آخوند حسن روحانی روز ۱۱مرداد۹۹ در جلسه ستاد کرونا مدعی شد که بسیاری از استانها از پیک عبور کرده و شرایطشان عادی شده است: «امروز جزو روزهایی بود که در ستاد ملی کرونا که گزارش آمار و ارقام استانها امیدوارکننده بود. حدود ۱۰استان نام برده شد که این استانها در هفتههای قبل در شرایط بسیار سختی بودند، در پیک بیماری بودند و امروز از پیک بیماری عبور کردند».
این در حالی است که کارشناسان حکومتی و اعضای کمیته کرونا نسبت به افزایش مرگومیر تا اعداد سرسامآوری در حدود ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰نفر صحبت میکنند.
روزنامهآفتابیزد ۱۴مرداد۹۹در مقالهای با عنوان «قتلعام کرونایی» از قول محمدرضا محبوبفر عضو ستاد کرونا نوشت: «هیچ یک از پروتکلهای بهداشتی، استفاده از ماسک و دستکش نمیتواند جایگزین اقداماتی شود که وظیفه دولت است. اگر همچنان دولت به توصیه و پیشنهاد دادن اکتفا کند و همچنان در یک گیجی عمومی به سر ببرد و جامعه را هم گیج و گنگ کند، من فکر میکنم در ماه شهریور آمار مبتلایان به کرونا نه تنها کاسته نخواهد شد بلکه بهجرأت میتوانم بگویم تعداد مبتلایان تا شش برابر از اینی که امروز با آن مواجه هستیم افزایش پیدا خواهد کرد و تعداد مرگ و میرها به روزانه بین ۱۶۰۰ تا ۲هزار نفر خواهد رسید».
در شرایطی حاکمیت آخوندی «قتلعام کرونایی» راه انداخته که به اعتراف علیرضا زالی رئیس ستاد کرونا «بهدلیل یک اشتباه راهبردی تهران هیچوقت قرمز تلقی نشده» (تلویزیون شبکه خبر ۱۸تیر۹۹).
واقعیت این است که در این رابطه اشتباه راهبردی صورت نگرفته، بلکه سردمداران نظام بهویژه علی خامنهای و آخوند حسن روحانی به عمد راهبرد فرستادن مردم به دام کرونا را انتخاب کردهاند.
همچنانکه دولت روحانی روزانه به عمد آمار روزانه و آمار کلی جانباختگان کرونا را کوچکنمایی میکند، و یا اینکه در شرایطی که بسیاری از استانهای کشور در وضعیت قرمز و هشدار قرار دارند، روحانی مدعی است ۱۰استان از پیک کرونا عبور کردهاند.
علت طغیان و پیک کرونا در روزهای اخیر نیز ناشی از همین سیاست ضدمردمی است، آنچنانکه پیش از این سعید نمکی تلویحا اعتراف کرد دولت روحانی با بازگشاییها و زانو زدن در برابر اقتصاد باعث طغیان مجدد این بیماری شد.
روزنامه ستاره صبح ۱۴مرداد۹۹ در مطلبی با عنوان «ناهماهنگی، سوءمدیریت، و اختلافنظر، دلیل جهش قدرتمند کرونا» نوشت: «بهدلیل ساختار معیوب تصمیمگیری حکومتی در مدیریت دولت ایران همچنان درگیر بیماری هست و خواهد بود. وقتی رئیسجمهور بدون توجه بهنظر کارشناسان و متخصصان سلامت میگوید عزاداری محرم میتواند بهصورت باشکوه برگزار شود بدین معنا است که اختلافنظرها میان اعضای ستاد ملی کرونا و هیأت دولت جدی است. ظاهراً منافع عدهیی است بهگونهیی است که به دولت فشار آوردهاند که برخی محدودیتها اعمال نشود».
گسترش افسار گسیخته کرونا در جامعه به حدی است که گروهها و انجمنهای علمی و پزشکی دست بکار شده و برای آخوند روحانی نامهیی هشدارآمیز نوشتهاند.
روزنامه همدلی ۱۴مرداد۹۹ در مطلبی با عنوان «با انتشار نامه سرگشادهای جامعه پزشکی دست به دامان رئیسجمهور شد» نوشت: «نویسندگان آن قصد دارند رئیسجمهور را از عواقب تصمیمهای ستاد ملی مبارزه با کرونا در خصوص شکلگیری تجمعها آگاه کنند».
این روزنامه حکومتی با اشاره به نگرانی متخصصان نسبت به راهانداختن تجمعات حکومتی در ادامه از قول آنها نوشت: «در کنار نامههای مجمع انجمنهای گروه پزشکی و همچنین نامه پزشکان اصفهانی، روز گذشته یک نامه دیگر توسط «انجمن اسلامی جامعه پزشکان» نوشته شد. نامهیی که به سیاق دو مورد قبلی پر از هشدار و درخواست از رئیسجمهور برای کنترل تجمعها است. در بندی از این نامه عنوان شده که چنانچه تا پیش از این عدم برگزاری هر گونه تجمع جزء پروتکلهای بهداشتی در نظر گرفته میشد، اما حالا برگزاری تجمع با حفظ دستورالعملهای بهداشتی نقض غرض است».
آری متخصصان امور و کسانی که از نزدیک با این ویروس خطرناک دست و پنجه نرم میکنند هشدار میدهند که برگزاری هرنوع تجمع حتی با حفظ دستورالعملهای بهداشتی نقض غرض است.
نویسنده مقاله همدلی بهنقل از دکتر طهماسبی رئیس بیمارستان آمل که خود بر اثر ابتلا به کرونا جانباخته نوشت: «دکتر بهرام طهماسبی در بخش انتهایی نامه خود نوشته بود که ... در بیمارستان خودم آمار گرفتم ۷۳درصد موارد بستری در ۲هفته اخیر سابقه حضور در تجمعات داشتند. جسارت بنده را ببخشید. برای تایپ هر کلمهای باید کلی اکسیژن به بنده برسد، خدایا به این مردم رحم کن».
در چنین شرایطی و با وجود تمام هشدارها آخوند روحانی و وزیر بهداشت دولتش تصمیم به برگزاری کنکور گرفتهاند.
در این رابطه تلویزیون رژیم بهنقل از سعید نمکی وزیر بهداشت گفت: «آزمون سراسری در موعد مقرر برگزار میشود».
نمکیهم در این رابطه گفت: «و نهایتاً تصمیم بر این شد در تاریخ مقرر یعنی ۲۱مرداد کنکور سراسری را برگزار کنیم» (تلویزیون رژیم ۱۳مرداد۹۹).
آخوندها و کارگزارانشان همچنان در تلاش هستند تا با دروغی به نام عادی شدن شرایط و با سرهمبندی پروتکلهایی جوانان را به کوره آدم سوزی کرونا بریزند تا با کلان تلفات کرونایی مردم را به عزا و ماتم بنشانند، بلکه اندکی هم که شده عزای سقوط حاکمیتشان را به عقب بیندازند.
در زمینه انداختن مردم به دام کرونا پیش از این روزنامه جهان صنعت ۱۹تیر۹۹ نوشت: «دولت برای جلوگیری از تجدید اعتراضهای ۹۶ و ۹۸ راهکار ایمنی گلهای را با بازگشایی گسترده در پیش گرفت و مردم را در مقابل کرونا تنها گذاشت».
اما همانطورکه روزنامه مستقل ۷مرداد۹۹نوشته است نباید فراموش کنند که کرونا به هرحال روزی تمام میشود و آن وقت این لشکر تار و مار و زخمخورده دیگر چیزی برای باختن ندارد. وقتی خشمش طغیان کند تا ویرانی کامل میجنگد و میشود آنچه نمیخواهند بشود.
واقعیت هم این است که حاکمیت آخوندی کلان بازنده بازی مرگباری است که در جریان بحران کرونا به راه انداخته است.
در این رابطه رهبر مقاومت ایران در اطلاعیه شماره ۲۵ ارتش آزادیبخش ملی ایران در ۱۷خرداد۹۹ گفت: «استراتژی رژیم ولایت فقیه مبنی بر کلانتلفات و سپر انسانی در برابر خطر قیام و سرنگونی بهاثبات رسیده است. صورت مسأله این است که رژیم در کلانبازی مرگ، کلانبرنده است یا کلانبازنده؟
کلانبرنده یعنی اینکه میخواهد و میتواند با گرد مرگ و یأس، راهبندی برای سرنگونی بسازد و جامعه را منفعل و منجمد کند. در خوابهای خونسرشته و پریشان ولایت فقیه میتوان مانند ایلغار مغول، ۳۰۰سال ایران را سرکوب و منکوب و میخکوب کرد.
کلانبازنده یعنی که خامنهای و روحانی بر سر شاخ و بن میبرند. رژیمشان را موریانه کرونا و بحرانها از درون خورده و وعده خدا حق است. برخلاف تصور آنها جانهایی که از دست میرود نه عامل بقای رژیم بلکه تیکتاک فنا و پایان است.
ترس و وحشت بیپایان از خطر قیام و سرنگونی و از هزار اشرف و کانونهای شورشی مبین همین حقیقت است.
ارتش گرسنگان بهسوی شورش و قیام میرود. آتشفشان خشم خلق فوران خواهد کرد».