چرا رژیم آخوندی همه مشکلات را می‌خواهد با سرکوب پیش ببرد؟ آیا می‌تواند؟ دستش تا کجا برای سرکوب باز است؟
سرکوب مردم به‌خاطر برگزاری عید نوروز، سرکوب ماهیگیران انزلی، سرکوب کشاورزان ورزنه اصفهان، سرکوب کارگران هپکوی اراک...
فراموشمان نمی‌شود که در شهر فومن گیلان، مزدوری از حراست شهرداری سیلی به‌صورت مادر دستفروش نواخت که خشم مردم ایران را برانگیخت.
در شرایطی که عوامل رژیم، حقوقهای ۲۰۰میلیونی می‌گیرند مردمی که حتی برای نان شب زن و فرزند خود محتاجند مورد حمله و هجوم اوباش حکومتی قرار می‌گیرند.
چرا مردم در روستایی در مریوان در روز اول عید برای برگزاری مراسم نوروز باید مورد هجوم نیروهای امنیتی قرار بگیرند؟!
آب زاینده‌رود را برای طرحهای اقتصادی و غارتگری خود خشک کردند. کشاورزان به این طرح ضدمردمی اعتراض کردند که زمینهایشان خشک شده است. نیروهای امنیتی با باتون و گاز اشک‌آور مردم را مورد حمله قرار دادند.
چرا؟ نیروهای امنیتی به صیادان محروم و زحمتکش انزلی حمله می‌کنند و مانع کسب‌شان می‌شوند علت چیست؟
از طرفی برای ماهها کارگران فولاد اهواز، هفته‌تپه خوزستان و هپکوی اراک اعتراض و تظاهرات می‌کنند که حقوق ماههای قبل خود را دریافت نکرده‌اند.
این کارگران نیز برای رساندن صدای خود از محیط کارخانه خارج شده و به خیابانهای شهر اراک سرازیر شدند. پس از ساعتی از طرف نیروهای امنیتی و سرکوبگر مورد حمله قرار گرفتند که چرا می‌گویید حق ما را پس بدهید!
از این نمونه‌ها روزانه فراوان رخ می‌دهد چون که جامعه ایران به‌دلیل غارت اموالشان، نپرداختن حقوق کارگران، دستگیری جوانان، اذیت و آزار دستفروشان و... همواره در التهاب است.
رژیم مفلوک خامنه‌ای در برخورد با کارگران و زحمتکشان به قوه قهریه و به صحنه آوردن پاسداران جانی متوصل می‌شود که اوضاع از دستش خارج نشود.
اما موضوع مهم دیگر، بن‌بست رژیم در تمامیت آن است.
این حکومت در مواجهه با همه تضادهای مردم در زمینه اقتصادی و اجتماعی و معیشتی و سیاسی با بن‌بست مرگبار روبه‌رو شده است.
علت چیست؟ واقعیت مادی این است که دستگاه حکومتی ولایت فقیه، قبل از ارائه هر راه‌حلی در زمینه مسائل اقتصادی و بحرانهای اجتماعی به این فکر می‌کند که به چه شیوه می‌تواند بیشتر غارت کند.
چقدر منافع اقتصادی دارد؟ چه مقدار امکان رانت‌خواری برایش وجود دارد؟
به‌رغم فریبکاری خامنه‌ای در زمینه حمایت از کالای داخلی و تولید آن، چپاولگران حکومتی به این فکر می‌کنند که از طریق وارد کردن جنسهای بی‌کیفیت خارجی چقدر می‌توانند پول به جیب بزنند؟
بنابراین موضوعی به‌نام دغدغه حل بحرانهای اقتصادی و زیست‌محیطی، موضوع خرابی جاده‌ها، وضعیت اسفناک حمل‌ونقل هوایی از اساس فریب و ابزاری برای انحراف افکار عمومی است.
در نتیجه آن چه برای مردم باقی‌می‌ماند اعتراض، اجتماع و تظاهرات علیه وضعیت موجود است.
آنها به‌خوبی می‌دانند که عامل همه بحرانها و معضلات جامعه از فقر، غارتگری، سرکوب، قتل، شکنجه، فساد و... تمامیت رژیم آخوندی است و تا نابودی نظام، انتظار اصلاح و بهبودی اوضاع نباید داشت.
مردم این را در مرحله عمل در برخورد با بلایای طبیعی، مانند زلزله و سیل و سقوط هواپیما هم به‌خوبی دیده و لمس کردند. در حالی‌که همین رژیم با دست باز در سوریه و لبنان و یمن و عراق هزینه می‌کند.
بنابراین جامعه ناگزیر اعتراضات خود را باز هم بیشتر و گسترده‌تر می‌کند.
رژیم هم می‌بیند که (به‌قول خودش) همه مشکلات و بحرانهای آن به مشکل امنیتی تبدیل می‌گردد.
خامنه‌ای به‌خوبی می‌داند که قیام دیماه به پایان نرسیده است، چون ماشین ارتش گرسنگان و محرومان متوقف نشده و روز به روز آماده‌تر خواهد شد.
به این جهت، خامنه‌ای، همواره سایه قیام سراسری را جلوی چشم خود می‌بیند.
او تنها راه‌حل را قفل کردن جامعه، ایجاد ارعاب و امنیتی کردن آن می‌بیند. آیا در تقابل رژیم با مردم، اقبالی برای ولایت فقیه وجود دارد؟
سعید صداقت
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمی‌کند
