پیش روی نظام است، چیست؟ آن پدیده چیست که پس از دستکم ۲ماه که اولین مظنونان بیماران کوید ۱۹ پدیدار شد؛ پس از آنکه اولین مرگهای رسمی ویروس کرونا ثبت شد، پس از گسترش اسفبار و دریغانگیز این بیماری در تمامی استانهای کشور، خامنهای را به فکر «رزمایش» برای مقابله با آن انداخته است؟
«مردم»، تهدیدی که خامنهای از آن میهراسد
اقدام به برگزاری یک رزمایش بهظاهر «بیولوژیک» برای حکومتی که همواره دست در خون مردم داشته و همزمان هم سفرهها و سرمایههای آنان را غارت و چپاول کرده، هرگز از سر دلسوزی برای «مردم» نیست. واضح است که اگر دغدغهٔ خامنهای، سلامت مردم ایران میبود، در همان روزهای اول شهر قم را قرنطینه میکرد. نیروهای نظامی و انتظامی یا همین گلههای وحشی سپاه و بسیج را هم برای بستن یک شهر یک میلیون نفری بهکار میگرفت و مانع از گسترش ویروس به تکتک شهرهای کشور میشد. هم هزینهٔ کمتری متقبل میشد، هم جان مردم حفظ میشد. اما...؟
واقعیت این است که خامنهای «رزمایش» دجالانهاش را زمانبندی درستی برگزار کرده است. او نگران جان مردم نیست. پس از تلفات سنگینی که ویروس کرونا با تاثیر مستقیم و جنایتکارانهٔ عوامل حکومتی از مردم ایران گرفته، خامنهای از انفجار خشم غیرقابل مهار مردم آگاه است.
خامنهای اگر فکر سلامت مردم بود، در وهلهٔ اول میبایست بهطور شفاف از تسری بیماری کووید ۱۹ آمار و اطلاعات میداد که نداد، سپس باید شهر مبدأ را قرنطینه میکرد که نکرد. پس از گسترش فراگیر ویروس کرونا هم باید همهٔ امکانات داخلی و خارجی را بسیج درمان و در عینحال جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری مینمود. روشن است که چنین کاری با اخراج گروه پزشکان بدون مرز منافات دارد. از کمکهای انساندوستانه بینالمللی هم تنها خواستار پول نقد است و نه دارو و تجهیزات پزشکی! آن میزان هم که وارد شده است اکنون توسط عوامل حکومتی و سپاه غارتگر خامنهای در بازار سیاه به چندین برابر قیمت به مردم ایران فروخته میشود.
برای هر چه روشنتر شدن این موضوع کافیاست به گزارش یکی از بهاصطلاح «اندیشکده»های آخوندی مراجعه کنیم که در دایرهٔ نزدیک باند خامنهای هم قرار دارد. اندیشکدهٔ «اسرا» شامل افرادی همچون عباسعلی کدخدایی، سخنگوی فعلی شورای نگهبان ارتجاع، فواد ایزدی، یکی از تئوریسینهای رژیم که در هر زمینهای بهعنوان متخصص در تلویزیون آخوندی ظاهر میشود و پاسدار غلامرضا جلالی و چند مهرهٔ مشابه دیگر است.
«اسرا» در گزارشی به تاریخ ۲۴اسفند ۹۸ با هشدار دربارهٔ نفرت مردم از حاکمیت آخوندی و بیاعتمادی و خشم عمومی آنها مینویسد: «تهدیدات و مؤلفههای بحرانساز در صورت وقوع یا ادامه وضع کنونی تشدید [می]شوند. مجموعه تهدیدات در رابطه با امنیت و ثبات میتواند به شورشهای خطرناک منجر شود». در نهایت هم رهنمودهای پیشنهادی این پاسداران ولایی به سرکوب بیشتر ختم میشود که خامنهای هم همان خط را در پیش گرفته. این گزارش در پایان روی چند مطلب تأکید دارد که اصلیترین محورهای آن «برخورد جدی دستگاههای امنیتی و قضایی» و همچنین «افزایش نقش نهادهای نظامی مانند ارتش و سپاه در کنترل وضعیت شهرها» است.(خبرگزاری حکومتی میزان)
کنترل ورودی شهرها و غربالگری مسافرین!
نگاهی مختصر به لاطائلات پاسداران حکومت ولایی، بهخوبی نشان میدهد که هدف خامنهای چیست. سرتیپ دوم علی حاجیلو در جلسه توجیهی آموزشی فرماندهان یگانهای منطقه شمال غرب و فرمانده یگانهای جنگ نوین و بهداشت و درمان ارتش تحتامر خامنهای بهروشنی اعتراف میکند که: «اهداف کلی ارتش در این رزمایش محدود کردن و تحت کنترل درآوردن ورودی شهرها و غربالگری مسافرین» است! (خبرگزاری حکومتی فارس ۲۹اسفند ۹۸)
شگفتا! مگر در چنین برههای از گسترش سراسری ویروس کرونا، دیگر موضوع مشکل ورودی شهرهاست؟ آیا در این مرحله، در حالی که در بیمارستانها کادر درمانی از پای درآمده یا بهشدت فرسوده و حتی خود، بیمار شدهاند، تمرکز نباید بر درمان و در عینحال ضدعفونی اماکن باشد؟ اگر کنترل ورودی شهر نیاز است پس آن روزی که اولین آمار رسمی از شهر مبدأ داده شد، کجا بودند که «غربالگری» کنند؟
واقعیت این است که خامنهای بهخوبی دریافته است که یک خروش سهمگین در پی این جنایت سازمانیافته وجود دارد که وی از آن بیمناک است. مردمی که حتی در شرایط معمول که سر کار میرفتند، نان شبشان را با چند شغل به زحمت بهدست میآوردند و کارگران و کارمندانی که حقوقشان ماهها و ماهها بهتعویق میافتاد، اکنون همان را هم ندارند. خامنهای هم نه توان و نه ارادهٔ حل این مشکل عظیم اجتماعی را دارد. بنابراین تنها راهحل را در «رزمایش سرکوب» میبیند.
این اشتباهی است که تمامی دیکتاتورها در آخرین ماههای حاکمیت خود مرتکب آن شدهاند.