به نظر میرسد که خامنهای، خلیفهٔ پلید ارتجاع همچنان درصدد است از ابزار کرونا برای کشتار و زمینگیر کردن مردم و سد بستن در برابر قیام سراسری، استفاده کند.
در حالی که کرونا در سراسر جهان در حال عقبنشینی و مهار شدن است، در ایران خبرها حاکی از پیشروی و اوجگیری مجدد کروناست. رسانههای حکومتی هشدار میدهند خیز پنجم با ویروس جهش یافتهٔ هندی که بسیار مهاجمتر و مرگبارتر از ویروس کووید۱۹ است، بهسرعت از مناطق جنوبی و جنوب شرقی کشور (سیستان و بلوچستان) در حال گسترش بهمرکز و مشخصاً تهران و سراسر کشور است.
حتی نمکی وزیر بهداشت رژیم نیز روز سوم تیر اعتراف کرد: «۳۲شهرستان از روز شنبه در وضعیت قرمز کرونا خواهند بود». اما سرعت پیشروی چنان است که تنها ظرف ۳روز شمار شهرهای قرمز دو برابر شده و از ۳۲ به۶۳ رسیده و ۱۸۴شهرستان نیز نارنجی و ۲۰۱شهرستان زرد هستند» (ایرنا ۸تیر ۱۴۰۰).
اکنون روزنامههای وابسته بهباند خامنهای نیز ناگزیر اذعان میکنند که وضعیت رژیم بهلحاظ کرونا یک استثناست: «ایران اولین کشور دنیاست که نهتنها پیک چهارم که پیک پنجم شیوع کرونا را هم تجربه کرده و میکند!» (فرهیختگان ـ ۶تیر).
دستگاه تبلیغاتی رژیم که شمار مرگ و میر کرونایی را چند برابر کمتر از واقعیت آمار میدهد، ناگزیر این روزها آمار بیشتری از فوتیها و بستریهای کرونا میدهد. اعتراف روزنامه حکومتی آرمان ۷تیر مبنی بر شماره قربانیان کرونا به بیش از ۳۰۰هزار نفر، صحت و دقت آمار مجاهدین و مقاومت ایران را نشان میدهد.
واکسن، ابزاری برای غارت مردم
کمتر کسی است که نداند، شیوع و گسترش مجدد کرونا، طبیعی و خودبهخودی نیست، بلکه یک خط و سیاست مشخص شیطانی در کار است. از باز گذاشتن مرزهای جنوب شرقی کشور برای ورود ویروس جهش یافتهٔ هندی تا اعلام آزادی اجتماعات در عزاداریهای محرم پیشرو (بهرغم تجربه مرگبار سال گذشته) و...
اما علت اصلی این وضعیت، طرح و نقشهٔ موذیانهٔ حکومت در امر واکسیناسیون است. رژیم پس از مدتها این دست و آن دست کردن و ابراز تردید بالاترین مقامهای رژیم (مانند روحانی) در مورد اثربخشی کرونا و حتی تبلیغات در مورد عوارض خطرناک آن، اکنون بهنظر میرسد که رویکرد دیگری در پیش گرفته است. چرا که اثربخشی واکسن در جلوگیری از شیوع کرونا در تمام کشورهای جهان بهاثبات رسید و شیادبازیها دیگر اثر نداشت. بنابراین رژیم واکسیناسیون را مجبور شد شروع کند که تابهحال طی ۵-۴ ماه تنها اندکی بیش از ۴میلیون نفر دوز اول را دریافت کردهاند، یعنی معادل ۵درصد جمعیت و شمار کسانی که دوز دوم را هم دریافت کردهاند، کمی بیش از یک میلیون نفر یعنی حدود یک درصد است. این در حالی است که در کشورهای همجوار، رقم واکسیناسیون بالغ بر ۱۰ – ۱۵برابر است.
سیاست ضدانسانی رژیم آخوندی بهواکسیناسیون قطرهچکانی محدود نمیشود، بلکه رژیم همین واکسن را هم از یکسو بهیک سوژهٔ تبلیغاتی تبدیل کرده و از سوی دیگر آن را بهعامل مضاعفی برای تحت فشار قرار دادن و غارت و سرکیسه کردن مردم کرده است.
در وجه تبلیغاتی، خامنهای در یک شو تبلیغاتی تظاهر بهزدن واکسن داخلی کرد، در حالی که همه میدانند و احمدینژاد هم اخیراً صراحتاً گفت که همهٔ مقامات بالای رژیم از چند ماه پیش واکسن زدهاند، آن هم از نوع ممنوعهٔ آن (واکسن فایزر آمریکایی). اما بهرغم این اقدام نمایشی که بهنظر میرسید در پی آن، واکسیناسیون شتاب پیدا کند، گزارش رسانههای حکومتی حاکی از تشدید «بلبشو» در واکسیناسیون و تحت فشار قرار گرفتن بیشازپیش مردم مضطرب و نگران است. همان کسانی که بر اساس برنامه و زمانبندی رژیم، نوبت تزریق واکسنشان رسیده، به امید دریافت واکسن ناچارند بین ۵ تا ۱۵ساعت در صف نوبت و انتظار بایستند و شب را در صف بهصبح برسانند. از همین رو، رسانههای حکومتی از پیدایش مشاغل جدیدی مانند نوبت فروشی خبر میدهند که نرخ آن از ۳۰۰ تا ۶۰۰هزار تومان است!
اما سؤال این است که خلیفهٔ ارتجاع تا کجا میتواند با کرونا مردم را بهبند بکشد و با واکسن از طریق باندهای مافیایی وابسته بهخودش، مردم دردمند و محروم را باز هم بیشتر و بیشتر غارت و سرکیسه کند؟ رسانههای رژیم این روزها با اشاره بهنتایج تکاندهندهٔ تحریم سراسری نمایش انتخابات رژیم بیشازپیش هشدار میدهند که «تابآوری شهروندان ایرانی... ابدی و بیانتها نیست» (روزنامه حکومتی جهان صنعت ـ ۷تیر ۱۴۰۰).