در گردهمایی روز ۲۰ بهمن در پاریس، بسیاری سخنرانان و نیز شعارها و مصاحبههای شرکتکنندگان، توجه خاص به کانونهای شورشی و نقش و جایگاه ویژهی آنان در موقعیت کنونی دادند.
این توجه خاص و نیز آثار سیاسی و اجتماعیِ گردهمایی در پاریس، الزام مینماید که کم و کیف جایگاه کانونهای شورشی بازشناسی و تبیین شود.
وجه مشترک تمام توجهات و توصیفات دربارهی کانونهای شورشی، بیان این واقعیت است که ویژگیِ بارز کار آنها، پرداخت بهای تغییر شرایط از سکون و تردید به جنبش و امید و یقین است.
کانونهای شورشی از چه مسیری آمدهاند؟
هر شخص یا جریان و گروهی که سیر تحولات سیاسی و اجتماعی، برایش اهمیت ملی در راستای سرنوشت ایرانزمین دارد، مسیر و خطمشی درست رسیدن به این مقصد را زیر ذرهبین میگیرد و در قبال آن احساس مسئولیت میکند.
آیا تا بهحال تأمل کردهایم که وقتی در قیام دی ۱۳۹۶ فریاد و طنین «اصلاحطلب، اصولگرا ــ دیگه تمومه ماجرا» به یک تغییر نگرش سیاسی در ایران تبدیل شد، جایگزینِ «تمومه ماجرا»، چه شروع و آغازی باید باشد؟ کانون شورشی پاسخ به همین پرسش است. پایان هرگونه چشم دوختن به تغییر از درون حاکمیت، وجود آلترناتیو بیرون آن را الزامآور مینماید.
کانون شورشی محصول شناخت علمی از شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران و سپس شاخص مسؤلیتپذیری در قبال شکستن طلسم اختناق و تغییر تعادل قوا بهنفع جبههی خلق و انقلاب دموکراتیک شد.
در حالی که بسیاری رسانهها و پایگاههای تحلیلی، در کار تفسیر و تحلیل «چه باید کرد» بودند، کانون شورشی همچون ستارهیی شبکوب ظهور نمود و طی دو سه سال تبدیل به ستارگان دنبالهدار و کهکشان فراگیر در قیامها شد.
کانون شورشی؛ تبلور پیشتاز آگاه و رادیکال
استراتژی کانون شورشی، تمام راههای پیموده از سال ۱۳۵۸ تاکنون را درکولهپشتیِ تجارب و دستآوردهای خود دارد. این استراتژی بهطور خاص از پیچوخمهای درسآموز هفتهبههفتهی قیام سال ۱۴۰۱ ــ با انواع ترفندهای ارتجاعی و استعماری برای منحرف کردن مسیر یکسویه(مونیستی) آن ــ عبور نموده تا تاکتیک مسیر قانونمند و اصولیِ تحقق سپیدهدم ایران آزاد و دموکراتیک را نشانی دهد.
کانون شورشی نمایندهی مجسم پیشتاز رادیکال، راهنمای عبور از سدهای نمیتوان، تجسم شکنندهی زنجیرههای ذهنی و عینی، تبلور آتشافکن بر ظلام یأس، الگوی برهمزنندهی نظم و تعادل قوای تحمیلیِ ارتجاع سلطهگر، تجلی تسلیم نشدن به طلسم اختناق با تهاجم به نمادهای آن و ایقان به سازماندهی و تشکل برای تضمین استمرار مبارزه و تجمع تواناییِ ملی برای تحقق سرنگونیِ حاکمیت ارتجاع آخوندی است.
کانون شورشی؛ خط مقدم دادخواهیِ آزادی
هر عملیات کانونهای شورشی، ضمن معرفی پاسخ نهایی به حاکمیت ارتجاع، سینهی اکثریت مردمان ایران را لبالب از امید و لبانشان را آذین شادی و ستایش میکند. هر عملیاتی، نمایندهی جنبش دادخواهیِ شقایقهای آزادی در صف مقدم نبرد با قاتلان شبپرست ولایی است. هر کانون شورشی، عینیتیافتهی «آتشگه دیرنده و پابرجای» در مقابل شورهزار یأس و مرگ ولایت فقیهی است.
کمیتهای طی شده و مطالبات فریاد شده در قیامهای چندگانه علیه حاکمیت اشعالگر ایران، به کیفیت سازمانیافتهی سلول به سلول کانونهای شورشی بالغ شده است. گسترش سراسریِ کانونها در جغرافیای ایران، بیتردید منجر به کیفیت تحقق تغییر بزرگ بهنفع منافع ملی در راستای سرنگونیِ محتوم نظم ارتجاعیِ آخوندی خواهد شد.