سرزمین ایران در بحران مرگ و زندگی در حال تقلاست. امروزه دیگر چنان این موضوع عادی و ناگزیر نمایانده میشود که گویی چارهای نیست جز قبول این واقعیت تلختر از زهر که نظام ولایت فقیه بر سر محیطزیست ایرانزمین آورده است. در حال حاضر مردم مصیبتزده ایران در نبرد با ویروس کرونا خود را به آب و آتش میزنند تا شاید عزیز دیگری را از دست ندهند. اما نمیتوان از این واقعیت سرسخت نیز غفلت کرد که زمین زیر پایمان در حال فرو ریختن است.
آنقدر رخداد فرو نشست زمین، کمآبی، خشک شدن تالابها، تشنگی مزارع، فرسایش خاک و مابقی بحرانهای زیستمحیطی مهیب است که حتی رسانههای رژیم آخوندی از آن تعبیر «بمب ساعتی» میکنند. «به واقع مشکلات امروز کشور فراتر از دعواهای سیاسی قرار دارند و در صورت انفعال در اقدام عاجل در خصوص آن، میتواند مانند یک بمب ساعتی همه نظم اجتماعی را تحت تاثیر قرار دهد» (ابتکار۱۴تیر۱۴۰۰).
اولین هشدارها که داده شد
ازسالها پیش که ارزیابی کارشناسان و متخصصان مربوطه از درون آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی و گزارشهای فنی به رسانهها درز کرد تا به امروز رژیم آخوندی پشیزی برای این علائم خطر قائل نشده است.
در سال۱۳۹۶ در گزارشی با عنوان «چالهها تهران را میبلعند» یکی از تازهترین اخبار مربوط به فرو نشست زمین انعکاس یافت و در آن آمده بود: «هر روز یک میلیمتر و سالانه ۳۶ سانتیمتر زمین تهران نشست میکند. برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی باعث خالی شدن بسیاری از آبخوانها و بهدنبال آن فرو نشست زمین در نقاط مختلف ایران شده است» (ایلنا ۱۲خرداد۱۳۹۶).
پدیده فرو نشست، پایین رفتن تدریجی سطح زمین است که دلیل اصلی آن برداشت بیرویه از سفرههای آبی زیر زمینی میباشد. گفته شده است که برداشت نامتعارف آب از چاههای غیرمجاز علاوه بر خشک شدن دیگر چاهها و مشکل در تأمین آب شرب باعث فرو نشست زمین در دشت ورامین، دشت تهران، کرج، شهریار و بسیاری از نقاط ایران شده است. موضوع عجیب این بود که نشست زمین باعث ایجاد شکافهای عمیق در سطح زمین و لوله زایی چاهها میگردد. لوله زایی به پدیدهیی گفته میشود که در آن بهدلیل نشست زمین قسمتی از لوله چاه به خارج از سطح زمین رانده میشود. مدیر عامل آب منطقهای تهران در همان زمان گزارش داده بود که «تنها در منطقه دشت ورامین سالانه حدود یک متر و سی سانتیمتر افت آب زیرزمینی و حدود ۱۶ سانتیمتر فرو نشست زمین رخ میدهد. سالیانه حدود ۳۷۰میلیون مترمکعب از منابع آب زیرزمینی در دشت ورامین برداشت میشود» (بیباک نیوز ۷خرداد۱۳۹۶)
وزیر وقت نیروی دولت آخوند روحانی هم اعتراف کرده بود «مسأله فرو نشست زمین بهدلیل مصرف بیش از حد آبهای زیرزمینی یک پدیده شناخته شده و یکی از خطراتی است که ایران را تهدید میکند».
سریال فروریزشها در شهر تهران
در مطالعه مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی رژیم در پی تداوم فروریزش زمین در شهر تهران که از نیمه دهه۱۳۹۰ شدت گرفته و بعد از وقوع ۵ فروریزش ثبت شده در آن دوره که بهصورت سریالی درآمده بود، مناطق پرجمعیت و خطرخیز شناسایی شده بود.
«منطقه ۱۲شهر تهران بهعنوان حساسترین منطقه مرکزی پایتخت بهلحاظ «تمرکز بالای جمعیت»، «تجمع ساختمانها و بناهای سیاسی، اقتصادی و تاریخی با اهمیت زیاد» و همچنین «حجم قابل توجه رفت و آمد در این منطقه» بهدلیل قرار گرفتن بازار بزرگ شهر تهران و ساختمانها و مراکز استراتژیک، نوعی تهدید مضاعف نسبت به سایر مناطق محسوب میشود. حادثه فروریزش در خیابان خیام واقع در منطقه ۱۲ به عمق ۴ متر تا شعاع ۱۰ متری، معابر و ساختمانهای اطراف را تحت تاثیر قرار داد» (دنیای اقتصاد ۳۰مهر۱۳۹۶).
تهران و اصفهان کانون بحران فرو نشست
از تهران و دشتهای حوالی آنکه در معرض فرو نشست شدیدی هستند و متأسفانه بار جمعیتی بسیار زیادی را نیز در خود مستقر کردهاند بگذریم، به دومین منطقه خطرخیز دیگر که در استان اصفهان قرار دارد میرسیم. در همان سال۱۳۹۶ تعدادی از کارشناسان داخلی و خارجی پس از مطالعه مناطق غرب استان اصفهان نسبت به اوضاع بحرانی پدیده فرو نشست زمین در این منطقه هشدار دادند. متأسفانه آنجا هم تراکم جمعیتی زمینهساز بحرانهای خفته ایست که دامنگیر مردمان بسیاری خواهد شد.
یک گروه از مرکز تحقیقات علوم زمین کشور آلمان، نسبت به بحران فرو نشست زمینهای فریدن در آیندهای نه چندان دور در صورت استفاده بیرویه و ناصحیح از منابع آب و انجام کارهای بدون کارشناسی؛ هشدار داده است» (ایمنا ۲۸تیر۱۳۹۶).
فرو نشست زمین و گزارشهای بیحاصل
در حال حاضر دیگر آن هشدارهای اولیه و یا درز کرده از لابلای متون تحقیقاتی، کارآیی خود را از دست داده است. در این باره سازمان زمینشناسی کشور میگوید: «فرو نشست زمین جزو بخشهایی بود که سازمان زمینشناسی از ابتدای دهه۸۰ بهطور رسمی و با مستنداتی کامل درباره آن به نظام برنامهریزی کشور و مسئولان آن زمان هشدار داد اما نظام برنامهریزی آن موقع این موضوع را جدی تلقی نکرد و بهدنبال پاک کردن صورت مسأله بود و حتی این موضوع مطرح شد که این معضل چه ارتباطی به سازمان زمینشناسی دارد»! (ایرنا ۱۱خرداد۱۴۰۰)
۳۰ استان ایران در معرض فرو نشست زمین است
سازمان زمینشناسی تأکید میکند از ۳۱ استان کشور، ۳۰ استان در معرض مخاطره فرو نشست زمین قرار دارد. اما در حال حاضر اصفهان در معرض خطر است اما رسیدگی به بسیاری از مناطق کشور در زمان حاضر دیر شده و۲۰ سال پس از اعلام وضعیت بحرانی توسط سازمان زمینشناسی رژیم، برخی مناطق به مراحل فوق بحرانی رسیده است و نا امیدانه اذعان میکند: «اکنون جای آزمون و خطا، لج و لجبازی و گروکشی سیاسی و ساختاری برای قدرتنمایی نیست»
سرنوشت میلیونها نفر در فرو نشست زمین
تصاویر ماهوارهیی حاکی از این است که زمین تهران، پرجمعیتترین شهر آسیای غربی که بیش از ۱۳میلیون نفر جمعیت دارد در حال نشست است و دهها زیرساخت شهری و صدها خانه در خطر ریزش قرار دارند. پژوهشگران دانشگاه آلیکانته در اسپانیا معتقدند که تهران بالاترین نشست زمین را در جهان دارد.
«یافتههای پژوهشگران دانشگاه پستدام نشان میدهد که این نشست از سال۲۰۰۳ از مناطق کشاورزی آغاز شده و اکنون به مناطق شهری رسیده است. جمعیت تهران در ۴۰سال گذشته بیش از دو برابر شده است. خشکسالی، سدسازی غیراصولی و حفر هزاران چاه آب غیرقانونی سبب شده تا زمین تهران در خطر ریزش قرار گیرد» (اعتدال ۱۷تیر۱۴۰۰). خبرگزاری ایلنا ششم اردیبهشت۱۳۹۹ بهنقل از کارشناس حوزه محیطزیست گزارش داد که در بخشهایی از استان فارس میزان فرو نشست زمین ۱۴۰برابر آن میزانی است که اتحادیه اروپا آن را شرایط بحرانی ارزیابی میکند.
بمب ساعتی فرو نشست برای قتل سرزمین
کارشناسان محیطزیست پیشتر نسبت به «زلزلهای خاموش» هشدار داده بودند؛ فرو نشست زمین در اعماق که غیرقابل جبران است و فروریزش زمین که در کلانشهرها تخریبهایی هولناک را در پی دارد. اما حالا از عنوان «بمب ساعتی» استفاده میکنند. حتی هشدار دادند که مردم تا بهحال شاهد تصاویر هولناکی از فروریزش زمین بودهاند. تکرار آنها نه در آیندهای دور، که شاید فردا یا ساعتی دیگر رخ دهد چون همه عوامل آن فراهم است. حتی تعابیر وحشتناک دیگری نیز بیان شده بود. ناصر کرمی، کارشناس محیطزیست، «سیاستهای چهل سال اخیر در احداث سد، نابودی منابع زیرزمینی آب و توسعه ناپایدار کشاورزی را معادل "قتل سرزمین ایران" میداند» (دویچه وله ۳۱خرداد۱۳۹۷)
واقعیت این است که نظام آخوندی و ارگانهای سرکوب و غارت آن از همان ابتدا سیاستی را پیش گرفتند که با سد سازیهای غیرکارشناسی و حفر چاههای بیحساب و کتاب، برای صنایع و زمینهایی که در تیول خودشان است آب را هدایت کردند و «نتیجه سیاست توسعه ناپایدار جمهوری اسلامی این است که «۹۰ درصد آبهای جاری ایران در ۱۰درصد مساحت ایران استفاده شود. یعنی آبی که باید به همه جای ایران میرسیده است، با سدسازیهای متعدد (۷۶ میلیارد مکعب) به مصرف تنها بخش ناچیزی میرسد. این سیاستی «خودخواسته» است که برای آن «برنامه ریزی» شده و به آن بودجه اختصاص داده شده است که ۹۰درصد ایران خشکانده شود» (همان منبع)
مؤسسه تحقیقاتی «اینتل لب» در تازهترین گزارش خود (رادیو فرانسه۱۵تیر۱۴۰۰) میگوید فرو نشست زمین در اطراف تهران به منزله «بمب ساعتی بیصدا» یی است که، ۱۳میلیون نفر جمیعت ساکن این مناطق را در معرض تهدید قرار میدهد.
البته این یکی از بمبهای ساعتی آماده انفجار است. بمبهای ساعتی بیکاری، فاجعه کرونا، بیآبی و بیبرقی و گرانی و تورم و. . هر آن آماده انفجارند.
مردم ایران در شناخت عامل اصلی این کشتارها که همان رژیم آخوندی و پاسدارانشان میباشند، ذرهای تردید نکردهاند و نخواهند کرد. روز حسابرسی نهایی در راه است. نه میبخشند و نه فراموش میکنند.