از بالا تا پایین رژیم به همدیگر هشدار و انذار میدهند که وضعیت خیلی خطرناک و انفجاری است. نرخ تورم کالاهای اساسی مستمراً در حال افزایش است. در کنار گرانی، کمبود برخی کالاها نیز مزید بر علت شده و وضعیت آشفته بازار تا اعماق خانههای مردم و تا سفره دستمزدبگیران گسترش یافته است، امری که بیتردید بازتاب اجتماعی خاص خود را خواهد داشت و در نقطهای به جوشش اجتماعی منتهی خواهد شد.
گرانی در ایران بیداد میکند. یک روز نیست که یک جنس گران نشود. قیمت هر روز در مقایسه با ماه قبل و یا سال قبل سر به آسمان میزند. دیروز مترو، امروز گوشت، فردا لابد آب و برقی که امام شیادشان میخواست مجانی کند. هیچکس هم جوابگو نیست. هیچکس هم نمیگوید مردم با این وضعیت چکار بکنند. خودشان هم خوب میدانند تحمل مردم هم حدی دارد، این حرف دلسوز نظامشان است. نقوی حسینی:« آقای رئیسجمهور بعضی از وزرای شما بریدهاند...گران شدن بنزین یعنی آتش زدن به خرمن نارضایتیها»( خبرگزاری مجلس(رژیم) ۱۶اردیبهشت ۹۸)
با چنین وضعیتی است که همه میگویند رژیم روی بمبساعتی و بشکه باروت نشسته است و اگر چه گوش شنوایی برای حرفهای مردم ندارند ولی زنگ خطر را خوب میشنوند حتی اگر این یکی نشنود آن دیگری به هر طریقی هم که شده به گوشش فرو میکند. روزنامه حکومتی جهان صنعت نوشته است: «مردم نسبت به سال قبل حدود سه برابر فقیرتر شدهاند و قدرت خرید آنها بهشدت افت کرده است. به گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم ۱۲ماهه منتهی به فروردینماه ١٣٩٨به ۶/۳۰درصد رسید. بنا بر اعلام این گزارش، نرخ تورم گروه پرمصرف غذایی در فروردینماه امسال نسبت به همین ماه در سال گذشته حدود ۹/۴۴درصد است. این افزایش افسارگسیخته تورم و قیمتها نه فقط برای مردم بلکه برای دولت نیز زنگ خطری است چرا که قیمت اقلامی بالا رفته که جایگزینی برای آنان در سبد معیشتی خانوارها وجود ندارد.»(جهان صنعت ۱۷اردیبهشت ۹۸)
زمزمههای بازگشت دوباره کوپن
یکی نیست بگوید پس از برداشته شدن تحریمها توسط اوباما و سرازیر کردن صدها میلیارد دلار به جیب رژیم وضعیت گرانی و تورم چقدر فرق کرد. اکنون آخوندها هر مشکلی را به گردن تحریمها میاندازند تا با حربه دشمن دهانها را ببندند. این در حالی است که خودشان بارها گفتهاند این مسائل ربطی به تحریمها ندارد و حتی میگفتند تحریم مائدهای است که ما میتوانیم خلاقیتهایمان را بکار بیاندازیم و بسوی خودکفایی هم برسیم. ولی الان آمدهاند نغمههای سهمیهبندی و کوپنی کردن اقلام مورد نیاز مردم را سر میدهند. اسحاق جهانگیری اواخر سال گذشته با اینکه نسبت به عدم کمبود کالاهای اساسی اطمینان میداد، پیشنهاد کوپنی کردن کالاها را نیز مطرح میکرد.»(جهان صنعت ۱۷اردیبهشت ۹۸)
«با توجه به تصمیم مجلس، متقاعد شدن دولت و تأکید بسیاری از کارشناسان که معتقدند باید برای تنظیم بازار درباره برخی محصولات از جمله کالاهای اساسی به سمت اجرای طرح بهرهگیری از کالابرگ الکترونیکی برویم تا بتوانیم چنین اقلامی را مساوی بین قشرهای مختلف جامعه بهویژه طبقات آسیب پذیر توزیع کنیم، در سال جاری باید در خصوص برخی کالاها شاهد استفاده از کوپن الکترونیکی باشیم.»(روزنامه حکومتی تابناک ۱۵اردیبهشت ۹۸)
در کنار این معضلات، تعطیلی پیدرپی کارخانهها و کارگاههای تولیدی نشانه دیگری از ورشکستگی و بنبست اقتصادی رژیم است در همین رابطه روزنامه حکومتی جهان صنعت نوشته است:« کارخانهها و واحدهای تولیدی یکی پس از دیگری از چرخه تولید خارج میشوند و در این بین آمار بیکاران نیز رشد صعودی به خود میگیرد. نوسانات ارز، پروسههای اداری، تأمین مواد اولیه، بخشنامههای پیدرپی، تصمیمات آنی و غیر کارشناسی فصلمشترک همه دغدغههای فعالآن بخش تولید و صنعت است که باعث شده نواحی صنعتی استانها هر روز متروکهتر و منفعلتر باشند. این روزها التهابات موجود در بازار و فراز و نشیبهای اقتصادی، پای کمتر سرمایهگذاری را به حوزه تولید باز میکند.»(جهان صنعت ۱۵اردیبهشت ۹۸)
قیمتهای سرسامآور
یکی دیگر از علل گرانی رکود تولید است. (سرمایهگذاران بهجای پرداختن به تولید، ترجیح میدهند وارد صادرات و واردات شوند که سود تضمین شده آن بسا بیشتر و بیدردسرتر از تولید است).
از سوی دیگر از آنجا که که بالا رفتن قیمت ها سر ایستادن و توقف ندارند و قدرت خرید اقشار کم در آمد هم بمراتب پایینتر آمده است، گرانی نیز سیرصعودی به خود گرفته است.
بهعنوان نمونه به همین چند قلم اقلام ضروری و پایهیی و درصد تورم قیمت آنها توجه کنید:
رب گوجه ۳۳۶درصد / خرما ۲۷۱درصد / تن ماهی ۱۴۸درصد / گوشت ۱۱۲درصد /
قیمت چند قلم از اجناس و مقایسه آنها با سال قبل
رب گوجهفرنگی نسبت به سال گذشته از پنج هزار و ۸۰۰تومان به حدود ۲۰هزار تومان رسیده است. خرما از هفت هزار تومان به ۲۶هزار تومان، تن ماهی از شش هزار و ۵۰۰تومان به ۱۷هزار تومان، قند نیز از هفت هزار تومان به ۳۸هزار تومان و شکر از سه هزار و ۵۰۰تومان به حدود هفت هزار تومان افزایش پیدا کردند. قیمت شیر از سه هزار و ۲۰۰تومان به پنج هزار و ۵۰۰تومان رسید و ماکارونی و روغن به ترتیب افزایش قیمت از سه هزار و ۲۰۰تومان به حدود هفت هزار تومان و پنج هزار تومان به هشت هزار تومان داشتهاند.
با چنین وضعیتی در قیمتها و تثبیت نشدن حتی همین قیمتها، رژیم و دلالها و بازاریان باند حاکم که اساس واردات و صادرات را در دست دارند، فشار مضاعفی را روی دوش مردم وارد میکنند در حالیکه از رانتخواری در واردات کلی پول به جیب میزنند.