سالگرد قیام آبان ۱۳۹۸ با آثار استراتژیک آن همواره و همهساله تأملبرانگیز است. تأمل از آن رو که این قیام، برآیند و نتیجهٔ مسیرهای پیمودهشده در قیامهای پیشین بود. این قیام پر از نشانههای نشاندهندهٔ مسیر یک مقصد است.
هر شخص یا جریان و گروهی که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی بهجانب آینده، برایش اهمیت ملی و مردمی در راستای سرنوشت ایرانزمین دارد، همواره به مسیرهای پیمودهشده برای نیل به ایرانی آزاد و دموکراتیک فکر میکند، همواره برایش مسألهٔ «بودن و نبودن» است و مسیر و خطمشی درست رسیدن به این مقصد را زیر ذرهبین دارد.
قیام دی ۱۳۹۶ یک سرفصل شد. در این قیام یک بازی و رمالیِ سیاسی درون حاکمیت برای فریب اجتماعی با هدف قفل کردن اذهان جوانان قیامآفرین، برای همیشه سوخت. یک شعار هوشمندانه که از حافظهٔ سیاسیِ جامعهٔ ایران جهش نمود و یک استراتژی را «گل داد و میوه داد»، پایان فریب سامریِ بازارگرم تداوم عمر نظام شد: «اصلاحطلب، اصولگرا ــ دیگه تمومه ماجرا».
کانونهای شورشی که مجاهدین خلق آن را بنیاد گذاشتند، از نتایج قیام دی ۹۶ برآمد.
همینجا نقطه و مرحلهٔ تأملبرانگیز برای هر ایرانی است. هر ایرانی که مسیر و خطمشی رسیدن به مقصد یک ایران آزاد و دموکراتیک، برایش اهمیت دارد و آن را با سرنوشت زندگی خودش عجین میبیند. یعنی خروجی قیام دی ۹۶ و بهدنبال آن گسترش کانونهای شورشی، بیان شروع یک مرحلهٔ مهم در مسیر تحقق مقصد آزادی ایران از اشغالگریِ حاکمیت ملایان است.
کانونهای شورشی ــ که این روزها در سالگرد قیام آبان ۹۸ بیش از ۱۵۰ عملیات موفق اختناقشکن علیه پایگاههای سرکوبگر انجام دادهاند ــ از چه مسیر سیاسی و اجتماعی آمدهاند؟ آیا کانونهای شورشی محصول یک جمعبندی همهجانبه از ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۶ نیستند؟
در این سالیان طولانی چه راهها، برنامهها، خطمشیها و استراتژیها طی شده و حاصل هر کدام چه بوده است؟ کدامشان امیدها و انرژیهای معطوف به سرنگونی حاکمیت آخوندها ــ و حتا اصلاح آن را ــ به سرابهای یأس و سرگشتهگی بردند؟ کدامشان با قیمتهای سنگین برای مغلوب نشدن به سامریبازیِ اصلاحاتی و نیز وفاداری بر پایداری مداوم به آرمان محبوب آزادی، مشعل استمرار مبارزه و انقلاب را از قله به قلهٔ هر قیام پیش بردند؟
کانونهای شورشی محصول پاسخ و بررسی همهجانبه به این دو مسیر و نتیجهگیریِ از آنها هستند.
عملیاتهای کانونهای شورشی تجربههای نقد برآمده از قیامهای دو دههٔ اخیر هستند.
استراتژی کانونهای شورشی، چشمانداز راهکار سرنگونی حاکمیت پلید آخوندی را هویدا نموده است. این استراتژی، تمام راههای پیموده از سال ۱۳۵۸ تاکنون را درکولهپشتیِ تجارب و دستآوردهای خود دارد. این استراتژی بهطور خاص از پیچوخمهای درسآموز هفتهبههفتهٔ قیام سال ۱۴۰۱ ــ با انواع ترفندهای ارتجاعی و استعماری علیه مسیر مونیستی آن ــ عبور نموده تا بر سکوی استوار ارادهٔ جبههٔ خلق، مسیر تحقق افق سپیدهدم ایران آزاد و دموکراتیک را نشانی دهد.
بیتردید هر عملیات کانونهای شورشی، سینهٔ اکثریت مردمان ایران را لبالب از امید و لبانشان را آذین ستایش میکند.
حضور کانون شورشی در هر محله از شهرها و روستاهای ایران، نماد مجسم استمرار قیام تا سرنگونیِ محتوم نظم ارتجاعیِ ملاسالار است.
در صحنهٔ سیاسیِ کنونی ایران، هر کانون شورشی، عینیتیافتهٔ «آتشگه دیرنده و پابرجای زندگی» در تعادلقوای برتر در قبال حاکمیت شورهزار یأس و مرگ ولایت فقیهی است.