728 x 90

چپاول روی میز، عدالت زیر میز

چپاول روی میز، عدالت زیر میز
چپاول روی میز، عدالت زیر میز

قیام ۹۶و جدیت آن در امر سرنگونی زنگ‌های خطر را برای سران رژیم از خامنه‌ای گرفته تا پایین به صدا درآورده و همه آقایان موضوع را به‌حق جدی گرفته‌اند. بنابراین طبیعی است که جهت جلوگیری از سرنگونی تمامی جناح‌های نظام و همین‌طور از سران سیاسی و نظامی گرفته تا مطبوعات و... همه دنبال راه‌حل هستند.

با مراجعه به روزنامه‌های حکومتی و حجم زیادی را که این موضوع یعنی جدیت سرنگونی به خود اختصاص داده این معنی به‌خوبی دیده می‌شود. اما از آنجا که منافع طبقاتی‌شان اجازه نمی‌دهد، سراغ اصل قضیه و راه‌حل ریشه‌یی نمی‌روند و مرتب به چپ و راست و کوچه علی چپ و... می‌زنند، هیچگاه به یک راه‌‌کار واقعی برای فرار از سرنگونی نیز نمی‌رسند، و هر راه‌حل واقعی که بدهند همان راه‌حل بلای جانشان شده و راه به سرنگونی می‌برد. مثلاًًًً یکی از شعارهای مردم آزادی بیان و اجتماعات است، آزادی پوشش و نه به حجاب اجباری است که اگر رژیم به همین خواسته مردم بخواهد جواب مثبت بدهد شکافی باز می‌شود که نهایتش مشخص است. از این رو خیلی طبیعی است که سراغ هر راه‌کار پوشالی برای برون‌رفت از شرایط موجود می‌روند جز راه‌کارهای واقعی.

واقعیت این است که از بعد از قیام روزنامه‌ها و سایتها و سخنرانیهای مجلس رژیم آینه تمام‌نمای سردرگمی و اضطراب و سراسیمگی از آینده می‌باشد، این حالات را به خوبی در تحلیلها و راه‌حلهای شتاب‌زده‌شان می‌توان حس کرد.

از جمله این ترفندها گرفتن ورد عدالت‌خواهی است که از خامنه‌ای شروع شد و به روزنامه‌ها امتداد یافت:

 «(اما) در زمینه عدالت، باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. در مورد عدالت مشکل داریم و ان‌شاءالله با همت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد». (روزنامه حکومتی جوان ۷/۱۲/۹۶)

به‌دنبال این غلط کردم‌های خامنه‌ای روزنامه‌های رژیم به آرشیوها مراجعه کرده و هر جمله‌یی را که کلمه عدالت در آن بود برای اثبات عدالت‌خواهی رهبر و نظام استفاده کردند:

 «مقام معظم رهبری در دوران قریب ۳دهه رهبری، نشان می‌دهد که معظم‌له، روی عدالت بیش از هر موضوع دیگری تأکید داشته، همواره به‌دنبال پیاده‌سازی عدالت بودند».           (روزنامه حکومتی جوان ۷/۱۲/۹۶)

از قضا طرح عدالت، آن‌هم عدالت اجتماعی از مقولاتی است که دامن زدن به آن برای رژیم گران تمام می‌شود و از نگاه مردم مصداق عینی دارد. به‌طور مثال لشکر بیکاران و گرسنگان و بی‌سرپناه‌ها مستمر در خیابانها اتومبیلهای میلیاردی آقایان و آقازاده‌ها را می‌بینند، خانه‌های کاخ‌مانند و ولخرجی‌های آن‌چنانی را می‌بینند، به‌خصوص در عصر ارتباطات و فضای مجازی این زندگیهای شاهانه از دید مردم پنهان نمی‌ماند. همین‌طور ولخرجی‌ها و بی‌بندوباریهای آقازاده‌ها در خارجه و ثروتهای افسانه‌یی سران رژیم در بانکهای خارجی.

به بخشی از این ثروتهای افسانه‌یی توجه کنید:

طبق گزارش رویتر علی خامنه‌ای به امپراطوری ۹۵میلیارد دلاری تبدیل شده است

این منبع نوشت: ثروت مجتبی دومین پسر خامنه‌ای به ۳میلیارد دلار بالغ می‌شود که بیشتر آن را در بانکهای امارات و سوریه و ونزوئلا و برخی کشورهای آفریقایی سپرده است.

مسعود خامنه‌ای چیزی بیش از ۴۰۰میلیون دلار در بانکهای فرانسه و انگلستان و ۱۰۰میلیون دلار هم در بانکهای تهران دارد. مسعود همچنین مالک انحصاری فروش تولیدات شرکت رنو فرانسه در ایران است

ثروت بشری، دختر خامنه‌ای را ۱۰۰میلیون دلار برآورد می‌کنند. اما هدی، کوچکترین فرزند بین دختران و پسران خامنه است و معادل ثروت خواهرش بشری یعنی ۱۰۰میلیون دلار برآورد شده است.

با مراجعه به فضای مجازی ثروتهای افسانه‌یی تمامی سران رژیم ثبت شده است که می‌توان دید.

اولین شاخص اجرای عدالت مقدمتاً برگرداندن پولهای نجومی دزدیده شده از مردم توسط رهبر و خانواده و... به مردم است، آیا چنین چیزی را می‌توان تصور کرد. می‌گویند آخوندی در حال غرق‌شدن بود، به او گفتند دستت را بده تا نجاتت بدهیم، آخوند دستش را نمی‌داد، تا این‌که یک نفر به آخوند گفت دستم را بگیر، آخوند دستش را گرفت و از آب بیرون کشیده شد. از او علت را جویا شدند، گفت آخوند دست بگیر دارد و نه دست بده.

نکته جالب توجه این است که جناب رهبر حاضر نیست برای عوام‌فریبی و بقای حکومتش از خطر سرنگونی بخشی از اموال به‌یغما برده از مردم را صرف گرسنگان و زلزله‌زدگان و... بکند. نه‌تنها این میزان مایه را نمی‌گذارد که هر روز به نوعی در فکر چاپیدن بیشتر مردم هستند. از این‌رو مردم و تهیدستان به‌سر عت به پوشالی بودن معذرت‌خواهی خامنه‌ای و عوام‌فریبی و روضه‌خوانی این‌که ما در عدالت عقب هستیم پی می‌برند. شکمهای گرسنه دنبال ماده عینی عدالت می‌گردند و زمانی شعار عدالت را باور می‌کنند که گرسنگان سیر و برهنگان پوشیده و بی‌سرپناه‌ها دارای سرپناه شده و دیگر در گور و لوله و کارتن و... زندگی! نکنند.

با نگاهی به روزنامه‌های رژیم و قلم‌فرسایی‌هایی که در رابطه با عدالت می‌کنند به بی‌پایه و مایه بودن و تبلیغاتی بودن این شعار پی می‌بریم و کاملاً مشخص است که تنها چیزی که مطرح نیست عدالت است و بیشتر محملی است برای جنگهای باندی و جناحی و مسئولیت را به گردن هم انداختن:

 «پیاده‌سازی عدالت برعهده قوه مجریه است. قوای مقننه و قضاییه باید به‌صورت مکمل و هم‌افزا بر اساس صلاحیتها و اختیارات، قوه مجریه را در امر تحقق عدالت، مبارزه با فساد، تبعیض و بی‌عدالتی کمک کنند». (روزنامه حکومتی جوان ۷/۱۲/۹۶)

و اینهم نهایتاً طرح این ایدئولوگ نظام برای برقراری عدالت خطاب به باند رقیب:

 «در چنین صحنه‌یی، تنها و تنها بصیرت و آگاهی صحیح مردم از اوضاع و شرایط است که می‌تواند موانع را از سر راه پیاده‌سازی عدالت بردارد. اگر این شناخت نباشد، همواره قدرت‌گرایان و منفعت‌طلبان با شعار عدالت‌، عدالت را به قربانگاه می‌برند». (روزنامه حکومتی جوان ۷/۱۲/۹۶)

بله مردم ایران هم با بصیرت و آگاهی که دارند همین را می‌گویند که باید موانع (یعنی رژیم ضدمردمی و چپاولگر آخوندی) را از سر راه پیاده‌سازی عدالت برداشت تا قدرت‌گرایان و منفعت‌طلبان با شعار عدالت، عدالت را به قربانگاه نبرند.

واقعیت این است که نمی‌توان و نباید هم از این رژیم انتظار داشت که برای برقراری عدالت طرح و عمل مشخص و واقعی داشته باشد، اولین طرح واقعی این است که خود این رژیم را به‌مثابه اصلی‌ترین مانع برقراری عدالت باید از بین برد تا زمینه حاکمیت عدالت و مساوات برقرار شود.

 

              م. ایمان

 

مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمی‌کند

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0a4abdad-c669-4713-94a7-457dffcb21ff"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات