- چهل سال است مردم ایران مقابل تجاوزکاران ارتجاع مذهبی آخوندی از عید نوروز، سیزدهبدر، مهرگان، یلدا و چهارشنبهسوری کوتاه نیامدهاند.
- از نظر مردم ایران ـ بهطور خاص جوانان ـ این مراسم همواره یک مجال و فرصت نادر برای رویارویی با حکومت آخوندی است.
- اکنون که چهارشنبهسوری رویارویی اعلامشده میان مردم و رژیم گشته است، باید که مناسبت آن را بدل به قیام سراسری شعلههای سرکش در نبرد با اشغالگران میهن کنیم.
*** *** ***
در یک دههٔ گذشته، قیامکنندگان بارها به اشغالگر بودن حکومت آخوندها اشاره کردهاند. شعارهایی مثل «میجنگیم، میجنگیم، ایرانو پس میگیریم!» و «رو به میهن، پشت به دشمن!» مصداق همین معنا است.
ویژهگی اشغالگر
حکومت اشغالگر تنها به فکر اعمال سلطه و تطاول خودش است. نه به فرهنگ و سنتها و علائق مردم تحت اشغال اهمیتی میدهد و نه خودش را پاسخگوی مشکلات و اعتراضات و مطالبات آنان میداند. او آمده است سلطهگری و تحکم و تطاول کند و از این نمط، بهرههای مالی و جانی ببرد و ارتزاق برتری و اشغالگری کند. از اینرو است که هرگز پیوندی میان جامعهٔ تحت شغال با نیروی حاکم صورت نمیگیرد.
اگر به تبلیغات ۴۰سال گذشتهٔ آخوندها توجه و دقت کنیم، همواره از جوش نخوردن مردم و مشخصاً جوانان با «ارزشهای اسلامی» مورد ادعای آخوندی نک و ناله کرده و هشدار و هراسشان از شکست انقلاب(اسلام ارتجاعی قرون وسطایی) را پنهان نمیکنند.
تعیینتکلیف اشغالگر توسط مردم
از همان اول اشغالگری، مردم سفره و حساب و راه و مرام و دادوستدشان را با اشغالگر تعیینتکلیف میکنند. این تعیینتکلیف، چیزی جز نفرت و انزجار و کینه و طرد و بدبینی و بیاعتمادی نیست. حالا اگر نیرو و قوای اشغالگر با حربه و فریب و سکهٔ مذهب به تطاول بپردازد، این تعیینتکلیف، بار مضاعف و حدت و شدت بیشتری مییابد.
همهٔ اینها اکنون در میهن ما بین مردم و اشغالگران ولایت فقیه رخ داده و دههها از این نبرد پنهان و آشکار گذشته است و این نبرد همچنان جریان دارد.
سنت و فرهنگ، سلاح میهن
یکی از صحنههای نبرد مردم با اشغالگر، اصرار و سماجت مردم بر سر سنتها و فرهنگشان است. رفتار مردم ایران عیناً در مقابل اشغالگران کهن ایران و با همان سابقهٔ فرهنگی و تاریخی، اکنون در مقابل اشغالگران ولایت فقیه جریان دارد. مردم بهدلیل آگاهی و شناختشان نسبت به ارتجاع آخوندی، سماجت و اصرارشان را در حفظ سنتها و فرهنگشان سرسختتر کردهاند.
۴۰سال است مردم ایران مقابل تجاوزکاران ارتجاع مذهبی آخوندی از عید نوروز، سیزدهبدر، مهرگان، یلدا و چهارشنبهسوری کوتاه نیامدهاند که برعکس هر چقدر هم توانستهاند از این سنتها برای مقابله و عقبنشاندن اشغالگران آخوندی، سود برده و موفق شدهاند. یک مبارزهٔ فرهنگی بهظاهر پنهان از همان ۴۰سال گذشته شروع شد و به موازات مبارزه سیاسی با آخوندهای اشغالگر به پیش رفته است.
مردم در رودررویی با حکومت و برای نگهداشتن فرهنگشان، چهارشنبهسوری را کابوسی برای حکومت ولایت فقیه کردهاند. حکومت میخواهد جلوههای زیبای زندگی و فرهنگ ملی ملتی را با دجالگری مذهبی نفی و تحقیر کند، ملت هم با علم به ریشهدار بودن سنتها و فرهنگشان در تار و پود تاریخ میهنشان، از آن سلاحی میسازند و هر سال هم صیقلش میزنند تا برندهتر و نافذتر و اثرگذارتر علیه اشغالگر شود.
چهارشنبهسوری: پاکی آتش اهورا علیه اهریمن
یکی از این سنتهای ملی و فرهنگی که سالیان سال است دودش به مشاعر و دماغ اشغالگران رفته و میرود، مراسم چهارشنبهسوری است. از نظر مردم ایران ـ بهطور خاص جوانان ـ این مراسم همواره یک مجال و فرصت نادر برای رویارویی با حکومت آخوندی است. حکومت هم سالهاست با اعزام چماقداران موتورسوار و پیاده تحت عنوان نیروی انتظامی و پاسدار و بسیجی، تلاش کرده چهارشنبهسوری را بر سر مردم خراب کند؛ اما همیشه هم شکست خورده است. مهمترین شکستش در استیصال مقابل باور و اراده و خواست مردم در رودررویی با حکومت برای نگهداشتن فرهنگشان بوده و میباشد. این روند باعث شده که روز چهارشنبهسوری، کابوسی برای حکومت ولایت فقیه شود.
حکومت میخواهد جلوههای زیبای زندگی و فرهنگ ملی ملتی را با دجالگری مذهبی نفی و تحقیر کند، ملت هم با علم به ریشهدار بودن سنتها و فرهنگشان در تار و پود تاریخ میهنشان، از آن سلاحی میسازند و هر سال هم صیقلش میزنند تا برندهتر و نافذتر و اثرگذارتر علیه اشغالگر شود. اینگونه است که در نظام دیکتاتوری مذهبی، همهچیز زندگی و بود و نبود مردم، سیاسی میشود و در ترازوی تعادلقوا با حاکمیت مستبد، بدل به وزنه و جایگاهی مهم میگردد.
چهارشنبهسوری، ستارهٔ دنبالهدار قیام
امسال اما مراسم چهارشنبهسوری از پس قیامهایی میرسد که بیش از یک سال است تمامیت دستگاه ولایت فقیه را به «پایان یک ماجرای فریب» کشانده است. یعنی کل نظام ولایی در ذهن و عین مردم ایران تعیینتکلیف شده و نفی مطلق گردیده است. اکنون چهارشنبهسوری یکی از پهنههای نبرد سیاسی و فرهنگی برای نفی حاکمیت اشغالگر آخوندی است. این پهنه هم از همان میدانهای در تقدیر و ناگزیر رویارویی مردم ایران با ولایت فقیه میباشد.
اینها بازگشت توفانهایی هستند که بادهایش را حکومت ناجمهوری آخوندی از فردای سر کار آمدنش کاشت. حکومتی که در خصوصیترین وجوه زندگی مردم دخالت میکند؛ حکومتی که با نبض فرهنگی و اجتماعی سنتهای مردم درمیافتد تا سلطهٔ توتالیتاریستیاش را اعمال کند، حالا قدرت زمانه را در یکپارچه شدن مقابلهٔ مردم بنگر که چهسان همان سنتها را بدل به هراس و بنبست حاکمیت کردهاند.
اکنون چهارشنبهسوری بهمثابه ستارهای از ستارگان دنبالهدار قیامهای مردم ایران و کانونهای شورشی علیه سراپردهٔ دستگاه ولایت فقیه شده است.
اکنون که شعلههای چهارشنبهسوری بدل به پارههای آتش در سراسر ایرانزمین شده است،
اکنون که هر روز شاهد گر گرفتن تودهای از مردم علیه کلیت نظام آخوندی هستیم،
اکنون که چهارشنبهسوری، رویارویی اعلام شده میان مردم و رژیم گشته است،
باید که مناسبت آن را بدل به قیام سراسری شعلههای سرکش در نبرد با اشغالگران میهن کنیم.