ویروس کرونا سراسر میهن را درنوردیده است تا جانهای رنجور و خرد شده در چرخهٔ غارتگران ولایت را بگیرد و بار غم از دست رفتن هزاران عزیزی که در کنارمان زندگی میکردند را بر روی دوش بازماندگان بگذارد. آنان که هنوز گرفتار مأمور مرگ رژیم آخوندی نشدهاند، در غم نان و کسب روزی بخور و نمیر خود ماندهاند و دیگر توشه و آذوقهای ندارند که با آن سر کنند.
رژیم آخوندی نیز نمیخواهد و نمیتواند جان و سلامتی مردم را تأمین کند؛ چرا که کفگیر امکانات دولتیاش به ته دیگ بیپولی و برباد رفتن گنجهای تاریخی ساکنان این سرزمین خورده است؛ و صندوقهای انباشته از غارت منابع این مردم در دستان ولی امر دزدان نیز به نگهبانی پاسدارانش سپرده شده است؛ تا جایی که شرکای دیروز و پسمانده خوران امروز در وحشت از خشم مردم نهیب میزنند که در گاوصندقها را باز کنید تا اندکی از اموال غارت شده به مالکان حقیقیاش برسد!
«مسیح مهاجری (مدیر روزنامه جمهوری اسلامی) نوشت: «... برای حل قطعی مشکلات باید قدرتهای مالی بزرگی به صحنه بیایند که از تمکن بسیار بالایی برخوردارند و اموال آنها متعلق به مردم است. این قدرتهای مالی عبارتند از ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی. امکانات و منابع مالی گستردهیی که در اختیار این مراکز وجود دارند اگر به عرصه کمک به اقشار آسیبدیده از کرونا آورده شوند، مشکلات این اقشار در کوتاهترین زمان و بهصورت کامل برطرف خواهد شد. این اموال و امکانات متعلق به مردم هستند و دقیقاً در چنین موقعیتهایی باید از آنها برای حل مشکل مردم استفاده شود..» (خبرآنلاین۲۴فروردین ۹۹)
دولت آخوند روحانی ناتوانتر از هر وقت دیگر چاره را در این میبیند که از خیر سلامتی و حفظ جان مردم بگذرد تا با فرمان خروج از خانه راهی برای خروج از خفگی پیدا کند.
پارهای از تبلیغاتچیهای دولتی نیز خلایق را از ماندن در خانه ترسانده و ضمن اعتراف به خفگی روزافزون نظام، به امید سراب به رفتن به خیابان تشویق میکنند:
«کرونا بیشتر از آن که موجب مرگ انسانها باشد مسبب نابودی و مرگ کسب و کارها شده است و در این وضعیت اگر کارآفرینان و صاحبان بنگاهها با رویکردی منفعلانه... شوند، چارهای جز به تماشا نشستن یک سونامی اجتماعی و اقتصادی نخواهیم داشت...طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هزینه استخراج هر بشکه نفت برای ایران ۱۰دلار است که شاید با قیمت جهانی ۵۰یا ۶۰دلاری به ازای هر بشکه، با لحاظ کردن هزینههای سرسامآور دور زدن تحریمها در شرایط قبل از این رکود تنها نیمی از قیمت واقعی وصول میشد و سؤال بزرگ اینجاست که آیا نفت ۲۰دلاری هم توان پرداخت هزینههای هنگفت دلالان تحریم را خواهد داشت؟» (اقتصاد سرآمد. ۲۵فروردین ۹۹)
مواجهه دولت با اقتصاد کرونازده، هوشمند یا سردرگم؟
آن سوتر کارشناس حکومتی دیگری، دوقطبی گزینش اقتصاد و سلامت را کاذب میداند و میگوید حتماً باید این دو را با هم داشته باشیم و با نمودارش نشان میدهد اگر به هر دو توجه نشود چه عوارضی دامن نظام را میگیرد...
نمودار گزینش اقتصاد و سلامت
«وی در واکنش به این پرسش که در شرایط تنگنای مالی تأمین منابع لازم برای مقابله با آثار اقتصادی کرونا چگونه انجام شود، گفت: در این شرایط راهکار اصلی برای اقتصاد ما مالیات است، افزایش پایههای مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتی باید در اولویت قرار گیرد، اما در حال حاضر برخی میلیاردها تومان فرار مالیاتی میکنند... دلالان از مالیات فرار میکنند. نظام مالیاتی ما متناسب با فضای فعلی کشور نیست و نیاز به اصلاح دارد...» (تسنیم. ۲۵فروردین۹۹)
هشدار برای انفجار بمب ناآرامیهای اجتماعی
هشدارهای پیدرپی به نظام آخوندی تمامی ندارد از یکسو از دست رفتن جان مردم را وسیلهای برای ارسال پیام در خطر بودن حفظ رژیم میدانند و از سوی دیگر نبودن معیشت را بهمثابه یک بمب ساعتی که هر آن ممکن است منفجر شود!
«۳۲میلیون نفر از جمعیت ۸۵میلیون نفری ایران حاشیهنشین هستند و بر اساس پژوهشهای اجتماعی، اکنون جمعیت حاشیهنشین تهران حدود ۱۱میلیون نفر برآورد میشود. جمعیت حاشیهنشین کشور از اقشار فرودست هستند و اکنون درآمد این جمعیت زیر خط فقر مطلق قرار گرفته است... در شرایطی که هیچ نگاه واقعبینانه و راهبردی به موضوع کرونا و اقشار آسیبپذیر وجود ندارد، دولت جمهوری اسلامی ایران کرونا را تبدیل به معضلی امنیتی کرده است. با وجود چنین نگاه امنیتی به جامعه و بیماری کرونا، جامعه متشتت، فقدان نظام تولیدی، وجود انبوه مشاغل خرد و خدماتی، تراکم فقرا و مهاجران و حاشیهنشینان در سطح کشور بسان یک بمب اجتماعی است که میتواند هر لحظه منفجر و منجر به ناآرامی اجتماعی شود.» (جهان صنعت۲۵فروردین۹۹)
کشور را ۳ماه تعطیل کنیم
از میان انبوه پیشنهادات و طرحهای بیدر و پیکری که کارگزاران نظام ولایت فقیه برای این بلایی که خود از دست حاکمان چین گرفتند و بر سر مردم ایران نازل کردند یکی هم این است که برای جلوگیری از وخیمتر شدن اوضاع رژیم، بهتر است راهحل همان چینیها را برویم، یعنی با برخورد نظامی تعطیل کردن کشور، بحران را حل و فصل کنیم: «رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان اینکه اگر کشور تعطیل نشود بیماری کرونا بهصورت مزمن در خواهد آمد، تأکید کرد: ضمن تأمین معاش مردم با تعطیلی سه ماه کشور میتوان از شر این ویروس خلاص شد. وی در پاسخ به اینکه مشخص نیست بحران کرونا چه زمانی از کشور رخت میبندد گفت: پیشنهاد تعطیلی را در مجلس ارائه دادم، مجبور به این کار هستیم و اگر این کار را نکنیم بیماری کرونا در کشور مزمن خواهد شد و عوارض اجتماعی، روانی، سلامت و اقتصادی آن خیلی بیشتر از زمانی خواهد بود که مثل چینیها در ووهان عمل کرده و کشور را تعطیل کنیم... اگر بهصورت نظامی برخورد نکنیم و در عینحال معیشت مردم را نیز تأمین نکنیم، زنجیره قطع نخواهد شد.» (همشهری. ۲۵فروردین ۹۹)
کاسه چه کنم چه کنم رژیم، چنان شکسته و خرد شده است که دیگر نمیتواند آن را ترمیم کند. بحرانهای متعدد اقتصادی و اجتماعی از یکسو و بمبسازیها و موشکپرانیها و صدور تروریسم و بنیادگرایی از سوی دیگر، اندوختههای آشکار رژیم آخوندی را به باد فنا داده است تا جایی که به تمام صندوقها و بانکها و خیریهها و مؤسسات مالی و پولی جهان پیغام میدهد که به این ولایت درمانده کمک کنید! تا بلکه بتوانم با حفظ ذخایر مالی و لجستیکی که برای روز مبادای خودم و سایر گروههای نیابتی خاورمیانه و تداوم گردش سانتیریفیوژها و... نگه داشتهام، از این مهلکه جان سالم بدر برم و دوباره روز از نو روزی از نو...
واقعیت این است که نظام ولایت هنوز دخالتهایش را در عراق غرق در بحران ادامه میدهد. هنوز برای حزبالشیطان موشک و وسایل خورد و خوراک میفرستد و به حوثیهای یمن فرمان شلیک به این سو و آنسوی مرزهایشان میدهد... و هنوز مردم ایران را در سیاهچال و زندانی به بزرگی طول و عرض این میهن در بند نگه داشته است تا بلکه بتواند از عذاب کرونا و عوارض آن جان بدربرد... اما همانطور که رهبر مقاومت مسعود رجوی گفت:
«این بار رژیم ولایت جان بدر نخواهد برد اکنون بسیاری از مردم با نان خشک و آب ارتزاق میکنند. ارتش گرسنگان پیش بسوی شورش و قیام»