در شامگاه سهشنبه ۲۵بهمن جوانان شورشگر دهلران در میدان کبوتران قصد تخریب مجسمه بسیج را داشتند که با مأموران انتظامی و امنیتی رژیم که میخواستند مانع آنها شوند، مسلحانه درگیر شدند. در این درگیری دو تن از جوانان و دو تن از مأموران رژیم مجروح شدند.
ایرنا خبرگزاری رسمی رژیم (۲۵بهمن) ناگزیر از منعکس کردن دست و پا شکستهٔ این رویارویی شده و بهنقل از فرماندار ویژه دهلران گزارش داده است: «شامگاه سهشنبه تعدادی افراد ناشناس با در دست داشتن سلاح گرم اقدام بهتیراندازی در مرکز شهر دهلران کردند. در تعقیب و گریز صورت گرفته، یک نفر از عوامل انتظامی مجروح و بهمراکز درمانی جهت مداوا اعزام شد.
فرماندار رژیم در دهلران تأکید کرد: این افراد علاوه بر تیراندازی... چند حلقه لاستیک فرسوده را آتش و اقدام بهپرتاب مواد آتشزا بهسمت میدان مرکز شهر کردند».
۳روز پیشتر، در کانون نمایش رژیم در روز ۲۲بهمن در میدان آزادی تهران و در خلال سخنرانی آخوند رئیسی، دو کانون شورشی قهرمان، با شلیک ۱۲خمپارهٔ صوتی، از دو سوی میدان، قمپزهای پیروزی او را بهسخره گرفتند.
در همین دو سه روز اخیر، کانونهای شورشی و شورشگران آتش و آزادی در شهرهای مختلف میهن، سور و سات تبلیغاتی رژیم در دههٔ فجر و مظاهر حکومت از بنرها تا تصاویر خمینی دجال و خامنهای جنایتکار را بارها بهآتش کشیدند. این عملیاتها در شهرهای کرج، مشهد، اصفهان، کاشان، شیراز، کرمانشاه، همدان، لاهیجان، آمل، کازرون، مهاباد، سمیرم، سیرجان، تالش، آستارا، برازجان، دماوند، سراوان، بندرعباس، کلاچای، ملارد، رامسر و در چندین منطقهٔ تهران صورت گرفت.
در شهرهای خرمشهر، همدان، دهدشت، لردگان و اسلامآباد نیز، جوانان شورشگر، جادهها را با افروختن آتش بستند و مسیر عبور نیروهای سرکوبگر را سد کردند.
در همین حال، خروش قیام در شعارهای شبانه در مناطق مختلف تهران و دیگر شهرهای میهن با طنین شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای» و «خامنهای ضحاک میکشیمت زیر خاک»، ادامه داشت.
از بلوچستان تا کردستان جوانان دلیر با خروش شعارهای «نه ملا، نه شاهی حکومت شورایی» و «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر». بر مرزبندی سرخ و عبورناپذیر میان خلق و ضدخلق تأکید ورزیدند.
روز جمعهٔ گذشته در زاهدان و خاش هموطنان آگاه و دلیر بلوچ، در خیابانها بهحرکت درآمدند و با شعارهای انقلابی همچون، «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»، «نه سلطنت نه رهبری، دموکراسی برابری» و «میکشم میکشم آنکه برادرم کشت» و با در دست داشتن پلاکاردهایی مانند «شاهزاده، آقازاده، قدغن!» بازی ننگین ساواکی ـ پاسداری حول بچهٔ شاه را افشا و محکوم کردند.
این حرکتهای انقلابی که شهرهای سراسر میهن را بههم میپیوندد، بیانگر پیشروی خط آتش است؛ خطی که مجاهدین و مقاومت ایران پیوسته بر آن پای فشردهاند و اکنون این جوانان شورشگر، کانونهای شورشی، زنان و مردان شجاع و جان برکف هستند که دلاورانه و سرفرازانه این خط را پیش میبرند. خطی که در مسیر پیشروی خود، شعارهای انحرافی و تز منحوس خشونتپرهیزی را میسوزاند و خاکستر میکند.
بگذار بوقهای تبلیغاتی استعمار و ارتجاع با سانسور مفتضحانهٔ واقعیتهای جامعهٔ انقلابی ایران، همچنان بیهوده در شیپورهای مماشات و مسالمتجویی با این رژیم وحشی و تبهکار بدمند، اما همه بهچشم میبینند که در میدان، آتش حرف آخر را میزند و این مردم بهپاخاسته ایران هستند که فریاد میزنند: «سر خم قدغن!» و «میجنگیم، میمیریم، ایران رو پس میگیریم».