انتشار تصاویری که تنها گوشههایی از قیام سراسری مردم ایران را نشان میدهد، جهانی را تحت تأثیر قرار داده است.
نیویورک تایمز (۲مهر) با اشاره بهگسترش تظاهرات در ۸۰شهر کشور (تا آن موقع) نوشت: «این گستردهترین، شدیدترین، سرسختانهترین و جسورانهترین تظاهرات تا بهامروز است».
صحنههایی که در آن مردم و جوانان شورشگر و بهویژه زنان دلاوری که نیروهای سرکوبگر تا دندان مسلح رژیم را مورد تهاجم قرار میدهند و بهفرار وامیدارند، در رسانههای جهان بازتاب یافته و آنها را بهتحسین شجاعت و جسارت قیامکنندگان ایرانی که برای آزادی بهپا خاستهاند واداشته است.
شبکهٔ تلویزیونی سی.ان.ان (۳۰شهریور) گفت: «با وجود سرکوب مقامات، ما زنانی را در خیابانهای تهران دیدهایم که بیرون میآمدند و با سرکوبهای مقامات مبارزه میکردند. همچنین زنانی که شعار مرگ بر دیکتاتور سر میدادند».
رسانهها و افکار عمومی نتیجهگیری خود را از این صحنهها و دلاوریها دارند:
واشینگتن پست، در سرمقاله (۳۱شهریور) خود بهگسترش قیام در سراسر کشور و صحنههای آن اشاره کرد و نوشت: «تظاهرات نشان میدهد که مردم ایران دیگر ترسی ندارند».
خبرگزاری آسوشیتدپرس (۳۰شهریور) نوشت: «آخرین تظاهراتها نشان میدهد که مردم دیگر ترس خود را از دست دادهاند».
خبرگزاری فرانسه (۶مهر) گزارش داد: «با وجود ترس از اینکه قطعی اینترنت، تشدید سرکوب خونین توسط نیروهای امنیتی را بهدنبال خواهد داشت، مردم ایران برای دوازدهمین شب متوالی، تظاهرات خود را تحت رهبری زنان برگزار کردند».
در هر جنگ و نبردی یک تعادل ترس و روحیه بین طرفین جنگ برقرار است. در جنگی که اکنون بین مردم ایران و رژیم پوسیدهٔ آخوندی جریان دارد، اگر «مردم ایران دیگر ترسی ندارند»، پس این رژیم است که میترسد و این ترس را همگان در فرار گلهوار نیروهای سرکوبگر رژیم، از مقابل جوانان شورشی بهچشم میبینند. این وحشت را در پس همهٔ ظاهرسازیها و پروپاگاندا و ضدتظاهراتهای فرمایشی رنگباخته، در اظهارات سردمداران رژیم میتوان مشاهده کرد.
رئیسی جلاد برای سرپوش گذاشتن بر این وحشت در گفتگوی تلویزیونی (۶مهر) خود، ابلهانه ژست گرفت که توانسته است، در نیویورک بهرغم «فراخوان»های هواداران مجاهدین، فاصلهٔ ساختمان سازمان ملل تا هتل محل اقامتش را پیاده طی کرده و هیچ اتفاقی هم نیفتاده است!
این ترس را سرکردهٔ سپاه تهران بزرگ، پاسداری بهنام حسنزاده، واضحتر بهنمایش گذاشته است. نامبرده که بهمنظور دلگرمی دادن بهتعدادی از ایادی وحشتزدهٔ رژیم برای آنها سخنرانی میکرد، گفت: «تمام هم و غم دشمن این است که جوانهای ما را بهیک ادراکی برساند که اوضاع خیلی خراب است... شما بهاو چه میگویید؟ میگویید جوان نترس! یک زمانی در کل کشور ما موشک میزدند از دو تا سطل زباله نترس! این نظام مستقر است!» (تلویزیون رژیم ـ ۶مهر).
مشابه این دلداری دادنها را که در واقع بیانگر ترس و روحیهباختگی در سراپای رژیم است، این روزها میتوان بهوفور در اظهارات سردمداران حاکم و امام جمعههای خامنهای و تبلیغات دستگاه تبلیغاتی رژیم دید.
اگر این سخن درست است که در هر جنگی، عامل تعیینکننده روحیهٔ دو طرف جنگ است، پس از هماکنون میتوان بهپایان پیروزمند جنگ میان آزادی و استبداد که در خیابانهای شهرهای سراسر ایران جریان دارد، ایمان آورد.