خرداد ۹۸تظاهراتی در بروکسل و متعاقب آن تظاهراتی در واشنگتن بهوسیلهایرانیان آزاده برگزار شد که نقاط عطفی در حمایت از مقاومت دیرپای مردم ایران به حساب میآیند. حمایت هموطنان خارج از کشور از شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران هر چند پدیده جدید و نوظهوری نیست و در طی ۴دهه گذشته در هر زمان و مکانی که لازم بود پرچم استقلال و آزادی مردم ایران را برافراشتند و از هیچ حمایتی از آلترناتیو دموکراتیک یعنی شورای ملی مقاومت و رئیسجمهور برگزیده آن خانم مریم رجوی دریغ نورزیدند. اما در این دوران این حمایتها اهمیتی خاص و جایگاه ویژهیی در معادلات سیاسی مربوط به موضوع ایران دارد.
شرایط سیاسی که در آن بهسر میبریم با آن چه در طی چند سال اخیر دیده بودیم بسیار متفاوت است، درهای استمالت و مماشاتگری بعد از دههها در حال بسته شدن است، با آشکار شدن چهره تروریستی رژیم آخوندی در هر گوشه و کنار جهان نزدیکی و استمالت به رژیم آخوندی قیمت گزافتری بطلبد اما این دلیل تمام شدن تشبثات و توطئههای رژیم آخوندی و لابیهایش نسبت به مقاومت ایران نخواهد بود. به همین علت است که رژیم آخوندی حتی در تنگنا و چنگال تحریم؛ از صرف میلیونها دلار جهت سرمایهگذاری بر روی انواع بنگاههای بهاصطلاح فکری و مطالعاتی و گروههای رنگارنگ با صطلاح اپوزیسیون برای به خیال خود گلآلود کردن آب و به محاق بردن آلترناتیو اصلی ابا ندارد.
رسالت این گروهها نعل وارونه کوبیدن است؛ از یک طرف با شدت تمام بر طبل دموکراسی برای ایران میکوبند و از طرف دیگر انگشت اتهامهای مسموم خود را به سمت مقاومت میگیرند و با انواع مارک زدنها سعی در به انزوا کشیدن آنان را دارند. آنان بعد از سینه چاک دادن برای مردم ایران که سالهاست زیر مهمیز نظام دیکتاتور مذهبی ولایتفقیه قرار دارند نتیجه میگیرند که جمهوری اسلامی بهتر از مجاهدین است و در حال حاضر جایگزینی برای نظام ولایتفقیه وجود ندارد. پس باید با همین رژیم ساخت و بعد برای خالی نبودن عریضه ادامه میدهند البته جمهوری اسلامی نقایص بسیار در زمینه رعایت حقوقبشر دارد.... آنان از بابت رساندن این «امدادهای غیبی»! پولهای کلان از خزانه مردم ایران دریافت میکنند.
کنار زدن آلترناتیو برای حل بحران لاعلاج
همچنان که روزبهروز طناب تحریمها بر گردن رژیم آخوندی فشردهتر میشود، در صحنه داخلی و بینالمللی شاهد آن هستیم که شورای ملی مقاومت بهعنوان یک جایگزین جدی سیاسی برای دوران بعد از رژیم آخوندی مطرح میشود و همین باعث نگرانی بیشتر آخوندها و ولیفقیه آن است. آنها میدانند که تنها راهی که برای فرار از چنگال تحریم و سقوط در دست دارند، ایجاد این باور در صحنه سیاسی در داخل ایران و در جامعه بینالمللی است که نشان بدهند هیچ آلترناتیوی برای جایگزینی ملاها وجود ندارد و هنوز سالها باقی مانده است که صحنه سیاسی ایران بتواند دارای یک آلترناتیو واقعی برای نظام ضدبشری آخوندی شود و در یک نتیجهگیری سخیف و از پیش تعیین شده به این نتیجه میرسند که بهرغم شرایط سختی که در رابطه با وضعیت حقوقبشر در ایران وجود دارد، باید با همین رژیم ساخت و چارهای جز چشم دوختن به رفرم و اصلاحات در داخل نظام نیست. این بازی کثیفی است که از اتاقهای فکر وزارت اطلاعات و شورای امنیت رژیم بیرون آمده و توسط مواجبگیران داخلی و خارجی اجرا میشود که به آن رنگ و لعاب دموکراسی هم میدهند و در این رابطه هدفی جز غبار آلود کردن واقعیت صحنه سیاسی ایران ندارند. اینکه همین مواجب بگیران، ایران را یک حکومت دیکتاتوری و ناقض حقوقبشر معرفی کنند برای خود رژیم چندان مهم نیست بنا به تئوری ۸۰ـ۲۰وزارت اطلاعات که در زمان سعید امامی برای تبلیغات علیه سازمان مجاهدین بیرون آمده بود تمامی همین مواجب بگیران اجازه داشتند در ازای هشتاد واحد زیر سؤال بردن عملکردهای خود رژیم بهعنوان یک رژیم دیکتاتور و ناقض حقوقبشر، همزمان بیست واحد سازمان مجاهدین و مقاومت را بهعنوان گروهی که مورد توجه مردم ایران نیست و خشونت طلب است به زیر علامت سؤال ببرند.
حقیقت مقاومت
اما حقیقت شکوهمند مقاومت این است که دقیقاً در زمانی که این دشمنان چند چهره سعی در مسموم کردن فضای سیاسی و غبار آلود کردن آن برای به محاق بردن مقاومت راستین مردم ایران را دارند هموطنان آزاده در سراسر جهان پا به صحنه میگذارند و آلترناتیو واقعی و قدرتمند خود را به جهانیان معرفی میکنند. یاران مقاومت در طول ۴دهه با ایستادگی و پایداری انقلابی علیه عمامه داران حاکم تهران هرگز ذرهیی از منافع مردم کوتاه نیامده و در هر شرایطی پرچم استقلال و شرف ایرانی را برافراشته نگه داشته و سیمای یک ایران آزاد و دموکراتیک را نمایندگی کردهاند.
اما یک سؤال بسیار مهم همچنان باقی است. آیا در صحنه بینالمللی نیرو و یا شخصیت سیاسیای وجود دارد که مجاهدین و یا شورای ملی مقاومت را نشناسد؟ اگر میشناسند چرا باید باز هم بر طبل معرفی آلترناتیو کوبید؟.
مقاومت و آلترناتیو واقعی نظام آخوندی یک آلترناتیو گمنام و ناشناخته نیست بلکه بالعکس همه محافل سیاسی در سراسر جهان از وجود این آلترناتیو و تلاشهایشان در طول ۴دهه ـ از افشاگری چهره تروریستی این رژیم تا تلاشش برای ساخت بمب اتمی ـ خبردارند اما چرا باز هم چشم و گوششان را گرفته و خود را به ندیدن و نشنیدن میزنند.
پاسخ آن بسیار ساده است، ایران کشوری بسیار ثروتمند است که طمع طرف حسابهای خارجی را که منافع اقتصادی برایشان مقدم بر هر چیز است بر میانگیزد بهطوریکه طی سالیان حاکمیت آخوندها شاهد بودهایم که موضوع حقوقبشر مردم ایران برای آنها بهراحتی زیر پای منافع اقتصادی سر بریده شده است. نمونه بسیار بارز آن که کودتای ۱۷ژوئن۲۰۰۳علیه مقاومت ایران در پاریس است که هدیه دولت وقت فرانسه به قرارداد یک میلیارد دلاری نفتی توتال فرانسه با رژیم آخوندی بود.
به راستی اگر نبود مقاومتی که طی این ۴۰سال سانت به سانت و متر به متر در مقابل توطئههای ارتجاعی استعماری بایستد و یک به یک آنها را عقب براند بهطور قطع اکنون رژیم آخوندی با داشتن بمب اتم و بسط سیطرهاش در چندین کشور عربی به رویای امالقرای اسلامی خودش بسیار نزدیک شده بود.
اکنون که به مراحل پایانی حکومت ضدبشری نزدیک میشویم، طبعاً شاهد تلاشهای بیشتر عوامل و مواجببگیران رژیم برای مخدوش کردن چهره مقاومت در عرصه بینالمللی هستیم.
بنابراین اهمیت تظاهرات و فریادهای ایرانیان آزاده و اشرفنشانها که صدای مقاومت بر حق مردم ایران در حمایت از ارتش آزادیستان و کانونهای شورشی هستند بیشازپیش روشن میشود. تظاهرات بزرگ بروکسل و واشنگتن دو صحنه با شکوه از حمایت از قیام و مقاومت مردم ایران و آلترناتیو برحق آنان بود. خروشهایی که قطعاً در تظاهراتهای بعدی در کشورهای دیگر با شکوهتر از قبل برگزار خواهد شد
آری در حقیقت در سرنوشت مردم ایران برگ زرین دیگری ورق میخورد و چشمانداز رسیدن به یک ایران آزاد و دموکراتیک بسیار روشن است.
بیل ریچاردسون وزیر سابق انرژی آمریکا، در تظاهرات بزرگ ایرانیان در واشنگتن به موضوع آلترناتیو و جایگزین مستحکم سیاسی در ایران پرداخت و گفت: «ما یک حاکمیت جدید در ایران نیاز داریم. این حاکمیت شما هستید. سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت. چرا شما؟ اول بهخاطر اینکه شما قوی هستید و قدرت سازماندهی دارید. دوم بهخاطر اینکه شما خانم رجوی را دارید و برنامهایشان را. سوم برای اینکه یک طرح برای حال و آینده ایران دارید. یک دلیل دیگر هم اینکه حاضرید خطر بپذیرید بهخاطر آزادی ایران.
شما شناخته شدگی جهانی دارید. شما در سمت درست تاریخ هستید...»