ولیفقیه رژیم آخوندی در دیدار با اعضای مجلس دستساز خود انواع و اقسام توصیهها، سفارشها و وعده و وعیدها را از زبانش جاری کرد تا وانمود کند، فارغ از دنیا طلبیهای حاکمان بیمروت دنیاست. از پستوی تاریک و نمورش برای چند دقیقهای بیرون آمده است تا مریدان را نصیحت کند که کار بد نکنند. از بند بند مسئولیتگریزیها و روی دوش دیگران انداختن فجایع و بحرانهای خود ساختهاش میگذریم و به افاضاتش درباره بودجه و کسریهای هزاران میلیارد تومانی میپردازیم.
«آقا» میگوید «ترکیب غلط بودجه هنوز اصلاح نشده که مخاطب این موضوع بیشتر دولت است».
دولتی که نزدیکترین همفکری و همدستی را باتو دارد. چرا تا بهحال ترکیب غلط بودجه را اصلاح نکرده است؟ نمیدانست ترکیب بودجه غلط است؟ میدانست و نمیتوانست اصلاح کند؟ میدانست و میتوانست اما نمیخواست که اصلاح کند؟ پاسخش این است که ترکیب غلط بودجه برای توزیع و تقسیم رانت ها و تصاحب اموال عمومی و خارج کردن داراییهای ملتی است که چهل سال است ترکیب غلط بودجه را در سفرههای خالیاش میبیند.
دولت، چالش اصلی کسری بودجه
به یک نمونه بسنده میکنیم که خامنهای و آخوند رئیسی در جریانند. «بودجه سال۱۴۰۱ بدون تغییر خاصی در نظام بودجهریزی و مشابه سالهای گذشته ارائه شد. بودجهیی که بهلحاظ شکلی و ماهوی دارای ایرادات اساسی است و با قوانین بالادستی سازگار نیست» (افکار نیوز۹ دی ۱۴۰۰)
بارها گفته شده است بودجه دولتهای رژیم آخوندی بر پایه صدور نفت و گاز کشور است و هر گونه کم بود درآمد را هم با استقراض و چاپ پول بدون پشتوانه تأمین میکنند. این را همه میدانند اما ولیفقیه خود را به کوچه چپ میزند.
در همین بودجه سال۱۴۰۱ مشخص شد که بیش از نیمی از بودجه، کسری دارد و رقم کسری بودجه عمومی قریب به ۳۰۰هزار میلیارد تومان است که جبران آن از محل فروش نفت و فروش اوراق و شرکتهای دولتی برآورد شده است.
البته از انبوه سیاهکاریهای قانونی (؟!) و زد و بندهای پشت و روی پرده درباره استقراضها و فروشهای زیر قیمت سرمایههای کشور و غیره و غیره میگذریم...
تبانی دو قوه در افزایش نقدینگی و تورم
خامنهای میگوید مجلس نباید با افزایش هزینههایی که درآمدی برای آن وجود ندارد سبب افزایش کسری بودجه شود. باز هم دجالگری و سلب مسئولیت از خودش هویداست. مجلس دستآموز وی بدون هماهنگی با عمود خیمه نظام، کاری نمیکند و کاری نمیتواند بکند. مثال روشنش همین دیدارهای متوالی است که سلطان به امر و نهیهای ملوکانه میپردازد. اما در مورد هزینههای بیهوده به چند مثال اشاره میشود که در آنها رد پای خامنهای و آخوند رئیسی و مجلس دستنشانده آشکار است.
حسن خوشپور مدیر ارشد اسبق سازمان برنامه و بودجه در یک اعتراف دیر هنگام میگوید: «رفتار کمیسیون تلفیق بودجه سال۱۴۰۱ بهوضوح نشان داد که نهتنها انتظار تحقق کارآیی در حالت یکدست بودن قوای مقننه و مجریه بیهوده است بلکه فرآیند بودجهریزی صرفاً سیاههای از فهرست هزینهها (عمدتا هزینههای جاری) بدون نگرش توسعهای و بلندمدت و در مقابل ارقامی در مورد درآمدها یا منابع، بدون توجه به امکانپذیری تحقق آنهاست (دنیای اقتصاد۸ اسفند۱۴۰۰).
امروز پس از سه ماه روشن شده است که دولت در بخشنامه بودجه، وعده تو خالی تهیه بودجه برنامهیی را داده بود اما این کار را نکرد و نمیتوانست بکند و حتی اگر آن را تهیه میکرد، مجلس تحتامر ولیفقیه آن را به بودجه غیر کارآ و سنتی تغییر میداد. یک نمونه دیگر آن اقدام کمیسیون تلفیق مجلس بود که با افزایش وامهای ودیعه مسکن و ازدواج و اختصاص تسهیلات تکلیفی برای بخش مسکن به میزان ۴۴۰هزار میلیارد تومان و مکلف کردن بانکها به اعطای تسهیلات به میزان ۲۰۰هزار میلیارد تومان برای اشتغال، اجرای برنامه غیرکارآ و مضر اعطای تسهیلات تکلیفی از سوی بانکها را بهگونهیی وسیعتر در دستور کار قرار داد. این اقدامات در برابر چشمان خامنهای و با هماهنگی دولت انتصابی و مجلس تحتامر وی صورت گرفته است. و خدا میداند چه میزان رشد نقدینگی و تورمهای بیش از ۴۰ و ۵۰درصدی که نصیب مردم ستمزده ایران کرده و میکنند.
بودجه بگیرهای فرهنگی بینام در لایحه ۱۴۰۱
از همان روزهای اول تشکیل پروند بودجه ۱۴۰۱ بارها گفته شد که یکی از عمدهترین بخشهای هزینه بار بودجه که ثمرات تلخ آن را مردم تهیدست میچشند، پولهای بیحساب و کتابی است که عوامل خامنهای و مهرههای بیت به اسم مؤسسات فرهنگی به جیب میزنند اما حالا خامنهای به مجلس تخت امرش میگوید مبادا هزینههای بدون حساب را تصویب کنید!
«در نگاه اول بهنظر میرسد دهها نهاد فرهنگی از دریافت بودجه حذف شدهاند در حالی که استعلام از سازمان برنامه و بودجه نشان داد، تغییر در جمع نهادهای دریافت کننده بودجه فرهنگی رخ نداده است و همه نهادهای فرهنگی در ۱۰ نهاد اصلی تجمیع شدهاند. در واقع بودجهای است که باید میان این نهادها و بسیاری دیگر از نهادهایی که نام آنها در لایحه نیامده، تقسیم شود» (ایرنا ۲۳آذر۱۴۰۰).
نهادهای مذهب آخوندی چقدر بودجه میگیرند؟
با اینکه بودجه نهادهای مذهب آخوندی با ترفند تجمیع مؤسسات و حجرههایی که میبایست استبداد زیر پردهٔ دین را توجیه کنند، گم و گور شده بودند اما دم خروس چپاول اموال ملت از لای قبای آخوندها هویدا گشت. در لایحه بودجه ۱۴۰۱، بودجه برخی از سازمانها و مؤسسات مذهبی اعلام نشده بود. اما بهرحال بعضی از آنها رسوا تر از آن بودند که مخفی بمانند. بر اساس این لایحه بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه نسبت به سال گذشته ۱۰۰درصد افزایش داشته است.
«بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه دو هزار و ۸۰۹میلیارد تومان است و در سال۱۴۰۰، هزار و ۴۰۱میلیارد تومان بوده است. آنطور که در این لایحه آمده سهم بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه از سازمان حفاظت محیطزیست بیشتر است. بودجه سازمان محیطزیست در لایحه بودجه ۱۴۰۱، ۲هزار و ۱۵۷میلیارد تومان است. ۴۳دستگاه مذهبی در بودجه سال۱۴۰۰، ۷۲۵۲میلیارد و ۶۰۰میلیون تومان بودجه گرفتند که سهم برخی از آنها بهطور جداگانه بیشتر از بودجه سازمانهایی چون ستاد کل بحران کشور بود» (تجارتنیوز۲۳ آذر۱۴۰۰).
جدول ۱۷ بودجه چیست؟
نمونه تازه این مال مردمخوریها مربوط به یکی از مراکز فساد حکومتی در شهر قم است. مدیرکل فرهنگ و ارشاد قم در تشریح شیوه حمایت دولت از مؤسسات فرهنگی در سال۱۴۰۱، گفت: «در سال های گذشته دغدغه شورای فرهنگ عمومی این بود که برای حمایت از فعالیت های فرهنگی نیازمند اعتبار هستیم که خوشبختانه سال گذشته بندی تحت عنوان جدول ۱۷ در بودجه کشور برای حمایت از فعالیت های فرهنگی دیده شد و ۶۰۰میلیارد تومان در میان مؤسسات فرهنگی توزیع شد. امسال هم ۶۵۰میلیارد تومان در بودجه برای حمایت از فعالیتهای فرهنگی دیده شده است» (ایسنا۲۹ اردیبهشت۱۴۰۱).
الان که وقت بودجهنویسی نیست
مضحکتر از همه قیل و قالهای خامنهای اینکه در خرداد ماه که زمان تدوین لایحه بودجه و بررسی آن در مجلس نیست. پس چرا خودش و مخاطب را سر کار گذاشته است؟! دلیل این هذیانها جز افزایش حیرتانگیز قیامها و خیزشهای تودههای جان به لب آمده نیست که فکر و ذکر خامنهای و رئیسی را به خود مشغول نموده است.
افاضات دیگر خامنهای در مورد برنامه پنج ساله هفتم است که علناً میگوید مانند برنامههای قبلی نباشد که کلیگویی میشده است. یعنی اینکه ۳۰سال است که جز حرفهای بیدر و پیکر چیزی به خورد مخاطب داده نشده است.
«ایشان به تدوین برنامه هفتم توسعه اشاره کردند و گفتند: در این برنامههای پنجساله نباید به کلیگویی اکتفا شود بلکه دولت و مجلس با نگارش مسألهمحور برنامه، راه را برای دستاندرکاران کشور روشن کنند» (کیهان۵ خرداد۱۴۰۱).
جالب اینکه پس از چهل سال از عمر رژیم آخوندی، خامنهای اقرار میکند که راهبرد بخش صنعت همچنان نامعلوم است! اما امر میکند که برنامه هفتم «بهصورت علمی و مسألهمحور نوشته شود»!
واقعیتی که امروزه بر همه روشن است این است که کار نظام استبداد مذهبی از کسری بودجه و دور زدن تحریمها و... گذشته است.
استمرار قیامها که این شبها هم در شهرهای مختلف با آن روبهرو هستیم، بیانگر عبور مردم ایران از تمامیت این نظام غارتگر و فاسد هستند و راه خود را که همانا سرنگونی این نظام است یافتهاند.