در روزنامههای حکومتی سهشنبه ۲۰آبان، تحولات مربوط به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، بیشترین مطالب را به خود اختصاص داده و کمتر به بحرانهای داخلی پرداختهاند.
اما در همان تعداد مقالات کمی که به بحرانهای داخلی پرداخته اوضاع انفجاری کرونا و هشدار نسبت به تعلل دولت برای تعطیلی تهران از وخامت اوضاع خبر میدهد.
آرمان در مطلب خود با عنوان: «تبعات افزایش همزمان کرونا و تورم» از فشاری که روی مردم است خبر داده و نوشته است: «اکثر هموطنان با چشمان نگران و قلبی مضطرب به فردا نگاه میکنند که نوبت چه کسی است که به کرونا مبتلا شود. از نگاه رفتارشناسی، آثار و عواقب این تنشهای فکری و اضطرابهای عصبی بسیار خطرناکتر و زیانبارتر از شیوع چندین بیماری است».
در ادامه نوشته است: «چهرههای درهم و عبوس مردم و شهروندان بهدلیل مشکلات گوناگون اقتصادی است... این آسیبهای روحی و روانی ناشی از کرونا و تورم، عوارض خود را در دوران پساکرونا با قدرت نشان خواهد داد. از همین امروز بنده و دیگر همکاران جامعهشناسم، اعلام میکنیم که در دوران پساکرونا روزهایی تلخ، گزنده و آزار دهنده در پیش است که جامعه را به تلخکامیها سوق میدهد».
آرمان در مطلب دیگری با اشاره به تعلل نظام در پرداخت هزینه برای مقابله با کرونا نوشته است: «اگر از همان ابتدا هزینههای قرنطینه قم و هر استانی که درگیر کرونا میشد را پرداخت میکردیم و مسئولانه و با برنامه، پیگیر و جدی تا رسیدن به یک نقطه اطمینانبخش پیش میرفتیم، قطعاً هزینههای سرسامآور کنونی از انسانی گرفته تا اقتصادی بهوجود نمیآمد و معیشت بحرانزده مردم دچار زلزله مضاعفی نمیشد. کادر درمان کشور به ستوه آمدهاند و رسماً در حال حرکت به سمت یک فاجعه بزرگ هستیم».
و در ادامه افزوده است: «نکته بسیار مهم این است که متولیان اصلی بجز سخنرانی و موعظه کردن و تصمیمات حداقلی کار دیگری انجام نمیدهند و مهمتر از آن با مردم سخن نمیگویند که علت این همه تعلل و درجا زدن چیست؟».
وطن امروز از باند روحانی هم کاسه کوزهٔ تعلل نظام را بر سر دولت روحانی شکسته و نوشته است: «با وجود اینکه کرونا در کشور به فراتر از نقطه بحرانی رسیده اما همچنان دولت بر لجاجت سماجت میکند و به جای تعطیلی ۲ هفتهیی و قطع زنجیره انتقال کرونا، طرحهای کماثر، نمایشی و بیفایده را در دستور کار قرار میدهد». این روزنامه تلویحا به نیت نظام برای فاجعه قتلعام مردم توسط کرونا اذعان کرده و افزوده است: «از همان روزی که به اصرار دولت بازگشاییها آغاز شد و شعار فاصلهگذاری هوشمند داده شد، مشخص بود که قرار است بحران تبدیل به فاجعه شود».
وضعیت بحران اقتصادی بهخاطر سیاستهای چپاولگرانه موضوع مشترک و هشدار روزنامههای هر دو باند حاکم است.
همدلی با اشاره به تجمع اعتراضی مال غارتشدگان در بورس به یک فقره چپاول دولت اشاره کرده و نوشته است: «برای کل سال۹۹، فقط ۱۱هزار و ۹۰۰میلیارد تومان درآمد از این محل، پیشبینی شده بود اما قریب به ۱۶هزار میلیارد تومان در چهار ماه گذشته، توانستهایم سهام واگذار کنیم که تا حدودی کسری عدم تحقق درآمد ناشی از فروش نفت را جبران کرده است».
جهان صنعت در مورد نقش سیاستهای حکومتی در فقیر کردن مردم و ابعاد آن اذعان کرده است: «از میان معدود عواملی که به گستردگی فقر در جامعه ایران منجر شده، ناکارآمدی سیاستهای دولت نقش پررنگتری دارد. اگر چه نهادهای تصمیمگیر همواره و در هر شرایطی شعار کاهش نابرابری را یدک میکشند اما این برنامهها و سیاستها هیچگاه در مسیر کاهش فقر و برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی نبوده است».
این روزنامه در ادامه اذعان کرده است: «با توجه به عدم اعلام رسمی خط فقر از سوی مقامات دولتی نمیتوان تصویر دقیق و روشنی از وضعیت خانوارهای ایرانی زیر بار گرانیهای اخیر ارائه داد. با این حالبر اساس گزارشی که از سوی معاونت رفاه اجتماعی وزارت رفاه و تعاون تهیه شده، ۲۰درصد خانوارهای ایران زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند که با توجه به جمعیت ۸۳ میلیونی کشور میتوان گفت حدود ۱۶میلیون و ۵۰۰هزار نفر از جمعیت ایران از استانداردهای لازم برای تأمین حداقل نیازهای روزانه برخوردار نیستند».
تحولات ناشی از انتخابات آمریکا موضوع اصلی روزنامههای هر دو باند حاکم است. در روزنامههای باند خامنهای وحشت از این همانی پروژههای بایدن با ترامپ و حمله به باند رقیب برای مذاکره جویی برجسته است.
جوان وابسته به سپاه نوشته است: «به باور جو بایدن و همفکران، حاکمیت سیاسی کشور با توجه به اوضاع تحمیل شده اقتصادی، روانی و سیاسی توسط جریان غربزده داخلی، با تشدید فشارهای دستساز داخلی چنانچه به درجه اضطرار برسد به ناچار تا قبل از انتخابات ۱۴۰۰تن به امتیازدهی و ترمیم متن برجام خواهد داد. دموکراتها همانند برخی از داخلیها اصرار دارند «برجام» بهعنوان یک الگو برای «استانداردسازی رفتار ایران» مخدوش نشود تا بستری باشد برای آغاز مذاکرات موشکی– منطقهیی چرا که تخطئه الگوی برجام بهمعنای پایان یافتن مسیر هموار شده برای «نظاممندسازی رفتار ایران» است».
این روزنامه در ادامه از خیز این باند برای باند رقیب از عرصهٔ مذاکرات با آمریکا خبر داده و نوشته است: «کارنامه و عملکرد بحث برانگیز در مصداق برجام و حذف برگهای مهم چانهزنی که در مذاکرات بین سالهای۹۲ تا۹۴ منهدم شد و پیامدهای اقتصادی، روانی و معیشتی گسترده حاصل از آن طی سه سال اخیر، اثبات میکند که اعتماد مجدد به یک طیف سیاسی میتواند تجربه خسارت محض توافق هستهیی را تکرار کند و عقلایی است که پیششرطهای بازگشت آمریکا به برجام موکول به بعد از انتخابات۱۴۰۰ شود».
در روزنامههای باند مغلوب نسبت به غفلت نظام در استفاده نکردن از امکان مذاکره با آمریکا، ابراز نگرانی شده و به رژیم هشدار دادهاند.
برای نمونه آرمان نوشته است: «ما نیز باید نشانههای تغییر را بروز دهیم که اگر تغییر نکنیم تغییرمان خواهند داد. تغییرات را خود مدیریت کنیم قبل از آنکه از سر اجبار تغییر کنیم یا تغییرمان دهند. نگذاریم دیر شود».