مرکز پژوهشهای مجلس رژیم آخوندی در تازهترین گزارش خود از آیندهای تاریک ـکه در انتظار حاکمان طماع و مفتخور نظام ولایت فقیه قرار گرفته ـ خبر داد. در این گزارش آمده که در ۲۰سال آینده پول بادآوردهٔ فروش نفت و گاز کشور، رفتهرفته کم و کمتر میشود و رقبای این صنعت سرمایهساز جای رژیم آخوندی را در بازارهای بینالمللی میگیرند. بنابراین گزارش کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اعتقاد دارند:
«ایران در تولید نفت و گاز جایگاه کنونی خود را به سایر رقبا واگذار کند».
این مرکز علل این چشمانداز تیره را نبود سرمایهگذاری مکفی و عدم انتقال تکنولوژیهای روز و البته تداوم تحریمها میداند که آثار درازمدتی بر توانایی رژیم آخوندی خواهد گذاشت.
«به اعتقاد کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی، ایران در پی تحریمهای مختلف اعمال شده و پیامدهای گسترده آن نظیر عدم جذب سرمایهگذاری خارجی مورد نیاز و انتقال تکنولوژیهای روز دنیا به جهت عدم حضور شرکتهای نفتی تراز اول دنیا در بلندمدت در سطح تولید ۴.۵میلیون بشکه در روز باقی خواهد ماند و قادر به رسیدن یا عبور از رکورد تولید ۶میلیون بشکه در روز خود که در سال۱۹۷۴میلادی اتفاق افتاد، نخواهد شد» (اقتصادنیوز. ۱۶مرداد۹۹).
چشم انداز بازار جهانی نفت در ۲۰سال آینده
در تمام سالهایی که ارتجاع مذهبی حاکمیت را در ایران غصب کرده با سرعتی وحشتناک تا آنجا که توانسته است منابع و ذخایر کشور را اعم از نفت و گاز و معادن، صنایع پتروشیمی (که از آب و برق و مواد خام مجانی و کارگر ارزان برخوردار است) به خارج صادر کرده و پول آن را صرف اهداف ضدمردمی نموده است؛ با این وجود رقبای این منابع و ذخایر با سرمایهگذاریهای درازمدت و گسترش بازارها و تأمین نیازهای مشتریانشان، حریف کوتهبین و جاهلی مانند رژیم آخوندی حاکم بر ایران را از این بازار استراتژیک خارج کردهاند.
در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع آمده است:
«در بازار جهانی نفت، ایالات متحده آمریکا، عربستان سعودی و روسیه ضمن حفظ جایگاه خود در سال۲۰۴۰ بهعنوان تولیدکنندگان و صادرکنندگان عمده نفت، صف خود را از سایر تولیدکنندگان جدا کردند. بازار جهانی نفت در افق ۲۰۴۰ شاهد نقش آفرینی عراق، کانادا و برزیل بهعنوان تولیدکنندگان چهارم تا ششم بازار نفت و تنزل جایگاه ایران به رتبه هفتم تولید نفت جهان خواهد بود».
تنزل جایگاه گازی
با اینکه ایران دارای منابع و ذخایر سرشار و باور نکردنی گاز آن هم برای صدها سال است، اما هیچکس نمیتواند این انرژی عظیم را بهعنوان مواد غذایی مصرف کند بلکه باید آن را با سرمایهگذاری کلان و درازمدت استخراج و با تکنولوژی روزبهروز نوشونده تجهیز کرد؛ و بهدنبال بازارهای بالفعل و بالقوه بود؛ و آنها را از تأمین درازمدت منابع مورد نیازشان مطمئن ساخت؛ و در نهایت از حاصل همه این فعالیتها برای مردم ایران با مشارکت خودشان یک زندگی آبرومندانه و با کیفیت تأمین و نسلهای آینده را از یک پشتوانه غنی آسوده ساخت. اما ملت ایران در چنگ یک باند نابکار و ستمکار و مرتجع که جز به منافع زودگذر و آنی خود نمیاندیشند گرفتار شده که سرمایهها و داراییهای مردم ایران را به غارت برده و نابود میکنند.
در گزارش فوق درباره گاز آمده:
«یافتههای جدید نشانگر تنزل جایگاه ایران از تولیدکننده سوم گاز جهان به رتبه چهارم پس از ایالات متحده، روسیه و چین است. همچنین رشد قابل ملاحظه تولید گاز ترکمنستان، عربستان و عراق از دیگر تحولات مهم تأثیرگذار بر آینده صادرات گاز ایران در منطقه و جهان در بلندمدت خواهد بود».
طرح مجلس؛ پیشروی به سمت عقب
ثمرهٔ چهل سال حکومت جابرانه در داخل و صدور جاهطلبیهای بنیادگرایانه در خارج نتیجهای جز فقر و فاقه مردم ایران نداشته است؛ آن هم در شرایطی که کشورهای منطقه با سرعتی غیرقابل دسترسی در این سالها از فرصت استفاده کردهاند و با سیاستهای نه چندان خارقالعاده، مردمشان را از فلاکت و عقبماندگی خارج ساختهاند؛ و امروزه برای نسلهای آتی خود خانهای قابلقبول و سکونت فراهم کردهاند. اما ملت ایران باید مجدداً طعم تلخ زندگی کوپنی سالهای جنگ ضدمیهنی را بچشد و پدران و مادران سالخورده میبایست تجارب خود را در صفهای طولانی اجناس غذایی و کالاهای معیشتی به فرزندان بیکار و خانهنشین خود منقل کنند تا نوبتشان در صفها از دست نرود!
یک کارشناس اقتصادی حکومتی در این باره میگوید:
«سه دهه بعد (از پایان جنگ ایران و عراق)، بازهم؛ برخی از کوپن میگویند و کوپنیسم و این یعنی؛ در همهٔ سالهای بعد از دوران کالابرگ، برای آنکه به گذشته بازگردیم هیچ فکری برنداشتهایم!»
پس از این سالها باند تازه به مجلس رسیده برای جلوگیری از شورش ارتش گرسنگان آن هم در سرزمینی با میلیاردها تن منابع زیرزمینی، در نظر دارد با طرح کوپنیکردن اجناس و اعطای چند کوپن کالای مواد غذایی نگذارد سروصدایی بلند شود! اما اکنون روشن شده است که ارز ۴۲۰۰تومانی که برای خرید مواد غذایی اختصاص داده شده بود سر از بازار آزاد در آورده و چیزی بهدست مردم تهیدست این مملکت نرسیده است:
در مقدمهٔ توجیهی این طرح آمده است:
«شرایط اقتصادی کشور موجب بروز مشکلات فراوانی برای دهکهای پایین درآمدی جهت گذران زندگی و دسترسی به کالاهای اساسی شده است. با توجه به پیشبینی منابع قابل توجه در بودجه سال جاری، برای کاستی از فشار اقتصادی بر مردم متأسفانه این منابع بهصورت عادلانه توزیع نمیشود و بسیاری از این کالاها با وجود اینکه با ارز ترجیحی تأمین شده اما با قیمت گزاف در بازار آزاد به فروش میرسد. . » (آفتاب یزد. ۱۶مرداد۹۹).
شرایط کنونی بهمراتب بدتر از دوران جنگ است!
در همین رابطه کارشناس حکومتی میگوید:
«شرایط کنونی ما از لحاظ اقتصادی و سیاسی بهمراتب بدتر از دوران جنگ است زیرا در زمان جنگ اگر چه محدودیتهای تجاری وجود داشت اما میتوانستیم نفت بفروشیم و کالاهای مورد نیاز را وارد کنیم و هم اینکه جمعیت اینقدر زیاد نبود. اما در شرایط حاضر ما نه قادر به فروش نفت هستیم و نه میتوانیم کالاهای مورد نیاز را با ارز ذخیره وارد کنیم. و نه میتوانیم ارز حاصل از کالاهایی که احیاناً میفروشیم از طریق سیستم بانکی وارد کنیم. اما باید بپذیریم که سه دهه بعد از جنگ بیتدبیرانه منابع بسیاری را از دست دادیم و نتوانستیم اقتصاد را به جایی برسانیم که مردم در شرایط تحریم اینقدر تحت فشار و زیر خط فقر نباشند. و باید سرزنش کرد افرادی را که در این سه دهه بهخصوص در دهه هشتاد با وفور درآمدهای نفتی نتوانستند زیرساختهای اقتصادی را به جایی ببرند که ما الآن اینقدر رنج نبریم. الآن بیش از ۴۰درصد افراد جامعه زیر خط فقر هستند و باید حتماً تدابیری اندیشیده شود در غیراین صورت تنشهای سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی اجتنابناپذیر است» (آراخبر.۱۶مرداد۹۹).
ثروت رویایی که هدر رفت
دو سال پیش در سالگرد انقلاب ضدسلطنتی مراکز پژوهشی تحلیلی از چهل سال حکومت ولایی درباره میزان ثروتی که در اختیار حاکمان مدعی امانتداری بود ارائه دادند. از سوی رسانههای حکومتی نیز این کار صورت گرفت که انتشار بعضی از آمار و ارقام دستکاری شده هم باعث رسوایی چپاولگران ریایی گشت.
سایت خبرآنلاین۲۳بهمن۱۳۹۷ گزارش کرد:
«ایران در طول چهل سال گذشته نزدیک به ۱۳۳۷میلیارد دلار نفت فروخته است که نزدیک به نیمی از این درآمد تنها در اختیار یک دولت (احمدینژاد) قرار داشته است.
اسیر سیستم ناکارآمد ضدتوسعهای هستیم
امروز دیگر عموم کارشناسان حتی حکومتی هم اذعان دارند ثروت عظیم زیر و روی زمین ملت ایران برباد رفت و حالا باید در انتظار کوپنی باشیم که فرقش با گذشته در آن است که الکترونیک شده است. در این باره، افق اقتصاددان حکومتی میگوید:
«متأسفانه ما درگیر ناکارآمدی کل سیستم هستیم در غیراین صورت این همه درآمد نفتی را هدر نمیدادیم و تقریباً هیچ اثری از آن همه درآمد نیست. بیکفایتیها و بیتدبیریها تمام امتیازات این سالها را از بین برد و حتماً ما در برابر نسلهای آینده مواخذه میشویم» (خبر اقتصادی.۱۶مرداد۹۹).
ثروت اصلی ایران؛ جوانان آگاه و دلیر شورشی
حالادیگر حتی رسانههای رژیم آخوندی از «عدهیی مفتخور» خبر میدهند که بر سر چاههای نفت و گاز این ملت نشستهاند و تا آنجا که توانستهاند مشغول غارت و به یغما دادن این منابع هستند. حتی اعتراف میکنند که تنها ۳۰درصد مشکلات کشور اقتصادی است؛ و بقیه مربوط به حاکمیتی است که تحت عنوان شیک «نگرشهای ضدتوسعهای» تنها کارشان مال مردم خوری است.
اکنون سارقان حاکم کیسه گشاد دیگری بهنام کوپن ارزاق عمومی دوختهاند تا از این راه نیز جیب خود را پر کنند. اما خبر بد برایشان، آمادگی جوانان آگاه و دلیر برای زیر و رو کردن بساط نفتخواران مرتجع است. این جوانان ثروت حقیقی مردم ایرانزمین بهشمار میروند و فریدونهایی هستند که بر آنند ضحاک را به بند بکشند.