در پنجاهمین روز قیام سراسری که با گستردگی در کمیت حضور جمعیت و با کیفیت مطالبات با تمرکز بر رأس نظام رقم خورده است، این گستردگی و کیفیت، گواهی میدهند که قیام از دامنههایش عبور کرده و بهجانب قلههای در دسترس سیر میکند. آخرین شواهد محکم بر تثبیت این گستردگی و کیفیت، خروش شورانگیز مردم در کرج در ۱۲آبان و خیزش غرورآفرین مردم زاهدان و چندین شهر سیستان و بلوچستان در ۱۳آبان است.
قیام در عبور از دامنههایش، موفق به تثبیت شعارهای محوری شده است. شعارهایی که همچون خود قیام، از روز اول تا الآن مسیری ایجابی را طی کردهاند. شعارهایی که هر کدام، مطالبهیی را بیان میکنند و مجموعشان هرمی از قیام را ترسیم مینمایند. اکنون دیگر شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای»، «بسیجی، سپاهی ـ داعش ما شمایی»، «مرگ بر ستمگر ـ چه شاه باشه چه رهبر» جامهیی ملی به بر کرده و محور مطالبات قیام بر گردشان شدهاند. طنین فریاد این شعارها، شلیک به جبهه دیکتاتوری ولایت فقیهی و لابیها و همسویانش است. این شعارها محور اتحاد پیرامونشان را گستردهاند و به موازات پیشرفت اجتماعی قیام، روند سراسری شدنشان شتاب گرفته است.
کیفیت رقم خورده در این مرحله از پیشرفت قیام، تمرکز بر حاکمیت و مطالبهٔ نفی تمامیت آن است. بیراهههایی که معمولاً و بهطور طبیعی پیش پای قیامها شکل میگیرند، با پیشرفت قیام و تمرکز بر هدف اصلی، به حاشیه رفته و این خود، بخشی از تراشخوردن قیام و مونیستی شدن مسیر و شعارهای آن است.
اتحاد، همبستگی، همدردی و همراهی برای نخستین بار توانسته است دیوارهای رعبافکنی گزمگان حکومتی را درهم شکسته و از آن عبور کنند. اکنون قیام در زیر چانهٔ نظام و چشم در چشم هیولای ولایی، فریاد «مرگ بر خامنهای» سرمیدهد و با نظام هماوردی میکند.
اکنون زنان شیردل با درهم شکستن ترفند باحجاب و بیحجاب ارتجاع آخوندی، در هر جبههیی شعلهٔ نبرد بیشتر و استقامت مداومتر را برمیافروزند و الگوی پایداری را میگسترند.
اتحاد این هماوردیها، غلبه بر تاکتیک «النصر بالرعب» نظام آخوندی را آشکار نموده است. اکنون ترفندی درهم شکسته میشود که حاکمیت بیش از چهار دهه بر آن تکیه زد و یکی از ستونهای اصلی نگه دارندهٔ رژیم ملایان بوده است.
مجموع مختصاتی که قیام سراسری آبان ۱۴۰۱ آشکار نموده است، وجهی از اصل طلایی «کس نخارد» است که بهیمن همین اصل، جبهه جهانی هم در حمایت از قیام، گستردهتر شده و کیفیت نوین یافته است. این روزها شاهد شکاف عمیق و شکست خوردن سیاست مماشات با دیکتاتوری قرونوسطایی ولایت فقیهی هستیم. شاهدیم که چشمانداز پیروزمند قیام، بر سرنوشت مماشات و نتایج زیانبار استراتژیک آن اثری شگرف گذاشته است. شاهدیم که برخی کشورهای اروپایی و برخی رسانههای کثیرالانتشار آمریکایی و اروپایی از پیروزی نهایی مردم ایران سخن میگویند و مینویسند. حتا جو باید رئیسجمهور آمریکا برای اولین بار از «آزاد شدن ایران» توسط مردم سخن گفت.
اینها همه آثار قدرت «کس نخارد» قیام جاری در کف خیابانهای ایران هستند که چشمانداز آینده ایران را در منظر صاحبان قدرت جهانی، بسیار متفاوت از آنچه که تا قبل از قیام برآورد داشتند، آشکار نموده است.
این تغییرات و پیشرفتها در جبهه داخلی و سیاست جهانی، تازه از نتایج سحر قیامی هستند که با گستردگی در کمیت و کیفیت در مطالبات، میرود که پیروزیِ خجستهٔ آرزوی تاریخیِ ایرانی آزاد و دمکراتیک را محقق نماید.