وحشت از فضای انفجاری از همه سو
در روزنامههای حکومتی روز چهارشنبه ۲۱آبان بزرگترین چالش سیاست خارجی نظام، یعنی تحولات ناشی از انتخابات آمریکا، باز هم بیشترین مطالب را به خود اختصاص داده است. البته این بار میزان جنگ باندی هم افزایش یافته است. طبق معمول باندهای حاکم نسبت به پیآمد تسلیم شدن و تسلیم نشدن به یکدیگر هشدار میدهند. و در میان این هشدارها آنچه برجسته میشود بنبست و بیراهحلی نظام است. این بنبست و بیراهحلی همراه با ابراز وحشت در مورد بحرانهای داخلی نظام هم دیده میشود.
حمایت وابسته به قضاییه آخوندی بهنقل از سخنگوی دژخیم این قوه خبر از «تشکیل قرارگاه مبارزه با اراذل و اوباش توسط قوه قضاییه» خبر داده. روزنامهها نوشته بودند که پیشتر سپاه و بسیج هم قرارگاههای مشابه تشکیل دادهاند.
حمایت در سرمقالهاش هم از دغدغهٔ امنیت نظام خبر داده و نوشته است «کاهش درآمدهای عمومی و ایجاد نارضایتی در میان مردم از جمهوری اسلامی، سهم قابل توجهی دارد». در ادامه بهصورت سربسته به نفرت اجتماعی از نظام اشاره کرده و نوشته است: «نیمنگاهی به فضای مجازی حاکی از آن است که بنمایه بسیاری از پیامها، تحلیلها و اخبار منتشر شده، با مضامینی همچون فقر، گرانی، تورم، بیعدالتی، فساد، تجملگرایی برخی مسئولان و مفاهیمی از این دست آمیخته است».
همدلی هم به گوشهیی از بحران زلزلهزدگان کرمانشاه اشاره کرده و نوشته است: «سه سال از وقوع زلزله گذشته است، اما بهرغم تمام وعدهوعیدها هنوز بسیاری از مردم هنوز در کانکس زندگی میکنند و برخی نیز بعد از گذشت سه سال کانکسنشینی، کانکس خود را زیر سقفهای نیمهکاره پناه بردهاند تا خود را از دید مسئولان شهری مخفی نگه دارند که به هر بهانهیی برق یا آب آنان را قطع نکنند.
همدلی در مطلب دیگری بهنقل از یک کارگزار حکومتی در مورد فضای انفجاری جامعه و بحرانهای گریبانگیر نظام نوشته است: «وضعیت عمومی در ایران را میتوان «بحرانی» توصیف کرد.
۱) بحران تأمین نیازهای اساسی و پیشبینیناپذیری آینده اقتصاد.
۲) احساس ناتوانی و عجز در مقابله با کرونا و پیامدهای آن و اضطراب و نگرانی ناشی از آن.
۳) بحران آشفتگی و سردرگمی و گسترش شکافها و قطبی شدن جامعه.
۴) بحران اعتماد و انفجار نفرت.
رشد منفی اقتصادی * در شیب مثبت کرونا
همدلی بهنقل از محبوبفر کارشناس حکومتی پس از تأکید بر بیفایدگی طرحهای حکومتی برای مهار کرونا از وحشت نظام تحت عنوان ستاد مبارزه با کرونا پرده برداشته و نوشته است «اینکه میگویند اصناف پرخطر یا با ریسک بالا از ساعت ۱۸ به بعد تعطیل شوند، یعنی چیزی که حالت حکومت نظامی داشته باشد این شائبهای را بهوجود میآورد که هدف ستاد ملی مبارزه با کرونا و آن نهادهای امنیتی پشت ستاد ملی کرونا، اهداف دیگری را دنبال میکنند. بنابراین معتقدم این محدودیتهای جدید که ستاد ملی کرونا میخواهد آنها را انجام دهد طرحی است که نهایتاً با شکست مواجه میشود». و در ادامه به طرح دولت برای به میدان مین فرستادن کرونا اذعان کرده و نوشته است: «معتقدم بیشتر تصمیمات ستاد به جای اینکه ملی باشد، سیاسی است. تصمیمات آنها جنبه سیاسی دارد. دولت منابع لازم در خصوص تأمین معیشت مردم را در اختیار دارد، اما برای اینکه ضرر نکند از همان ابتدا سیاستهایش حول محور معیشت و اقتصاد جامعه چرخید».
جهان صنعت هم بحران اقتصاد فروپاشیده نظام را به این صورت توصیف کرده و نوشته است: «میانگین رشد اقتصادی صفر، میانگین نرخ تورم ۲۵درصدی و نرخ تشکیل سرمایه ثابت منفی دلایلی هستند که اقتصاددانان بر مبنای آنها از عبارت «دهه از دست رفته» برای اشاره به دهه رو به اتمام اخیر ایران استفاده میکنند.
بهطور خاص بیکاری گسترده، نرخ تورم بالا بهویژه در گروه خوراکیها، خودرو و مسکن در سالهای اخیر موجب شده …طبقه ضعیف جامعه در تأمین حداقلهای معیشت خود به مرز درماندگی و استیصال برسد و طبقه متوسطی که این روزها بهشدت تحلیل رفته، نسبت به آینده خود بیشازپیش ناامید شود». این مقاله در ادامه افزوده است: «مقصر اصلی این تلاطمات، تصمیمات سیاستی اشتباه است».