728 x 90

«کانون‌های شورشی» و «شرکت‌های پوششی»!

کانونهای شورشی...
کانونهای شورشی...

فاشیسم دینی به‌رغم ضربه‌های کاری دریافتی از کانون‌های شورشی، تلاش می‌کرد دم برنیاورد و وجود این کانون‌ها را تا جایی که امکان دارد، انکار نماید. این در حالی بود که اخبار مربوط به پراتیک‌های انقلابی این کانون‌ها روزانه در رسانه‌های مقاومت درج می‌شد و جامعه نسبت به آن واکنش داشت. بارزترین واکنش جامعه نسبت به کانون‌های شورشی، الهام‌گیری و الگوبرداری از عملیات آنان برای به آتش کشیدن بنرهای خامنه‌ای، مجسمه‌های قاسم سلیمانی و حمله با کوکتل مولوتف به پایگاههای بسیج و مقر نیروهای سرکوبگر بود. این کانون‌ها علاوه بر هدایت قیام و سوخت‌رسانی به آن، نقش فعالی در وصل نقاط شورش‌خیز در تهران و سایر شهرها داشته و دارند. این نقش فعال از آنها کاتالیزوری برای سرعت‌بخشیدن به وضعیت انقلابی در راستای استمرار قیام ساخته است.

 

ادعای بزرگترین ضربه به کانون‌های شورشی

در کارزار ملی چهارشنبه‌سوری عملیات کانون‌های شورشی به اوج خود رسید و دیگر قابل انکار یا کوچک‌انگاری نبود. در این کارزار آنها با انجام ۲۴۶۸پراتیک انقلابی در ۷۳شهر و ۳۸منطقه در تهران خوش درخشیدند. دستگاه امنیتی ـ اطلاعاتی خامنه‌ای برای مقابله با اثرگذاری آنان در جامعهٔ انقلابی ایران در تاریخ ۲۷اسفند ۱۴۰۱ مدعی شد که «یکی از بزرگترین ضربه‌ها را به شبکهٔ مالی و تجهیزاتی این تیم‌های عملیاتی» وارد کرده است.

فارس‌پلاس در این رابطه نوشته است:

«این ضربه نه تنها بازوهای مالی مجاهدین را در ایران قطع کرد، بلکه امکان جذب نیروی انسانی این گروهک را نیز به‌شدت ضعیف کرده است، ضربه وزارت اطلاعات به این ساختار مجاهدین در واقع مانع فعالیت‌ها و امکانهای این گروه در اجرای عملیات تروریستی شده است». !

این ادعای بلاهت‌بار و در راستای مصرف داخلی در حالی صورت می‌گیرد که عملیات کانون‌های شورشی بی‌وقفه ادامه داشته است و دارد.

 

«شرکت‌های پوششی»!

در ادامهٔ خبر آمده است که «فرآیند پول رسانی» به کانون‌های شورشی برای انجام عملیات، مجاهدین را بر آن داشته است که «اقدام به تأسیس چند شرکت پوششی»! بنمایند. «بخشی از این شبکه در اروپا و مشخصاً کشور هلند، بخشی در امارات و در نهایت بخشی نیز در درون ایران ایجاد شده بود»

کدام را باور کنیم!؟ دایرکردن شرکت پوششی برای تأمین مخارج عملیاتی کانون‌های شورشی یا وارد کردن کامیون کامیون طلا و ساعت رولکس سلطنتی از عربستان را؟!

مگر پیش‌تر رسانه‌های وابسته به خامنه‌ای از قول «مسعود خدا بنده»، یک مزدور پیشانی سیاه خود مدعی پشتیبانی مالی عربستان از مجاهدین نبودند؟

«همان روزها من در یکی از سفرها به عربستان سه کامیون طلا (هر کدام به‌میزان یک تن) و انبوهی هدایا از جمله ساعت‌های رولکس طلا با مارک سلطنتی و اقلام دیگر به بغداد آوردیم که بعدها به‌کمک تعدادی از تجار اردنی وابسته به دربار عربستان اینها را به پول تبدیل کردیم» (تسنیم. ۲۶آذر ۱۴۰۱).

به‌نظر می‌رسد تاریخ مصرف این‌نوع پروپاگاندا دیگر سپری شده است. بیچاره شیخ در وانفسای گرفتار‌شدن در چنبرهٔ بحرانهای لاعلاج سرنگونی، طامات می‌بافد و لاطائلات تحویل می‌دهد. کانون شورشی، کی به پول و شرکت پوششی بند بوده است.

کانون شورشی همین جوانان به‌پاخاسته ایران هستند که با الهام‌گیری از قهرمانی‌های مجاهدین، پا به میدان کارزار گذاشته‌اند. آنها مانند ملیشیاهای مجاهد خلق، سری پرشور و عزمی راسخ برای آزادی ایران دارند. به‌خوبی فراگرفته‌اند چگونه با استفاده از امکانات اندک پیرامون خود، جنگ آزادیبخش را پیش ببرند. مگر وزارت بدنام با راه‌اندازی «نمایشگاه» بخشی از خلاقیت‌های آنها را به نمایش نگذاشت؟ و لانچرهای دست‌ساز خمپاره را به آنان نسبت نداد؟

 

 

واکنش هیستریک دستگاه اطلاعاتی خامنه‌ای به راندمان عملیاتی درخشان کانون‌های شورشی در کارزار ملی چهارشنبه‌سوری، بیانگر درستی و حقانیت این مسیر استراتژیک است و باید بر کم و کیف آن افزود. «شرکت‌های پوششی» و اسپانسرهای کانون‌های شورشی، «دریای خلق قهرمان» است؛ خلقی که همیشه مجاهدین را در پوشش حمایت خود گرفته است.

آنچه کانون‌های شورشی انجام می‌دهند بازی با جان و زندگی است. وثیقهٔ آن خون گرم و جوشان است. این متاع ارزشمند با هیچ مال‌التجاره‌ای در جهان قابل خریداری نیست. اگر بود نمونهٔ آن را در جاهای دیگر می‌دیدیم.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/95e89e58-f42b-481b-874c-d0f227e3d2e3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات