روز ۱۰مهر۹۷در مجلس ارتجاع، یکی از اعضای مجلس از باند خامنهای این سؤال را از باند مقابل پرسید که
از سال ۹۴ که وزیر اقتصاد برنامه اقدام را امضا نمود و اجرای ۴۱بند با جدول زمانی مشخص را پذیرفت، چهل بند تا به امروز اجرا شده است و فقط یک بند آن کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریست مانده است.
سؤال این است برای اینکه تجربه تلخ برجام تکرار نشود چرا اف.ای.تی.اف ایران را از لیست خاکستری خارج نمیکند؟ چه تضمینی وجود دارد و چه کسی حاضر است تضمین بدهد که اگر ما امروز این کنوانسیون را به فرض پذیرفتیم هفته بعد ما از لیست خاکستری خارج شویم؟
با وجود این توسری که رژیم در زمینه اجرای این چهل بند خورده و هنوز هم از لیست خاکستری خارج نشده است، حشمتالله فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس هشدار داد: «بانک مرکزی اعلام کرده که اگر مناسبات ما با FATF به هم بخورد بانکهای کشور دچار ورشکستگی میشوند».
باند دلواپسان اینگونه هشدارها و اعلام خطرها را بخشی از طرح و نقشه باند رقیب برای به تصویب رساندن لوایح مربوط به FATF و پیوستن به کنوانسیون FATF میداند.
کیهان خامنهای ۱۱مهر۹۷ مینویسد: «رسانهها و شخصیتهایی که پیش از امضای برجام و اجرایی شدن آن حل همه مشکلات کشور از اقتصادی تا آب خوردن مردم را به برجام منوط کرده و هر روز تأخیر در تصویب آن را موجب تحمیل هزار میلیارد تومان خسارت به کشور میدانستند امروز نیز پایان مشکلات را به تصویب FATF مرتبط میکنند، واقعیت آن است که برجام داشتههای هستهیی را برد و مشکلات اقتصادی را حل نکرد و FATF نیز امنیت و اقتصاد کشور را قربانی خواهد ساخت».
یکی دیگر از مهرههای دلواپسان به نام یاسر جبرائیلی، دولت روحانی و عناصری از مجلس ارتجاع را جهت پیوستن به FATF مورد حمله قرار داد که پای خامنهای را به میان کشیدهاند و از موافقت او با تصویب لوایح مذکور یا تفویض اختیار تام ایشان به مجلس سخن میگویند.
این در حالی است که شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظر نهایی خود را درباره دو مورد از سه لایحه باقیمانده اعلام کرده و از مخالفت قاطعشان با آنها خبر دادهاند
وی تأکید کرد« حالا توپ در زمین مجلس است و بهنظر میرسد طرح شائبههایی از این جنس بیش از هر چیز با هدف شانه خالی کردن از فشار افکار عمومی برنامهریزی شده است».(خبرگزاری تسنیم ۱۰مهر۹۷)
برخی رسانههای باند اصلاحطلب مانند سایت بهار متقابلاًً باند دلواپسان را مورد حمله قرار دادهاند و با اشاره به اینکه پذیرش شروط FATF در سطوح عالی تصمیمگیری (منظور خامنهای) تأیید شده و این مسیرهای حقوقی بیشتر جنبه تشریفات حقوقی دارد؛ خاطرنشان میکند«حرف حساب مخالفان FATF چیست و چرا آنان تمایلی به پذیرش شروط گروه اقدام مالی ندارند؛ شروطی که تنها ایران و کره شمالی از پذیرش آن شانه خالی میکنند. اگر بخواهیم عامیانه بگوییم باید گفت که دلواپسان FATF هم خدا را میخواهند و هم خرما را».(سایت بهار۹مهر۹۷)
اوضاع درهم ریخته حکومت آخوندی در زمینه تصویب کردن و یا تصویب نکردن این لوایح، بیانگر پیامدها و مشکلات جامزهری است که پیوستن به FATF برای آن بهوجود میآورد و در این رابطه است سرگاو نظام در خمره FATF گیر کرده است. نه میتواند به کلی زیر آن بزند و پیه رفتن به لیست سیاه FATF را به تن بمالد و نه میتواند لوایح مربوط به آن را تصویب کند و به الزامات آن که پذیرش شفافیت در نظام بانکی و چشمپوشی از پولشویی و متوقف کردن تأمین مالی گروههای دست نشانده تروریستی خود دست بردارد. چرا که اینها رشتههای حیات رژیماند. ظاهراً سه لایحه از لوایح ۴گانه FATF را با جان کندن و جنگ و دعوا تصویب کردهاند، اما سر این چهارمی گیر کردهاند. قرار بود روز یکشنبه گذشته این موضوع در مجلس ارتجاع مطرح شود و چنان که باند روحانی ابراز اطمینان میکردند تصویب شود، اما قضیه با لشکرکشی دلواپسان متوقف شد و گفتند که شاید روز چهارشنبه امروز مطرح شود. اما دوباره گفتند که روز یکشنبه آینده. به این میگویند زهر خوردن با جان کندن!
دلواپسان بر این گمان واهی هستند که در صورت نپیوستن رژیم به FATF حاکمیت آخوندی میتواند مانند گذشته به سیاست حمایت از تروریستها، پولشویی و... ادامه بدهد.
آنها از این بابت نگران به خطر افتادن عمق استراتژیک آن در کشورهای منطقه و بهویژه در کشورهایی نظیر لبنان، عراق، سوریه و یمن هستند.
اما واقعیت این است که اگر این لوایح تماماً تصویب نشود و حکومت آخوندی ملتزم به اجرای آنها نشود و نتواند نظر FATF را جلب کند، ساز و کار اروپا و کشورهایی همچون چین و روسیه برای تعامل بانکی و مالی با رژیم دچار مشکل میشود و عملاً بانکهای خارجی نمیتوانند با بانکهای آن ارتباط برقرار کنند.
این امر آنجا ضریب میخورد که تحریمهای آبانماه ۹۷ توسط آمریکا هم در راه است و مشکلات ارتباطی مالی آن با این کشورها را بیش از پیش بیشتر خواهد کرد.
ملاحظه میشود که حاکمیت آخوندی چه جامزهر پذیرش FATF را بخورد و چه نخورد در این رابطه در دوراهی یک بنبست و مخمصه است و نتیجه رفتن هر یک از این راهها به زیان آن تمام میشود.
در ارتباط با چنین بنبستی است که درون رژیم نیز بهشدت متلاطم و به هم ریخته است.
براین اساس است که باندها و عناصر آن هم با یکدیگر آنچنان درگیر و در جنگ و جدال هستند که خودشان هم میدانند که این وضعیت تصویر بهغایت درهم ریخته درونی آنها را ارایه میدهد و به ضرر آن است، اما با این وضعیت روزبهروز بر جدالشان نیز میافزایند.
اما موضوع پیوستن یا نپیوستن به FATF آنچنان برای آنها دلهره آور است که توجهی به این واقعیت نمیکنند که تصویری که از نظام ارایه میدهند تصویری متلاطم و پر هرج و مرج است و این تصویر بیش از پیش آنرا مورد تمسخر مردم ایران و کشورهای دیگر قرارمیدهد.
این وضعیت به هم ریخته در شرایطی است که در رابطه با مسایل داخلی و مردم نیز با تلاطم و مشکل مواجه است.
در داخل با اعتراضات و خیزشهای مردمی هم بیش ازپیش اوضاع را برای آن پرتلاطم و پرخطر کرده است.
مردمی که بنای آن دارند از موقعیت تضعیف آن در صحنه داخلی و بینالمللی استفاده کنند و با خیزشها و اعتراضات خود آنرا سرنگون کنند.
بنابراین سر نظام تنها در خمره FATF نکرده است، بلکه در بنبست در زمینه سیاست خارجی و بنبست و بحران سرنگونی داخلی هم گیر کرده است.