728 x 90

پیامدهای ضربه سهمگین خروج آمریکا از برجام

سخن روز
سخن روز

اعلام خروج آمریکا از برجام، آثار و نتایج بسیار گسترده و عمیقی در رژیم و ارگانهای دست‌اندرکارش داشته که از جمله وجوهی از آن را در سخنرانی بلافاصله روحانی و در سخنرانی روز بعد خامنه‌ای می‌توان دید و همچنین در مجلس ارتجاع. البته هم روحانی و هم  خامنه‌ای به مردم اطمینان می‌دادند که اتفاق خاصی نخواهد افتاد؛ در حالی که وحشت و نگرانی، در حرفها و مطالب اعضای مجلس و سایر مهره‌ها و رسانه‌های رژیم موج می‌زد؛ واقعیت این است که ضربه وارد شده به آنها بسیار سنگین است. چون اولاً تمام تحریمهای آمریکا که بعد از برجام حذف شده بود، دوباره برخواهدگشت. رئیس‌جمهور آمریکا هنگام اعلام خروج از برجام گفت: «اکنون من یک دستور ریاست‌جمهوری را امضا خواهم کرد، برای برقراری مجدد تحریم‌های اتمی آمریکا علیه رژیم ایران. ما بالاترین سطح از تحریم اقتصادی را ایجاد خواهیم کرد. هر کشوری که به (رژیم) ایران در تلاشش برای دستیابی به تسلیحات اتمی کمک کند، قویاً توسط ایالات متحده تحریم خواهد شد». پس از آن سایت رسمی کاخ سفید اعلام کرد: دستور ریاست‌جمهوری آمریکا تحت عنوان «متوقف‌کردن شرکت آمریکا در برجام و در پیش‌گرفتن اقدامات افزوده برای مقابله با نفوذ شرورانه (رژیم) ایران و جلوگیری از تمامی مسیرهای دستیابی (رژیم) ایران به سلاح اتمی» صادر شده و به مقامات ارشد دولت آمریکا از جمله، وزیر خارجه، وزیر خزانه‌داری، وزیر دفاع، وزیر دادگستری، وزیر انرژی، وزیر امنیت داخلی،  مشاوران و دستیاران رئیس جمهور، نماینده تجاری ایالات متحده، سفیر آمریکا در سازمان ملل، مدیران اطلاعات ملی و اطلاعات مرکزی و اف بی‌آی و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا، ابلاغ شده است. 

متعاقباً وزارت خزانه‌داری آمریکا با صدور بیانیه‌یی اعلام کرد: «دفتر کنترل دارایی‌های خارجی وزارت خزانه‌داری، برای اجرای تصمیم رئیس‌جمهور، دست به اقدام فوری می‌زند. تحریم‌ها برخی پس از ۹۰روز و برخی پس از ۱۸۰روز بعد از مهلت مقرر شده، مجدداً اعمال خواهند شد و تحریم‌های قابل اجرا به‌طور کامل باز می‌گردند. این شامل اقداماتی تحت اختیارات تحریم‌های اولیه و نیز تحریمهای ثانویه خواهد بود».

این تحریمها از جمله شامل تحریم بانک مرکزی رژیم است و به این ترتیب پول نفت صادراتی که از طریق بانک مرکزی تبادل می‌شد، دیگر قابل وصول نخواهد بود یعنی رژیم نخواهد توانست پول فروش نفت خود را دریافت کند. بر اساس قانون تحریم آمریکا، کشورها موظف بودند هر ۶ماه واردات نفت خود از ایران را  ۲۰درصد کاهش دهند. این قانون دوباره به جریان می‌افتد و صادرات رژیم مستمراً کاهش خواهد یافت که تازه پولش را هم رژیم نمی‌تواند وصول کند.

علاوه بر تحریم نفتی، وزارت خزانه‌داری فهرستی از تحریمهای رژیم در زمینه‌های مختلف را نیز اعلام کرده که شامل کشتیرانی، نفتکشها، بیمه، طلا و فلزات گرانبها، موارد مرتبط با صنعت خودروسازی و غیره است که هر کدام پریودهای اجرایی مشخصی مثلاً ۹۰روزه یا ۱۸۰روزه دارند.

همچنین تحریمهای ثانویه اعمال خواهد شد که شامل شرکتهای غیرآمریکایی است که تنها تا سقف ۲۰میلیون دلار می‌توانند با رژیم تبادل و معامله داشته باشند. علاوه براینها:

تحریم مؤسسه‌های مالی لیست‌گذاری‌شده رژیم.

تحریم‌ها بر خدمات پیام‌رسانی مالی تخصصی برای بانک مرکزی و مؤسسه‌های مالی رژیم.

و تحریم‌های مربوط به بخش انرژی رژیم اعمال خواهد شد.

به این ترتیب تحریمهای کامل و خفه کننده که شدیدتر از تحریمهای قبل از برجام بوده بر رژیم اعمال خواهد شد.

روشن است که شیرازه اقتصاد رژیم که همین الآن هم از مهار خارج شده، به کلی از هم خواهد پاشید. همین الآن وضعیت  ارز و دلار یا در واقع سقوط ارزش پول ملی را نگاه کنید، این تازه قبل از اعلام خروج بود، حال می‌توان تصور کرد که بعد از آن چه اتفاقی خواهد افتاد.

چند روز پیش اسحاق جهانگیری به در  هم تنیدگی خطرناک چالشها و بحرانهای گریبانگیر رژیم اعتراف کرد. این در هم تنیدگی به این معناست که:

در زمینه سیاسی موقعیت رژیم در منطقه و در مناسبات بین‌المللی به‌شدت سقوط خواهدکرد.

 اجتماعی: این وضعیت اقتصادی و اجتماعی که فشار را بر زندگی و معیشت مردم تا حد انفجار بالا خواهد برد،  بی‌تردید فضا را برای اعتراضات و خیزشهای اجتماعی باز می‌کند. بی‌جهت نیست که مهره‌ها و رسانه‌های رژیم مملو از هشدارها و اعلام خطرها نسبت به واکنشهای اجتماعی است. روحانی و خامنه‌ای با زبان معکوس و این‌که اتفاقی نخواهد افتاد در واقع وحشت و نگرانی خود را از این وضعیت ابراز کرده‌اند.

بحران درونی رژیم به نهایت خود خواهد رسید. خامنه‌ای در سخنرانی خود سعی کرد خود را کنار بکشد و حرفش این بود که تیم مذاکره‌کننده زحمت کشیدند، عرق ریختند، اما نتوانستند. حرفی که تبلیغات‌چیهایش هم مرتباً تکرار می‌کنند این است که خامنه‌ای گفته بود و هشدار داده بود  اما دولت روحانی و تیم مذاکره‌کننده گوش نکردند. حرف مسخره و خنده‌داری که می‌زنند این است که خامنه‌ای می‌دانست که این طور می‌شود، اما اجازه داد که آنها پای برجام بروند تا بدعهدی آمریکا اثبات شود.

باند روحانی در جوابگویی تا به‌حال فروخورده‌اند و تنها اشاره‌هایی کرده‌اند که برجام زیر نظر مقامات عالی نظام بوده و...  اما روشن است که بالاخره صدایشان در خواهد آمد و حرفهایشان را روی دایره خواهند ریخت.

و اما برای مقابله با این وضعیت،روحانی گفت و خامنه‌ای هم تأیید کرد که چند هفته با اروپا کار می‌کنند و بعد  نتیجه را ارزیابی می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند؛ سؤال این است که فی الواقع رژیم چه تصمیمی متصور است بگیرد و اقدام واقعی‌اش  چه خواهد بود؟

قبلا موردی مشابه داشتیم و آن در جریان تمدید ده ساله قانون تحریم‌های آمریکا علیه ایران (آیسا) بود که روحانی طی حکمی از علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی، خواست که با همکاری مراکز علمی و پژوهشی کشور، نسبت به طراحی و تولید پیشران (موتور) هسته‌یی جهت بهره‌گیری در حوزه ترابری دریایی، اقدام کند.

روحانی رئیس سازمان انرژی اتمی را موظف کرد که طرح و برنامه‌ زمان‌بندی شده برای اجرای بندهای این حکم را ظرف حد اکثر سه ماه به او ارائه کند. البته هیچ وقت این ۳ماه به‌سر نیآمد و طرح و برنامه‌یی هم داده نشد، بنابراین این  سه هفته یا چند هفته‌یی هم که روحانی این بار مطرح کرده از همان قماش است.

واقعیت این است که رژیم قادر به نقض برجام نیست. اگر بکند به‌معنی نقض قطعنامه ۲۲۳۱شورای امنیت و به کار افتادن اتوماتیک مکانیسم ماشه است.

روشن است و رژیم هم می‌داند که اروپا رابطه خودش با آمریکا را فدای رابطه با رژیم نمی‌کند. بنابراین است که می‌بینیم در رسانه‌های باند روحانی حرف از این است که باید کوتاه بیاییم و گرنه کارمان ساخته است. از جمله جهان صنعت ـ۲۰ اردیبهشت ـ می‌نویسد: این واقعیت را هر چند دردناک، باید بپذیریم که عدم وجود رابطه اقتصادی با آمریکا چه از نظر پیشرفت تکنولوژیکی و چه از نظر نظامی و تسلیحاتی، زیان و هزینه زیادی را به اقتصاد ایران تحمیل می‌کند... ما باید طوری رفتار می‌کردیم که رابطه‌مان با آمریکا ادامه‌دار باشد و اختلافات‌مان گسترده‌تر نشود.... حتی این تفکر که جایگزینی یورو به جای دلار می‌تواند نجات‌دهنده اقتصاد ایران در شرایط پیش‌آمده باشد تفکر درستی نیست...در صورت اعمال تحریم اروپا از سوی آمریکا، این بار کشورهای اروپایی هم پا پس می‌کشند و برای حفظ منافع کشورشان، روابط‌شان را با ایران ادامه نخواهند داد.

بنابراین باید تلاش کنیم از راه ارتباطات گسترده با اروپا اختلافات‌مان را با آمریکا حل و فصل کنیم تا بتوانیم روابط اقتصادی‌مان را دوباره با آمریکا از سر بگیریم.

روزنامه‌ شرق ـ۲۰ اردیبهشت ـ هم می‌نویسد: دولت ایران لازم است... با اقدامی اعتمادسازانه افکار عمومی جهان را به طرف خود جلب کند. به‌نظر نویسنده قبول داوطلبانه یکی از خواسته‌های ترامپ یعنی تمدید مدت برجام از ۱۰سال به ۱۵سال می‌تواند چنین اقدامی باشد که به‌طور عمده نشان می‌دهد... که برجام از منظر ایران به‌طور عمده وسیله‌ ایجاد بستر مناسب بین‌المللی برای روابطش با دنیا و به‌خصوص کشورهای غربی بوده است.

روزنامه‌ ایران هم می‌نویسد: جامعه جهانی نیاز دارد با جمهوری اسلامی ایران... به «اعتمادی متقابل» دست یابد. دستیابی به این اعتماد تنها از مسیر «تعامل سازنده و هدفمند» میسر است و هر گونه آهنگ تقابل هم‌چون سنگی شیشه نازک این اعتماد را مورد هدف قرار خواهد داد. بر این مبنا ایران در کنار دیگر قدرتهای بزرگ جهانی و منطقه‌یی می‌تواند به «برنامه جامع اقدام مشترک» بزرگ بیندیشد... روشن است که این «برنامه جامع اقدام مشترک» فراتر از موضوعات مطرح در پرونده صنعت هسته‌یی ایران باید باشد. اما آنچه که مقدمه ورود به مسیر دستیابی به «برجام بزرگ» است تغییر نگرش جامعه جهانی به ایران است.تا زمانی که در میان قدرتهای جهانی ایران به‌عنوان «صورت مسأله» مطرح باشد و نه «بخشی از راه‌حل» دستیابی به «برجام بزرگ» نه ممکن است و نه مفید.

این رسانه‌ها تلاش می‌کنند شرایط و وضعیتی واقعی را که رژیم درگیر آن شده تا حدودی بیان کنند. لذا حرفهایی از قبیل این‌که خامنه‌ای گفت که اگر اروپا تضمین نکند، دیگر نمی‌شود ادامه داد، بیانی تبلیغاتی و از قماش همان لاف و گزافهاست تا القا کند که گویا رژیم قدرت انتخاب دارد. اما با کمی دقت در همین حرف می‌بینیم که حرف دو پهلویی است، نگفته از  برجام خارج می‌شویم. پس از چه چیزی خارج می‌شود؟ معلوم نیست! روشن است که چرا نگفته و نمی‌تواند هم بگوید از برجام خارج می‌شویم! چون خامنه‌ای خوب می‌داند که خروج از برجام چه قیمت سنگینی دارد.

به‌طور خلاصه رژیم  و مشخصاً خامنه‌ای در مخمصه‌یی گرفتار شده که هیچ راه برون رفتی از آن میسر نیست. تنها راه تسلیم مطلق است. اما حتی برای این  هم دیگر دیر شده، قبلاً گفته بودیم که رژیم آن قدر در جواب تردید و تأخیر خواهد کرد که اگر هر کاری هم بکند دیگر فایده ندارد و مصداق هم چوب و هم پیاز خواهد شد. همان اتفاق الآن افتاده است.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2cf6bac0-4983-45c3-9869-fa73e8702da4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات