728 x 90

وقتی هیمنه دیکتاتور می‌ریزد

شکستن هیبت خامنه‌ای
شکستن هیبت خامنه‌ای

خامنه‌ای از یک‌طرف با سپاه سرکوبگرش سیاست سرکوب را پیش می‌برد و از طرف دیگر برای تئوریزه کردن همان سرکوب و برای پیشبرد تبلیغات و شانتاژ، از بام تا شام بر طبل «جهاد تبیین» می‌کوبد و به نیروهایش التماس می‌کند از هر فرصتی برای «توئیت زدن، موشن‌گرافی، تدوین، تهیه‌ٔ عکس، پاسخ به شبهات. ». . استفاده کنند (سایت موسوم به گام دوم انقلاب) و حتی زنان خانه‌دار نیز «هشتگ» بزنند! اما به‌دلیل اصالت و پیشرفت قیام دموکراتیک مردم ایران کشتی به خشکی می‌راند و به جایی نمی‌رسد.

 

در تازه‌ترین اعتراف به شکست جهاد تبیین خامنه‌ای، آخوند علوی بروجردی از مدرسین حوزه علمیه قم نکاتی گفته و هشدارهایی داده است که شنیدنی است و به‌خوبی وضعیت نزار خامنه‌ای را به تصویر می‌کشد. وی همان کسی است که چند سال قبل هم نسبت به شکست خامنه‌ای در دین‌فروشی و مردم ستیزی هشدار داده بود: «مردم کمبود‌ها را از عمامه ما می‌بینند» (رویداد ۲۴، ۱۵مهر ۱۳۹۹) اما اینک پس از قیام شش‌ماهه مردم به‌مناسبت نیمه شعبان سخنرانی کرده و به‌طور آشکارتری به نفرت جوانان از حاکمیت آخوندی اعتراف می‌کند و می‌گوید: «الان جوانهای نسل جدید اصلاً ارتباطی با ما دارند؟ ما برای آنها بیگانه هستیم. دنبال هر کسی می‌روند غیر از ما!» (انتخاب، ۱۹اسفند)

 

دیکتاتور «هفتاد هشتاد» ساله!

از ویژگی‌های شکست تبیین جهاد و پروپاگاندای خامنه‌ای، شکست هیمنه و جذبه پوشالی خود او حتی در دایره آخوندها و خودی‌های نظام است. در واقع مشکل خامنه‌ای قوز بالای قوز است چون او توقع دارد هنوز آخوندها و دور و بریهایش مثل قبل از او حمایت کنند و خط او را در تبلیغاتش پیش ببرند ولی در فاز سرنگونی و پس از قیام خیلی چیزها تغییر کرده و تعادل‌قوا مثل قبل نیست. این آخوندها نه‌تنها دیگر فرمان خامنه‌ای را برای گمراه‌سازی جوانان اجرا نمی‌کنند، بلکه خودشان هم مسأله‌دار شده و از نظام بریده‌اند و حساب خود را از پیشوا جدا کرده‌اند.

آخوند بروجردی که می‌داند دیگر پشمی به کلاه خامنه‌ای باقی نمانده است از قول یک طلبه، آبروی ناداشته خامنه‌ای را رونمایی می‌کند و او را کسی معرفی می‌کند که نه «اخلاص» دارد و نه «خضوع» و «به فکر چیزهای دیگر» است: «ما اول طلبگی با اخلاص و با خضوع وارد می‌شویم، اما هر چه می‌گذرد، این اخلاص و خضوع کم می‌شود و تازه در آخر عمر، هفتاد هشتاد سالگی، به فکر چیزهای دیگر می‌افتیم!» بدیهی است که وی نمی‌تواند صریح‌تر از این به خامنه‌ای «هفتاد هشتاد» ساله اشاره کند که مسئول و مسبب اصلی همه فجایع کشور است اما او در اینجا نیز باقی نمی‌ماند و نشانه‌ٔ دیگری از دیکتاتور می‌دهد: «برخی می‌خواهند در این میان یک نیابت خاص درست کنند و بگویند حضرت [مهدی] به ایشان نظر دارد؛ نه؛ اصلاً بنا نیست چنین اظهاراتی باشد که چه کسی باشد یا چه کسی نباشد»! او سیاست انقباض خامنه‌ای را نیز شلاق‌کش می‌کند و به‌شکل واضحی از سرکوب خامنه‌ای انتقاد می‌کند و همه دجال‌بازی او و انتسابش به امامان را بر باد می‌دهد: «نباید فقط دلمان خوش باشد به این‌که یک عده همفکر و خودی دور ما باشند و باعث شویم مردم هم فکر کنند که تکفل امیرالمؤمنین (ع) هم این‌گونه بوده است! آقا امیرالمؤمنین این تکفل خود را هم در حق اصحاب خودش داشتند و هم در حق خوارج. خوارج به حضرت دشنام می‌دادند، اما حضرت با ایشان کاری نداشتند».

 

علوی بروجردی در قسمت پایانی صحبت‌هایش پاسخگو نبودن و سیاست «همه کاره و هیچ کاره بودن» خامنه‌ای را نیز زیر علامت سؤال می‌برد و به او که دارای بیشترین «قدرت و توان» در رأس هرم قدرت آخوندی است نهیب می‌زند که پاسخگو باشد: «هر کسی به فراخور قدرت و توان و محدوده خودش جواب دارد، بسم الله»! و در نهایت به مخاطبان خود هشیاری می‌دهد که کار خامنه‌ای ساخته است و دیگر نباید امیدی به این امامزاده داشته باشند و باز کردن گره کور نظام را از جای دیگری بخواهند: «در این ایام مبارک، از خود آقا مسئلت کنیم که به داد ما برسید و یاری‌مان کنید»!

البته اعتراف به نفرت سراسری از خامنه‌ای و نظام ولایت فقیه محدود به آخوند بروجردی نمی‌شود. با اوج‌گیری قیام و بسیاری از رسانه‌ها و مهره‌های حکومتی به بهانه‌های مختلف به تمرکز فریادها و شعارهای مردم ایران علیه شخص خامنه‌ای اشاره کردند.

آخوند مجید انصاری ضمن اعتراف به انزجار ملت ایران از خامنه‌ای و این‌که «یک ملت را نمی‌شود متهم کرد به اغتشاشگر یک ملت را نمی‌شود متهم کرد به این‌که اینها می‌خواهند کشورشان از بین برود. ». . گفت:

«جوری عمل کردیم که خروجی آن این شده است که تمام فلشها به سمت عالی‌ترین مقام کشور رفته بالاخره رهبری نماد حاکمیت نظام است نماد این نظام جمهوری اسلامی است»

 

شکست‌های بی‌تردید

این از طبیعت فاز پایانی همه دیکتاتورهاست که در آستانه سقوط به نهایت انقباض می‌رسند و به تدریج زبانها علیه آنان باز می‌شود و پاسخگویشان می‌دانند. علوی بروجردی از دین‌گریزی جوانان و نفرت آنان از آخوندها شروع کرد ولی جا به جا انگشت اتهام را به خود بت بزرگ نشانه رفت و علت‌العلل همه بدبختی‌های نظام را خود خامنه‌ای دانست. خامنه‌ای دست به دامن و عبای آخوندها بود که برای جوانان سیرک «جهاد تبیین» راه بیندازند و حالا خود همین آخوندهای حوزه هم در حال ریزش و فاصله گرفتن از او هستند. اینجا همان نقطه بی‌بازگشت شکستی است که «شکست‌های دیگری» تا سرنگونی محتوم به‌دنبال خواهد داشت: «مقام‌معظم‌رهبری چندباری نسبت به احتمال شکست نهضت در صورت موفق نشدن در فریضه «جهاد تبیین» هشدار داده‌اند... اگر باز هم بدان توجه نشود، بی‌تردید شکست‌های دیگری را در این عرصه تجربه خواهیم کرد» (فرهیختگان، ۲۶بهمن)

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ca5a2620-e323-48f7-bb01-2eaa40c28be6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات