مهمترین عنوانهای روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در روز دوشنبه 27دیماه 1395، به اظهارات ناطق نوری در مراسم شب هفت رفسنجانی و نقش رفسنجانی در حفظ تعادل نظام اختصاص یافته است:
آرمان: هاشمی همچنان زنده است
آفتاب یزد: اگر چه هاشمی به ملکوت اعلی پیوسته است اما ناظران سیاسی معتقدند او هنوز هم میتواند معادلات انتخابات ریاستجمهوری را تغییر دهد، همچنان بازیگر اصلی
آفتاب یزد: شدت گرفتن گمانه زنیها در مورد جایگزین هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت؛ استقبال از ناطق رد حداد عادل
ابتکار: انتخابات 96بدون هاشمی
اعتماد: ناطق نوری: کجا مانند هاشمی پیدا میکنیم
ایران: توصیه ناطق نوری به چپ و راست در مراسم هفتم آیتالله هاشمی: بحث کنید، تهمت نزنید، کارهای خودمان را پای نفوذ نگذاریم، کار را خراب نکنیم بعد بگوییم دشمن
تجارت: حسین کمالی مشاور ارشد رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام: پشیمانی را در چهره مخالفان هاشمی میبینیم، هاشمی مانع تفرقه نیروهای انقلاب شد، مخالفان هاشمی کاخ سبز معاویه را اشغال کردند
در روزنامههای باند رفسنجانی، ضمن سوز و گداز از مرگ وی، به بلاجایگزینی وی برای تعادل درونی نظام اذعان شده و تهدید بهم ریختن تعادل بهصورت غیرمستقیم به ولیفقیه ارتجاع گوشزد شده است:
آرمان: حسین کمالی وزیر کار دولت هاشمی: فکر نمیکنم که روحانی بتواند بهصورت تمام و کمال جایگزین کاملی برای هاشمی رفسنجانی باشد. وضعیت درباره آقای ناطق نوری هم همینگونه است.
آرمان: صندلی خالی آیتا... یگانه معیار گزینش جانشین برای سیاستمدارترین معاصر ایران، باید منافع و امنیت حال و آینده ملی، نظام و کشور باشد... میتوان گفت هیچ سیاستورز شناختهشدهای که مورد اجماع همه جناحها باشد در عرصه سیاسی کشور وجود ندارد.
یک امر را نمیتوان انکار کرد، اینکه آن بزرگوار نقشی متعادلکننده میان جناحها و نیروهای گوناگون عرصه سیاسی داشت. بنابراین به صلاح نظام و کشور است که بزرگان و متنفذان، فردی را جانشین مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی کنند که توانایی برقراری تعادل میان جناحهای گوناگون عرصه سیاسی را داشته باشد.
در صورتی که فردی جایگزین مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی شود که به هر دلیلی توانایی، اراده، خواست و... را برای تداوم تعادل میان جناحها و نیروهای گوناگون و بعضاً متخاصم در عرصه سیاسی نداشته باشد، بدون تردید نظام، منافع و امنیت ملی در معرض آیندهای نامعلوم قرار خواهد گرفت.
در روزنامههای باند رفسنجانی بر ضرورت ادامه مسیر زهرخوران در عرصههای داخلی و منطقهیی و بینالمللی برای حفظ نظام تأکید شده است
شرق: گروههای زیر که برمیشمارم و به ایجاز وصف میکنم، خصومتشان با اکبر هاشمی رفسنجانی قابلدرک است.
کسانی که طالب تحولات بنیادین و رادیکال هستند و هر نوع مصالحه، مصلحت، واقعبینی و قناعت سیاسی را ناشی از حقارت و منفعتجویی میانگارند
کسانی که از دولت فقط نفت و بودجه جاری و افزایش حقوق را میفهمند و سیاستمداری را بهتر میشمارند
کسانی که اقتصاد رقابتی و تقویت تولید و سرمایهگذاری و طراحی درازمدت برنامههای توسعه را علت سیاهبختی مردم میدانند
کسانی که خوی خشمگین دارند و رقابت برایشان تنها در جنگ و حذف معنا دارد. برای اینان همه مواضع باید به سرراستترین شکل ممکن دوسوی یک خط آتش تصریح شود؛ بنابراین هر کسی یا تابع است یا نبودنش بهتر.
اما دوستان هاشمی همه کسانی بودند و هستند که جزء گروههای بالا نیستند.
برخی روزنامههای باند رفسنجانی تلاش کردهاند مرگش را سوخت جنگ انتخابات به نفع حسن روحانی بکنند:
مردمسالاری: عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی معتقد است: آیتالله هاشمی حتی بعد از مرگش هم یک بازیگر مهم در انتخابات آتی ریاستجمهوری خواهد بود. محمدجواد حقشناس افزود :فقدان ایشان، تاثیر ایجابی و سلبی در انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری خواهد داشت.
در روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی تلاش شده است تا به موضوع شایعات در مورد مرگ رفسنجانی پایان داده شود:
اعتماد: آیتالله هاشمی در استخر مجموعه سعدآباد سکته کرد
از همان یکشنبه سرد ١٩ دی ماه که درگذشت آیتالله هاشمی همه را در بهت سنگینی فرو برد چرایی مرگ او را در زمزمهها و چهرههای خیلیها میشد خواند. سوالی که جواب روشنی تا امروز به آن داده نشد. برخی همچون غلامعلی رجایی، مشاور آیتالله هاشمی گفتند او در خودرو و در راه بازگشت به منزلش سکته کرد و برخی بهنقل از منابع آگاه از سکته آیتالله در استخر و در حین شنا سخن گفتند. در این میان حتی عدهیی تلاش کردند تا سناریوهای دیگری را بچینند. اما احمد مازنی، نماینده تهران با قاطعیت به «اعتماد» میگوید که این موضوع از اساس کذب است. او میگوید آیتالله هاشمی در استخری در مجموعه سعدآباد بوده و در حین شنا سکته کرده است؛ اما چون آیتالله هاشمی عادت داشته هنگام شنا همه را از استخر بیرون کند موقع بروز این اتفاق کسی در استخر نبوده تا سریعتر اقدامات لازم را انجام دهد.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، ناطق نوری را بهخاطر اظهاراتش در شب هفت رفسنجانی مورد حمله قرار دادهاند:
کیهان: عملیات فریب فتنهگران این بار با ناطق نوری
افراطیون مدعی اصلاحات مشغول عملیات فریب با ناطق نوری هستند.
این طیف زمانی مقابل مجلس پنجم شعار میدادند «مجلس زوری نمیخوایم- ناطق نوری نمیخوایم». اما پس از فوت آقای هاشمی، چنین القا میکنند که مایلند وی را جای هاشمی بگذارند تا میان اعتدالیون و اصلاحطلبان و -جدا شدههای اصولگرایی- شیخوخیت کند. این خط در طی روزهای اخیر از سوی روزنامهایران مانند آرمان و بهار و اعتماد و شرق و... بهعنوان محور مشترک القا شده است.
روزنامههایی مانند آرمان و بهار همچنین اظهار کردند که ناطق برای ریاست مجلس تشخیص مصلحت مناسب است، چرا که او مرید مرادش (هاشمی) است. روزنامه زنجیرهیی بهار «بار مصلحت بر دوش شیخ نور» را به همراه عکس ناطق نوری تبدیل به تیتر اول خود کرد.
بهار همچنین 12خرداد از قول زیباکلام تصریح کرده بود که اپوزیسیون، هاشمی را برای مخالفت با حاکمیت میخواهد و هاشمی عمر نوح ندارد؛ بالاخره خواهد مرد و اگر همراهی نکند، حذف میشود و اپوزیسیون یک شخصیت دیگر را درون نظام پیدا میکند
در روزنامههای باند رفسنجانی، ابراز وحشت در مورد آینده برجام با دولت جدید آمریکا مهمترین مطالب را به خود اختصاص داده است، در این مطالب تنها راه رژیم ادامه مسیر برجام توصیف شده است:
شرق: چشمانداز برجام در دوران ترامپ
دولت دونالد ترامپ تلاش خواهد کرد از طریق وضع تحریمهای جدید علیه ایران یا گسترش دامنه تحریمهایی نظیر داماتو آثار ناشی از توافق برجام و قطعنامه شورای امنیت را بیاثر کند. شانس عملی این فرضیه در مقایسه با فرضیه بند یکم بیشتر است؛ اما چالشهای پیشروی این فرضیه کم نیست؛ زیرا در مرحله نخست دولت ترامپ برای عملیکردن این فرضیه به محملها و بهانههای محکم و به عبارتی محکمهپسندی نیاز دارد که به رفتار طرف دوم یعنی جمهوری اسلامی ایران آنهم در زمینه هستهیی و نه موضوعات دیگر مربوط میشود... بدانیم دولت ترامپ حتی پیش از ورود به کاخ سفید برای مقابله با مواضع و تصمیمات دقیقه نودی دولت اوباما دست به کار شده است. در نتیجه، درباره برجام نیز به نظر نمیرسد دولت افراطی ترامپ بیتفاوت بماند. از سوی دیگر همه ما میدانیم که اختلافات ایران با آمریکا به موضوع اتمی محدود نبوده و نیست. در واقع میتوان بحران روابط ایران و آمریکا را به سازهای چندطبقه تشبیه کرد که برجام یک طبقه از این سازه را تشکیل میدهد. برخی از این بحرانها برای حداقل یک طرف و برخی دیگر برای دو طرف ماجرا خط قرمز بهشمار میرود... دولت ترامپ برای تعلیق یا تضعیف برجام از دیپلوماسی تردید و تخریب مستقیم استفاده نخواهد کرد، بلکه ترجیحاً از دیپلوماسی دوربرگردان استفاده خواهد کرد؛ یعنی از گسلهای موجود در روابط با ایران و فعالترین این گسلها برای بحرانسازی یا تشدید بحرانهای موجود استفاده خواهد کرد و در این مسیر از اولین دوربرگردانها برای بازگشت به ایستگاه اصلی، یعنی برجام بهره خواهد گرفت
در واقع دولت ترامپ عملاً قصد دارد همه تحریمهای دوران چالش هستهیی یا بخش اعظم آن را تحت عناوین دیگر مجدداً بازگرداند.
باید گفت سرعت عمل ایران و دستگاه دیپلوماسی کشورمان در مدیریت مذاکرات هستهیی و فرجام آن فارغ از جدلهای داخلی جناحی یا حزبی و فهم اهمیت و گاه حیاتیبودن عنصر زمان، ستودنی است؛ زیرا اگر جدال اتمی ایران با کشورهای ١+٥ در دوران ترامپ امتداد پیدا میکرد، هیچکس (چه موافقان و چه منتقدان برجام) نمیتوانست چشمانداز میانمدت رخدادهای محتمل را ترسیم کند. اما نکته بسیار مهم و راهبردی ماجرای برجام جای دیگر است و آن اینکه جمهوری اسلامی ایران در دوران باراک اوباما به قدرت اتمیش و مسالمتآمیزبودن آن مشروعیت جهانی بخشید
روزنامههای باند علی خامنهای، در سالروز اجرایی شدن برجام، ضمن حمله به سیاستهای دولت حسن روحانی، نسبت به نتایج برجام و چشمانداز آن در دولت ترامپ سوز و گداز و ابراز لاعلاجی کردهاند:
وطن امروز: ما مخالف خرید هواپیما نیستیم با نمایش تحقیر ملی مخالفیم
از قاجار تا اعتدال؛ سلام بر خریداران حرفهیی!
سالهاست از بالا و پایین شدن لیست اولویتها با نگاه غیرقابل تحمل همین منورالفکرهای حلقه به گوش نظام سرمایهداری رنج میبریم.
اکنون دولت روحانی مطابق با تحریمهای باقی در پسابرجام، نمیتواند دلارهای حاصل از فروش نفت خودمان را به داخل کشور منتقل کند و برای ایجاد رونق بخش تولیدکننده کشور که در کارگاهها و کارخانهها از رکود و بیکاری در عذاب هستند به کار ببندد اما میتواند با همان دلارهای بلوکه، در کارخانه ایرباس فرانسه، «رونق» ایجاد یا حتی پول تولید داخل را به جیب خارجیها واریز کند. این مفهوم دقیق تبدیل ایران به «خریدار حرفهیی» است!
برنامه هستهیی بومی ایرانیان با بتن مسدود شد! کارخانههای تولید برق را به «زیمنس آلمان» سپردیم! صنایع تولید فولاد و آهن را با یک سوم ظرفیت تولید گرفتار ورشکستگی کردیم و از برنامه فضایی پیشرو و قدرتآفرینمان هیچ نمانده جز گزارش تحقیرکننده صادرات 40 دانشمند فضایی رده اول کشور به اروپا و آمریکا! هنوز تحریم هستیم و تسلطی بر اموال و داراییهای خودمان نداریم اما با ارائه امتیازات هنگفت به غرب رکود و فقر و استقراض ملی را نیز به جان خریدهایم. آیا به نوشیدن از ثمرات سراب وعده داده شده در لوزان «برد - برد» عادت خواهیم کرد؟
کیهان: فقط به یک نمونه اشاره کنید!
امروز دقیقاً یک سال از زمان اجرایی شدن برجام میگذرد. دولت محترم توافق هستهیی را «فتحالفتوح»!، «معجزه بزرگ قرن»!، «آفتاب تابان»!، «بزرگترین دستاورد تاریخ انقلاب»!، «پیروزی بزرگتر از آزادسازی خرمشهر»!، «تسلیم قدرتهای بزرگ جهان در مقابل ایران»! و... نامیده بود و همه مشکلات موجود، حتی آب خوردن مردم را هم به اجرای برجام گره زده و رئیسجمهور محترم اعلام کرده بود که در اولین روز اجرای برجام- یعنی یک سال پیش در همین روز- «همه تحریمها، چه مالی، اقتصادی و بانکی در همان روز اجرای برجام لغو خواهد شد» و... اما، برخلاف ادعای رئیسجمهور محترم نه تنها تاکنون هیچ تحریمی لغو- و یا حتی تعلیق هم- نشده است، بلکه طی یک سالی که از آغاز اجرای برجام میگذرد، دهها تحریم دیگر نیز به تحریمهای قبلی اضافه شده است. کجای این واقعیت تلخ قابل انکار است؟
کمترین تردیدی باقی نمانده است که دولت در توافق هستهیی نه تنها به دستاوردی نرسیده بلکه خسارت فراوان و در مواردی غیرقابل جبران نیز به ملت و نظام وارد کرده است ولی بهرغم این همه شواهد و مستندات غیرقابل تردید که از «خسارت محض» برجام حکایت میکند، هنوز هم دولتمردان اصرار دارند همان راه نهفقط بیفرجام بلکه «بدفرجام» را دنبال کنند و از آنجا که در چنته برجام تقریباً هیچ دستاورد قابل ارائهای وجود ندارد، به تغییر صورت مسأله روی آوردهاند، مثلاً ادعا میکنند که برجام سایه شوم جنگ را از سر ملت دور کرده است! و توضیح نمیدهند که اگر منظورشان از خطر جنگ، ادعای آمریکاییهاست که گزینه نظامی را روی میز میدانستند، مگر امروز همان ادعا را تکرار نمیکنند؟! و یا میفرمایند؛ برجام همه قدرتهای بزرگ را به تسلیم در مقابل ایران واداشته است و نمیگویند که چرا تهدیدها شتاب گرفته تا آنجا که آلسعود فکسنی هم علیه کشورمان عربده میکشد؟!
آیا همه ناکامیها و خسارتهای محض یاد شده را فقط باید به حساب خطای دستاندرکاران نوشت؟ و آیا تیم هستهیی کشورمان که در سلامت اعضای اصلی آن کمترین تردیدی نیست نباید نفوذ احتمالی غریبهها را جدی بگیرند؟! و از راه بینتیجه و خسارتآفرینی که طی سه سال و چندماه گذشته پیمودهاند، بازگردند؟ مخصوصاً آن که نمونههایی از این نفوذ برملا شده است و احتمال حضور برخی دیگر از بداندیشان در سایهروشنهای مسیر دور از انتظار نیست!
کیهان: گزارش خبری تحلیلی کیهان در سالروز اجرای توافق هستهای
دستاوردهای برجام /دولت میگوید، مردم نمیبینند
آنچه رخ داد ماندن تحریمها بود و دستاوردسازی برای برجام؛ اما نکته اینجاست که چرا مردم آثار این دستاوردهای ادعایی را در زندگی خود مشاهده نمیکنند؟
دولتمردان میتوانند صدها بلکه هزاران دستاورد برای برجام لیست کنند اما اگر میخواهند نظر واقعی مردم را در این زمینه بدانند کافی است سری به کوچه و خیابان زده و با مردم عادی همکلام شوند. مردمی که از وعدههای عجیب و غریب پسابرجامی، چیزی جز افزایش قیمت قبوض مختلف، دلار 4000 تومانی و گوشت پنجاه و چند هزار تومانی و... عایدشان نشد.
جوان: امروز پس از گذشت یک سال از روز اجرای برجام میتوان قضاوتی منصفانه و دقیق از رفتار آمریکاییها و وضعیت برجام داشت و به این سؤال پاسخ داد که آیا برجام توانسته انتظارات حداقلی را رعایت کند و کارکرد آن برای اقتصاد و معیشت آنگونه که القا میشد، بوده یا خبر؟ اگر چه موج تحقیر، تهدید و تحریم جمهوری اسلامی و ایرانیان طی یک سال اخیر در صدر برنامههای ایالاتمتحده بوده و هیچگاه این روند متوقف و کند نشده است اما از جمله آخرین اقدامات و موضعگیریهای ضدایرانی مقامات آمریکایی را میتوان تمدید دوباره قوانین ضدایرانی توسط باراک اوباما در پنج روز مانده به اتمام زمان هشت ساله ریاستجمهوری وی دانست یا با رجوع به متن نامه خداحافظی جان کری وزیر امور خارجه آمریکا میتوان به میزان ایرانستیزی آمریکاییها پی برد.
ضدیت با ایران اولویت اوباما و ترامپ
در یکی دیگر از آخرین نمونهها میتوان به اظهارات پامپئو گزینه پیشنهادی ترامپ برای سازمان سیا در جلسه تأییدصلاحیتش اشاره کرد که ضمن توهین به جامعه ایرانی بیان میکند: «ایرانیها در تقلب حرفهیی هستند.» وی گفت که در صورت تصدی ریاست سیا، توان واشینگتن برای راستیآزمایی از پایبندی ایران به برجام را افزایش خواهد داد.
پامپئو همچنین ایران را به استفاده از هواپیماهای مسافربری برای انتقال سلاح به کشورهای منطقه متهم کرد و گفت: «فعالیتهای ماهانایر و ایرانایر من را نگران میکند.»
زمانی اظهارات مقامات سابق و آینده ایالاتمتحده را درباره ایران مرور میکنیم پی میبریم که برجام نه تنها نتوانسته ضدیت آمریکاییها با جامعه ایرانی را کاهش دهد بلکه به میزان قابل توجهی دشمنیها را افزایش داده است؛ دشمنیهایی که بخشی از آن در سطح سخنرانی و موضعگیری قابل ردیابی است و بخش دیگری از آن در تصمیماتی است که کنگره و دولت این کشور در طول یک سال پس از روز اجرای برجام گرفته و به واسطه آن بارها برجام را نقض و دامنه دشمنی خود را به واسطه تحریمها افزایش دادهاند.
آرمان: هاشمی همچنان زنده است
آفتاب یزد: اگر چه هاشمی به ملکوت اعلی پیوسته است اما ناظران سیاسی معتقدند او هنوز هم میتواند معادلات انتخابات ریاستجمهوری را تغییر دهد، همچنان بازیگر اصلی
آفتاب یزد: شدت گرفتن گمانه زنیها در مورد جایگزین هاشمی در مجمع تشخیص مصلحت؛ استقبال از ناطق رد حداد عادل
ابتکار: انتخابات 96بدون هاشمی
اعتماد: ناطق نوری: کجا مانند هاشمی پیدا میکنیم
ایران: توصیه ناطق نوری به چپ و راست در مراسم هفتم آیتالله هاشمی: بحث کنید، تهمت نزنید، کارهای خودمان را پای نفوذ نگذاریم، کار را خراب نکنیم بعد بگوییم دشمن
تجارت: حسین کمالی مشاور ارشد رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام: پشیمانی را در چهره مخالفان هاشمی میبینیم، هاشمی مانع تفرقه نیروهای انقلاب شد، مخالفان هاشمی کاخ سبز معاویه را اشغال کردند
در روزنامههای باند رفسنجانی، ضمن سوز و گداز از مرگ وی، به بلاجایگزینی وی برای تعادل درونی نظام اذعان شده و تهدید بهم ریختن تعادل بهصورت غیرمستقیم به ولیفقیه ارتجاع گوشزد شده است:
آرمان: حسین کمالی وزیر کار دولت هاشمی: فکر نمیکنم که روحانی بتواند بهصورت تمام و کمال جایگزین کاملی برای هاشمی رفسنجانی باشد. وضعیت درباره آقای ناطق نوری هم همینگونه است.
آرمان: صندلی خالی آیتا... یگانه معیار گزینش جانشین برای سیاستمدارترین معاصر ایران، باید منافع و امنیت حال و آینده ملی، نظام و کشور باشد... میتوان گفت هیچ سیاستورز شناختهشدهای که مورد اجماع همه جناحها باشد در عرصه سیاسی کشور وجود ندارد.
یک امر را نمیتوان انکار کرد، اینکه آن بزرگوار نقشی متعادلکننده میان جناحها و نیروهای گوناگون عرصه سیاسی داشت. بنابراین به صلاح نظام و کشور است که بزرگان و متنفذان، فردی را جانشین مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی کنند که توانایی برقراری تعادل میان جناحهای گوناگون عرصه سیاسی را داشته باشد.
در صورتی که فردی جایگزین مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی شود که به هر دلیلی توانایی، اراده، خواست و... را برای تداوم تعادل میان جناحها و نیروهای گوناگون و بعضاً متخاصم در عرصه سیاسی نداشته باشد، بدون تردید نظام، منافع و امنیت ملی در معرض آیندهای نامعلوم قرار خواهد گرفت.
در روزنامههای باند رفسنجانی بر ضرورت ادامه مسیر زهرخوران در عرصههای داخلی و منطقهیی و بینالمللی برای حفظ نظام تأکید شده است
شرق: گروههای زیر که برمیشمارم و به ایجاز وصف میکنم، خصومتشان با اکبر هاشمی رفسنجانی قابلدرک است.
کسانی که طالب تحولات بنیادین و رادیکال هستند و هر نوع مصالحه، مصلحت، واقعبینی و قناعت سیاسی را ناشی از حقارت و منفعتجویی میانگارند
کسانی که از دولت فقط نفت و بودجه جاری و افزایش حقوق را میفهمند و سیاستمداری را بهتر میشمارند
کسانی که اقتصاد رقابتی و تقویت تولید و سرمایهگذاری و طراحی درازمدت برنامههای توسعه را علت سیاهبختی مردم میدانند
کسانی که خوی خشمگین دارند و رقابت برایشان تنها در جنگ و حذف معنا دارد. برای اینان همه مواضع باید به سرراستترین شکل ممکن دوسوی یک خط آتش تصریح شود؛ بنابراین هر کسی یا تابع است یا نبودنش بهتر.
اما دوستان هاشمی همه کسانی بودند و هستند که جزء گروههای بالا نیستند.
برخی روزنامههای باند رفسنجانی تلاش کردهاند مرگش را سوخت جنگ انتخابات به نفع حسن روحانی بکنند:
مردمسالاری: عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی معتقد است: آیتالله هاشمی حتی بعد از مرگش هم یک بازیگر مهم در انتخابات آتی ریاستجمهوری خواهد بود. محمدجواد حقشناس افزود :فقدان ایشان، تاثیر ایجابی و سلبی در انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری خواهد داشت.
در روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی تلاش شده است تا به موضوع شایعات در مورد مرگ رفسنجانی پایان داده شود:
اعتماد: آیتالله هاشمی در استخر مجموعه سعدآباد سکته کرد
از همان یکشنبه سرد ١٩ دی ماه که درگذشت آیتالله هاشمی همه را در بهت سنگینی فرو برد چرایی مرگ او را در زمزمهها و چهرههای خیلیها میشد خواند. سوالی که جواب روشنی تا امروز به آن داده نشد. برخی همچون غلامعلی رجایی، مشاور آیتالله هاشمی گفتند او در خودرو و در راه بازگشت به منزلش سکته کرد و برخی بهنقل از منابع آگاه از سکته آیتالله در استخر و در حین شنا سخن گفتند. در این میان حتی عدهیی تلاش کردند تا سناریوهای دیگری را بچینند. اما احمد مازنی، نماینده تهران با قاطعیت به «اعتماد» میگوید که این موضوع از اساس کذب است. او میگوید آیتالله هاشمی در استخری در مجموعه سعدآباد بوده و در حین شنا سکته کرده است؛ اما چون آیتالله هاشمی عادت داشته هنگام شنا همه را از استخر بیرون کند موقع بروز این اتفاق کسی در استخر نبوده تا سریعتر اقدامات لازم را انجام دهد.
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، ناطق نوری را بهخاطر اظهاراتش در شب هفت رفسنجانی مورد حمله قرار دادهاند:
کیهان: عملیات فریب فتنهگران این بار با ناطق نوری
افراطیون مدعی اصلاحات مشغول عملیات فریب با ناطق نوری هستند.
این طیف زمانی مقابل مجلس پنجم شعار میدادند «مجلس زوری نمیخوایم- ناطق نوری نمیخوایم». اما پس از فوت آقای هاشمی، چنین القا میکنند که مایلند وی را جای هاشمی بگذارند تا میان اعتدالیون و اصلاحطلبان و -جدا شدههای اصولگرایی- شیخوخیت کند. این خط در طی روزهای اخیر از سوی روزنامهایران مانند آرمان و بهار و اعتماد و شرق و... بهعنوان محور مشترک القا شده است.
روزنامههایی مانند آرمان و بهار همچنین اظهار کردند که ناطق برای ریاست مجلس تشخیص مصلحت مناسب است، چرا که او مرید مرادش (هاشمی) است. روزنامه زنجیرهیی بهار «بار مصلحت بر دوش شیخ نور» را به همراه عکس ناطق نوری تبدیل به تیتر اول خود کرد.
بهار همچنین 12خرداد از قول زیباکلام تصریح کرده بود که اپوزیسیون، هاشمی را برای مخالفت با حاکمیت میخواهد و هاشمی عمر نوح ندارد؛ بالاخره خواهد مرد و اگر همراهی نکند، حذف میشود و اپوزیسیون یک شخصیت دیگر را درون نظام پیدا میکند
در روزنامههای باند رفسنجانی، ابراز وحشت در مورد آینده برجام با دولت جدید آمریکا مهمترین مطالب را به خود اختصاص داده است، در این مطالب تنها راه رژیم ادامه مسیر برجام توصیف شده است:
شرق: چشمانداز برجام در دوران ترامپ
دولت دونالد ترامپ تلاش خواهد کرد از طریق وضع تحریمهای جدید علیه ایران یا گسترش دامنه تحریمهایی نظیر داماتو آثار ناشی از توافق برجام و قطعنامه شورای امنیت را بیاثر کند. شانس عملی این فرضیه در مقایسه با فرضیه بند یکم بیشتر است؛ اما چالشهای پیشروی این فرضیه کم نیست؛ زیرا در مرحله نخست دولت ترامپ برای عملیکردن این فرضیه به محملها و بهانههای محکم و به عبارتی محکمهپسندی نیاز دارد که به رفتار طرف دوم یعنی جمهوری اسلامی ایران آنهم در زمینه هستهیی و نه موضوعات دیگر مربوط میشود... بدانیم دولت ترامپ حتی پیش از ورود به کاخ سفید برای مقابله با مواضع و تصمیمات دقیقه نودی دولت اوباما دست به کار شده است. در نتیجه، درباره برجام نیز به نظر نمیرسد دولت افراطی ترامپ بیتفاوت بماند. از سوی دیگر همه ما میدانیم که اختلافات ایران با آمریکا به موضوع اتمی محدود نبوده و نیست. در واقع میتوان بحران روابط ایران و آمریکا را به سازهای چندطبقه تشبیه کرد که برجام یک طبقه از این سازه را تشکیل میدهد. برخی از این بحرانها برای حداقل یک طرف و برخی دیگر برای دو طرف ماجرا خط قرمز بهشمار میرود... دولت ترامپ برای تعلیق یا تضعیف برجام از دیپلوماسی تردید و تخریب مستقیم استفاده نخواهد کرد، بلکه ترجیحاً از دیپلوماسی دوربرگردان استفاده خواهد کرد؛ یعنی از گسلهای موجود در روابط با ایران و فعالترین این گسلها برای بحرانسازی یا تشدید بحرانهای موجود استفاده خواهد کرد و در این مسیر از اولین دوربرگردانها برای بازگشت به ایستگاه اصلی، یعنی برجام بهره خواهد گرفت
در واقع دولت ترامپ عملاً قصد دارد همه تحریمهای دوران چالش هستهیی یا بخش اعظم آن را تحت عناوین دیگر مجدداً بازگرداند.
باید گفت سرعت عمل ایران و دستگاه دیپلوماسی کشورمان در مدیریت مذاکرات هستهیی و فرجام آن فارغ از جدلهای داخلی جناحی یا حزبی و فهم اهمیت و گاه حیاتیبودن عنصر زمان، ستودنی است؛ زیرا اگر جدال اتمی ایران با کشورهای ١+٥ در دوران ترامپ امتداد پیدا میکرد، هیچکس (چه موافقان و چه منتقدان برجام) نمیتوانست چشمانداز میانمدت رخدادهای محتمل را ترسیم کند. اما نکته بسیار مهم و راهبردی ماجرای برجام جای دیگر است و آن اینکه جمهوری اسلامی ایران در دوران باراک اوباما به قدرت اتمیش و مسالمتآمیزبودن آن مشروعیت جهانی بخشید
روزنامههای باند علی خامنهای، در سالروز اجرایی شدن برجام، ضمن حمله به سیاستهای دولت حسن روحانی، نسبت به نتایج برجام و چشمانداز آن در دولت ترامپ سوز و گداز و ابراز لاعلاجی کردهاند:
وطن امروز: ما مخالف خرید هواپیما نیستیم با نمایش تحقیر ملی مخالفیم
از قاجار تا اعتدال؛ سلام بر خریداران حرفهیی!
سالهاست از بالا و پایین شدن لیست اولویتها با نگاه غیرقابل تحمل همین منورالفکرهای حلقه به گوش نظام سرمایهداری رنج میبریم.
اکنون دولت روحانی مطابق با تحریمهای باقی در پسابرجام، نمیتواند دلارهای حاصل از فروش نفت خودمان را به داخل کشور منتقل کند و برای ایجاد رونق بخش تولیدکننده کشور که در کارگاهها و کارخانهها از رکود و بیکاری در عذاب هستند به کار ببندد اما میتواند با همان دلارهای بلوکه، در کارخانه ایرباس فرانسه، «رونق» ایجاد یا حتی پول تولید داخل را به جیب خارجیها واریز کند. این مفهوم دقیق تبدیل ایران به «خریدار حرفهیی» است!
برنامه هستهیی بومی ایرانیان با بتن مسدود شد! کارخانههای تولید برق را به «زیمنس آلمان» سپردیم! صنایع تولید فولاد و آهن را با یک سوم ظرفیت تولید گرفتار ورشکستگی کردیم و از برنامه فضایی پیشرو و قدرتآفرینمان هیچ نمانده جز گزارش تحقیرکننده صادرات 40 دانشمند فضایی رده اول کشور به اروپا و آمریکا! هنوز تحریم هستیم و تسلطی بر اموال و داراییهای خودمان نداریم اما با ارائه امتیازات هنگفت به غرب رکود و فقر و استقراض ملی را نیز به جان خریدهایم. آیا به نوشیدن از ثمرات سراب وعده داده شده در لوزان «برد - برد» عادت خواهیم کرد؟
کیهان: فقط به یک نمونه اشاره کنید!
امروز دقیقاً یک سال از زمان اجرایی شدن برجام میگذرد. دولت محترم توافق هستهیی را «فتحالفتوح»!، «معجزه بزرگ قرن»!، «آفتاب تابان»!، «بزرگترین دستاورد تاریخ انقلاب»!، «پیروزی بزرگتر از آزادسازی خرمشهر»!، «تسلیم قدرتهای بزرگ جهان در مقابل ایران»! و... نامیده بود و همه مشکلات موجود، حتی آب خوردن مردم را هم به اجرای برجام گره زده و رئیسجمهور محترم اعلام کرده بود که در اولین روز اجرای برجام- یعنی یک سال پیش در همین روز- «همه تحریمها، چه مالی، اقتصادی و بانکی در همان روز اجرای برجام لغو خواهد شد» و... اما، برخلاف ادعای رئیسجمهور محترم نه تنها تاکنون هیچ تحریمی لغو- و یا حتی تعلیق هم- نشده است، بلکه طی یک سالی که از آغاز اجرای برجام میگذرد، دهها تحریم دیگر نیز به تحریمهای قبلی اضافه شده است. کجای این واقعیت تلخ قابل انکار است؟
کمترین تردیدی باقی نمانده است که دولت در توافق هستهیی نه تنها به دستاوردی نرسیده بلکه خسارت فراوان و در مواردی غیرقابل جبران نیز به ملت و نظام وارد کرده است ولی بهرغم این همه شواهد و مستندات غیرقابل تردید که از «خسارت محض» برجام حکایت میکند، هنوز هم دولتمردان اصرار دارند همان راه نهفقط بیفرجام بلکه «بدفرجام» را دنبال کنند و از آنجا که در چنته برجام تقریباً هیچ دستاورد قابل ارائهای وجود ندارد، به تغییر صورت مسأله روی آوردهاند، مثلاً ادعا میکنند که برجام سایه شوم جنگ را از سر ملت دور کرده است! و توضیح نمیدهند که اگر منظورشان از خطر جنگ، ادعای آمریکاییهاست که گزینه نظامی را روی میز میدانستند، مگر امروز همان ادعا را تکرار نمیکنند؟! و یا میفرمایند؛ برجام همه قدرتهای بزرگ را به تسلیم در مقابل ایران واداشته است و نمیگویند که چرا تهدیدها شتاب گرفته تا آنجا که آلسعود فکسنی هم علیه کشورمان عربده میکشد؟!
آیا همه ناکامیها و خسارتهای محض یاد شده را فقط باید به حساب خطای دستاندرکاران نوشت؟ و آیا تیم هستهیی کشورمان که در سلامت اعضای اصلی آن کمترین تردیدی نیست نباید نفوذ احتمالی غریبهها را جدی بگیرند؟! و از راه بینتیجه و خسارتآفرینی که طی سه سال و چندماه گذشته پیمودهاند، بازگردند؟ مخصوصاً آن که نمونههایی از این نفوذ برملا شده است و احتمال حضور برخی دیگر از بداندیشان در سایهروشنهای مسیر دور از انتظار نیست!
کیهان: گزارش خبری تحلیلی کیهان در سالروز اجرای توافق هستهای
دستاوردهای برجام /دولت میگوید، مردم نمیبینند
آنچه رخ داد ماندن تحریمها بود و دستاوردسازی برای برجام؛ اما نکته اینجاست که چرا مردم آثار این دستاوردهای ادعایی را در زندگی خود مشاهده نمیکنند؟
دولتمردان میتوانند صدها بلکه هزاران دستاورد برای برجام لیست کنند اما اگر میخواهند نظر واقعی مردم را در این زمینه بدانند کافی است سری به کوچه و خیابان زده و با مردم عادی همکلام شوند. مردمی که از وعدههای عجیب و غریب پسابرجامی، چیزی جز افزایش قیمت قبوض مختلف، دلار 4000 تومانی و گوشت پنجاه و چند هزار تومانی و... عایدشان نشد.
جوان: امروز پس از گذشت یک سال از روز اجرای برجام میتوان قضاوتی منصفانه و دقیق از رفتار آمریکاییها و وضعیت برجام داشت و به این سؤال پاسخ داد که آیا برجام توانسته انتظارات حداقلی را رعایت کند و کارکرد آن برای اقتصاد و معیشت آنگونه که القا میشد، بوده یا خبر؟ اگر چه موج تحقیر، تهدید و تحریم جمهوری اسلامی و ایرانیان طی یک سال اخیر در صدر برنامههای ایالاتمتحده بوده و هیچگاه این روند متوقف و کند نشده است اما از جمله آخرین اقدامات و موضعگیریهای ضدایرانی مقامات آمریکایی را میتوان تمدید دوباره قوانین ضدایرانی توسط باراک اوباما در پنج روز مانده به اتمام زمان هشت ساله ریاستجمهوری وی دانست یا با رجوع به متن نامه خداحافظی جان کری وزیر امور خارجه آمریکا میتوان به میزان ایرانستیزی آمریکاییها پی برد.
ضدیت با ایران اولویت اوباما و ترامپ
در یکی دیگر از آخرین نمونهها میتوان به اظهارات پامپئو گزینه پیشنهادی ترامپ برای سازمان سیا در جلسه تأییدصلاحیتش اشاره کرد که ضمن توهین به جامعه ایرانی بیان میکند: «ایرانیها در تقلب حرفهیی هستند.» وی گفت که در صورت تصدی ریاست سیا، توان واشینگتن برای راستیآزمایی از پایبندی ایران به برجام را افزایش خواهد داد.
پامپئو همچنین ایران را به استفاده از هواپیماهای مسافربری برای انتقال سلاح به کشورهای منطقه متهم کرد و گفت: «فعالیتهای ماهانایر و ایرانایر من را نگران میکند.»
زمانی اظهارات مقامات سابق و آینده ایالاتمتحده را درباره ایران مرور میکنیم پی میبریم که برجام نه تنها نتوانسته ضدیت آمریکاییها با جامعه ایرانی را کاهش دهد بلکه به میزان قابل توجهی دشمنیها را افزایش داده است؛ دشمنیهایی که بخشی از آن در سطح سخنرانی و موضعگیری قابل ردیابی است و بخش دیگری از آن در تصمیماتی است که کنگره و دولت این کشور در طول یک سال پس از روز اجرای برجام گرفته و به واسطه آن بارها برجام را نقض و دامنه دشمنی خود را به واسطه تحریمها افزایش دادهاند.