یک قاب و صدها نقش دلانگیز
مقاومت ایران، به یمن یک تکنولوژی مدرن، بار دیگر قادر شد از محدودیتهای کرونایی عبور کند و سنت ملی نوروز را با مقاومت برای آزادی همراه سازد. لحظهٔ تحویل سال نو بهراستی آینهٔ زیباییهای این مقاومت بود. در این مراسم نوروزی از یکسو اشرف۳ را داشتیم این کانون پرتپش قیام و کارزار و در دیگر سو کانونهای شورشی را.
اعضای شورای ملی مقاومت و حامیان و پشتیبانان بینالمللی با پیامهای نوروزی خود جلوهای دیگر به مراسم بخشیدند. همه آمده بودند از اشرفنشانان گرفته تا زندانیان سیاسی با پیامهای آتشین از دل سیاهچالهای خامنهای. گویی مقاومت ایران با تمام اجزا و پازلهای تشکیل دهندهٔ آن در هیأت یک ارتش بهاری به میدان آمده بود. عرض اندامی چنین در دوران فرمانفرمایی کرونا بار دیگر قدرت آلترناتیو دموکراتیک نظام ولایت فقیه در غلبه بر نبود و نشد را به آزمایش کشید. برخی از رزمآوران بلوچ در ارتش آزادی با لباس محلی بلوچستان در بزرگداشت قیام سراوان شرکت داشتند. آنها در یک همدلی تحسینبرانگیز قیام خلق بلوچ را با مقاومت ایران و پیامهای نوروزی این مراسم پیوند زدند. تصاویر شهیدان این قیام در پسزمینهٔ لالههای شاداب میدان لالهٔ اشرف۳ بهگونهیی سمبلیک یادآور رودی از شقایقان سرخفام آزادی بود که مرزی عبورناپذیر بین استبداد و آزادی کشیدهاند.
نوروز در تلقی مقاومت ایران
با تعمق در زیبایی نقشهای این قالی خوشبافت به دو برداشت راه میبریم:
۱ـ تعبیر مقاومت ایران از نوروز یک تعبیر ایستا و خنثی نیست. بهرغم آخوندها و نحوست زمستانی آنها، مقاومت ایران نوروز را با پایبندی به سنتهای ملی همیشه برپا و گرامی داشته است. از توجه به جزئیات سفرهٔ هفتسین و آراستن آن به مدرنترین شکل ممکن، تا دید و بازدید و گردآوردن اعضای مقاومت در کنار هم تا ارسال پیامهای محبتآمیز و امیدبخش به مردم ایران، همه و همه بیانگر آن است که نوروز و بهار، جوهر این مقاومت را تشکیل میدهند. این مقاومت خود نوروز خجستهٔ مردم ایران است؛ زیرا بیشترین بها را برای بازآوردن شادی آزادی به میهن زمستانزدهٔ ما پرداخته است و میپردازد.
۲ـ گرامیداشت نوروز در شرایطی توسط مقاومت ایران انجام میپذیرد که نظام ولایت فقیه تمام هم و غم خود را بر این قرار داده است که از این سنت ملی فقط یک پوسته برای اهداف ارتجاعی خود باقی بگذارد ولی با حضور مردم و مقاومت ایران موفق به این جنایت نشده است.
صدای پای بهار در تیکتاک تحویل سال
نخ نبات و کانون این گردهمایی سخنرانی رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت بود. در این سخنرانی مریم رجوی به زیبایی تمام تیکتاک تحویل سال نو را به صدای پای بهار تشبیه کرد که در میهن ما شنیدنی است. این صدا همچنین صدای پای قیامکنندگانی خوانده شد که میآیند تا زمستان ستم و سرکوب و فقر و غارت آخوندها را براندازند و ایرانی نو، خرم، آباد و روشن و دلشاد را برپا کنند.
مریم رجوی بهخوبیخاطرنشان کرد که در سال۹۹ مردم و میهن ما با دو ویروس منحوس (کرونا و کرونای ولایت) دست و پنجه نرم کردند. خامنهای میخواست با این دو یروس، برای یک برهه سرزمین ما را در مرگ و ماتم و برودت و خاموشی مدفون کند؛ ولی شورشگران و کانونهای شورشی شعلههای مقاومت را فروزان نگهداشتند. قیام سراوان در امتداد قیام آبان۹۸ آزمایش پیروزمند استراتژی قیام و سرنگونی بود.
اکنون نظام ولایی، گیر کرده در باتلاق برجام، در حالی به سراغ نمایش انتخابات میرود که مجبور شده است، خود با دستان خود برگ اصلاحطلبان قلابی را بسوزاند. خامنهای در حالی میخواهد گماشتهٔ خود را در یک انتخابات مهندسی شده از صندوق بیرون بکشد که بهشدت نیازمند بازارگرمی برای این نمایش است. این پارادوکس خردکننده او را از دستیابی به هر دو منظور ناکام خواهد کرد.
امروز جامعه ما بیشازپیش برخوردار از موقعیت انقلابی است. با این خمیرمایه، میهن ما آمادگی دارد سال۱۴۰۰ را به سال خیزشهای بزرگ و قیامهای پیدرپی تبدیل کند. گرامیداشت تحویل سال نو از سوی مقاومت ایران، بشارتبخش این نوید بزرگ بود.
طنین گامهای بهاران آزادی را در تیکتاک تحویل سال نو شنیدیم. بر ماست که بهاران طبیعت را با کانونهای شورشی و خلق قیامآور به بهاران خجستهٔ آزادی بالغ سازیم.
پیام زیباییهای این مقاومت در آینهٔ نوروز میگوید: اکنون زمان گشودن پنجرهها رو به سمت بهار است.
بهار را پنجره بگشا
بهار شکوفهٔ فصلهاست؛
محصول آشتی آفتاب و باران، با خاک
فرصتی است سبز
تا جهان بهترین ترانهٔ ژرفناهای خود را
برای انسان بخواند.
تا گلها در طراوت رنگی خود
به لبخند بنشینند
و گفتگوی معطر آنها
کوچهباغهای ساکت مهتاب پوش را بردارد.
مجالی برای آنکه زیبایی
دست محبت را
در دست بفشارد.
فراخوانی از عشق
برای نگاه به هاشور دلانگیز باران
در پشت شیشههای تماشا
پرواز دادن چشم
در خیمههای خیس ابر
و تحسین شکوه رنگینکمان
در هفت آینهٔ تو در تو.
بهار،
سربرداشتن از عادت
به ماندگاری دولت مرگ،
بیدار شدن از خواب زمستانی
و نهیبی به خو کردن به «هنوز» ها و «همیشه» هاست.
بهار رستاخیز است.
اشارتی است به دیگرگونگی
در جهانی که فراجهان ماست.
بهار را پنجره بگشا