وقتی حکومتی ضدمردمی باشد مطمئناً هیچ جای سالمی در هیچ یک از سیستمها و ارگانهای آن نمیتوانید پیدا کنید. مثل معروفی است که میگوید خانه از پایبست ویران است.
وقتی تمامی سرمایههای یک مملکت صرف ساختن مدرسه و بیمارستان و ورزشگاه و راه سازی در لبنان و عراق و ونزوئلا و... میشود دیگر جایی برای آبادی مملکت نمیماند.
وقتی طی شش سال اخیر، مجموع مخارج فعالیتهای (رژیم) در سوریه، حدود 15تا 20میلیارد دلار در سال بوده، طبیعی است که ناوگانهای هوایی کشور 20-25سال کار کرده و مستهلک شود.
وقتی...
«دیگر جای تعجب نیست که41کشته در حادثه سقوط هواپیمای سپاهان در تهران که آبانماه سال93 اتفاق افتاد، 47کشته در تصادف دو قطار در محور سمنان که پنجمآذر سال قبل اتفاق افتاد، 21کشته در آوار شدن ساختمان پلاسکو که پنجمآذرماه سال قبل روی داد، 43کشته در انفجار معدن آزادشهر که 13ادریبهشتماه امسال اتفاق افتاد، مرگ 30ملوان کشتی سانچی که ۱۶دیماه امسال اتفاق افتاد و حالا 66کشته در سقوط هواپیمای آسمان و حوادث مشابه که حتماً با این رژیم جنایت و چپاول در آیند ه خواهیم داشت.» (روزنامه حکومتی جوان 2/12/96)
و اما رویکرد مسئولان مربوطه بعد از این حوادث بیشتر مردم و مشخصاً بازماندگان قربانیان را میآزارد. رویکردی که در آن ذرهیی احساس گناه و مسئولیت یافت نمیشود. سایت انتخاب همان زمان نوشت: «وزیر راه و شهرسازی گفت: تا این لحظه بررسیها نشان میدهد در مقدمات پرواز "تهران-یاسوج" هیچ جای ایرادی نیست و واقعاً همه چیز مبهم بوده که چرا این حادثه رخ داده است».
به این میگویند پاسخگویی از نوع آخوندی، اولاً در «مقدمات پرواز جای هیچ ایرادی نیست» و ثانیا «همه چیز در ابهام است». خوب اینهم جواب، انشاالله که قانع شده باشید!
ضمن اینکه اشکال اصلی یعنی مقصر اصلی تحریمها بودند که باعث شدند «همه اجزای این صنعت لطمه ببینند».
وی افزود: «در شرایط سخت تحریمها، سرپا نگهداشتن صنعت هوانوردی کار سختی بوده و همه اجزای این صنعت با تحریمها لطمه دیدند».
ظاهراً باید یک تشکر هم از آقای وزیر کرد که در شرایط تحریم صنعت هوانوردی را سرپا نگه داشته است. همچنین اوج مسئولیتپذیری و احساسات انسانی جناب وزیر را آنجا میتوان فهمید که:
«وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه سازمان هواپیمایی کاملاً مستقل است، خاطرنشان کرد: همکاران من در این استان وظیفه دارند به تکتک خانوادهها سر بزنند و با آنها گفتگو و هر ابهامی و مشکلی دارند، رسیدگی و رفع شود و من این را از استاندار انتظار دارم». (همان منبع)
حالا استقلال یا عدم استقلال سازمان هواپیمایی چه دردی از بازماندگان قربانیان حل میکند از خودش باید پرسید. همینطور سرزدن و گفتگو با بازماندگان آنهم نه توسط خود وزیر و یا یک معذرت خواهی خشک و خالی.
کافی است یکی از این حوادث در دیگر کشورهای جهان اعم از پیشرفته و در حال توسعه اتفاق بیفتد حداقل این است که وزیر مربوطه عذرخواهی کرده و استعفا میدهد. بنابراین این سؤال پیش میاید که چرا هیچیک از مسئولان در ایران در قبال این سوانح که کم هم نیستند حاضر به پذیرش تقصیر، عذرخواهی و در نهایت استعفا از سمت خود به احترام مردم و جانباختگان نمیشود؟
به چند نمونه توجه کنید:
- وزیر حمل و نقل و رئیس راهآهن مصر در پی برخورد اتوبوس دانشآموزان مصری با قطار که منجر به مرگ 47دانشآموز شد از سمت خود استعفا دادند و بلافاصله مورد بازجویی قرار گرفتند.
- پس از این حادثه نخستوزیر مصر از حادثه دیدگان در بیمارستان بازدید کرد و دستور داد تا به هر یک از خانوادههایی که فرزندانشان را در این حادثه از دست دادهاند، مبلغ یکهزار دلار پرداخت شود.
- در حادثهیی دیگر در اروپا، « ژنرال برونو کوش» رئیس ستاد ارتش فرانسه، درست دو روز پس از حادثه تیراندازی یک سرباز به 17نفر در یک نمایش نظامی که زخمی شدن این تعداد سرباز را به همراه داشت، از سمتش استعفا داد.
- «کریس هیون» وزیر انرژی انگلیس بهدنبال متهم شدن به داشتن سرعت غیرمجاز در رانندگی و دروغگویی در این باره در سال 2003از سمت خود استعفا کرد.
- «اندور میشل»، عضو ارشد کابینه انگلیس نیز در اوایل ماه جاری به افسری که میخواست مانع خروجش از ساختمان نخستوزیری شود فحاشی کرده بود، از این سمت استعفا کرد.
حالا در ایران ما نه تنها از معذرت خواهی و استعفا خبری نیست که وزیر مربوطه طلبکار هم میشود که این دستگاه را در حالی اداره کرده که در تحریم هم بوده. حالا یکی بیاد به این جناب بگوید آخر بیحیا همین تحریمها را هم شما با تروریسم و موشک و اتمی و...باعث و بانی شدید.
جالبتر و به عبارتی تأسف بارتر اینکه مسئول یا وزیر مربوطه و جناحش تلاش میکنند که نه تنها خود را مبرا از گناه بدانند که از جان و خون قربانیان بمثابه سرمایه و مهمات برای جنگهای باندی نیز استفاده کند، و تنها چیزی که مطلق بفکر آن نیستند جان باختن 66هموطن است. قسمت اعظم روزنامههای حکومتی این روزها مملو از همین جنگهای باندی در رابطه با سقوط هواپیمای شرکت آسمان که ما فقط به دو مورد آن اشاره میکنیم:
«اگر قرار باشد در حوادثی مانند سانحه سقوط هواپیمای مسافری پرواز تهران – یاسوج کسانی بهعنوان مقصر شناخته شوند، متهمان ردیف اول همان کسانی هستند که با نوسازی ناوگان هوایی مخالفت کردند و گفتند این کار نوعی اشرافیت است و پول باز گردانده شده به کشور در چارچوب برجام نباید به جیب شرکتهای غربی سازنده هواپیما برود». (روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی باند روحانی)
یک نمونه هم از روزنامههای باند خامنهای میآوریم خودتان قضاوت کنید:
«این قبیل سفسطه نشریات زنجیرهیی در فرار به جلو و گرفتن قیافه طلبکار در حالی است که آنها باید پاسخگو باشند که چرا در سال پس از برجام، قراردادهای خرید هواپیما که جزو تحریمهای لغو شده در برجام بود، عملی نشد؟» (روزنامه حکومتی کیهان ـ دوم اسفند96)
واقعیت این است که دست روی هر مشکلی در این مملکت بگذاریم با توجه به وجود یک رژیم جنایتکار و ضدمردمی که هیچ دغدغهای ندارد جز حفظ نظام و چپاول و اعدام و... تجربه این چهل ساله اثبات کرده که هیچ راهی در مقابل مردم قهرمان ایران نمیماند جز سرنگونی همین رژیم.
م. ایمان
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند