عرض و طول نبرد برای آزادی ایران از دیکتاتوریِ ولایت فقیهی که شورای ملی مقاومت آن را پیش می‌برد، چقدر است؟
گستره و دامنهٔ این مقاومت در داخل و خارج ایران را چطور بشناسیم؟
در این شناسایی، چه عوامل اصلی یا کدام جبهه‌های رودررو دیده می‌شوند؟
هر سه پرسش منجر به این سؤال می‌شوند که هم‌اکنون خط مقدم نبرد بر سر آزادی و استبداد در ایران‌زمین را با کدام نیروها در دو طرف این نبرد، در داخل و خارج ایران بشناسیم؟
نقطهٔ آغاز یا نقطهٔ عزیمت یا آن فکر و ایده‌ای که خالق این پرسش‌ها شده‌اند، از جریان جاریِ سیاسیِ همین روزها پیرامون آخرین گزارش جاوید رحمان و نیز شرکت وی در کنفرانس مشترک با گروهی از حقوقدانان، قضات و کارشناسان بین‌المللی در مقر مقاومت ایران در پاریس برآمده است.
جاوید رحمان نسل‌کشی توسط خمینی و بازوهایش در قتل‌عام تابستان ۶۷ ــ و در کل دههٔ ۶۰ ــ را به یک نظریهٔ حقوقی بالغ کرد؛ نظریه‌ای که هیچ مرجع حقوق بین‌الملل آن را رد نکرده و از قضا از اعتبار بین‌المللی در میان اساتید حقوق برخوردار شده است.
اصل حرف این یادداشت و جوهر پرسش‌های چهارگانه، همین است. نبردی همه‌جانبه از کل ایران تا سازمان ملل و آمریکا و اروپا بر سر آزادی و دادخواهی با دیکتاتوری و جنایت، میان دو جبهه به‌نام‌های شورای ملی مقاومت ایران و حاکمیت موسوم به «جمهوری اسلامی» جریان دارد. همه‌جانبه‌ترین و اصلی‌ترین نبرد که سرنوشت ایران را تا زمان تعیین‌تکلیف این نبرد در داخل و خارج ایران رقم می‌زند، همین است.
کافی‌ست نظری به بسیج داخلی و خارجیِ حاکمیت علیه جاوید رحمان بیاندازیم. بسیجی که اصل‌اش دو وجه دارد: دیوانه و هیستریک شدن از مستند بودن و اعتبار حقوقی و بین‌المللیِ گزارش جاوید رحمان، / دیوانه‌تر و هیستریک‌تر شدن از انطباق این گزارش با جنبش دادخواهیِ مجاهدین بر سر قتل‌عام ۶۷ و نیز شرکت جاوید رحمان در کنفرانس حقوقیِ مقاومت ایران
شناسایی عناصر دو جبهه بسیار قابل تأمل است. اتاق فکر نظام ولایی ــ آخوندی در پروژه علیه جاوید رحمان، متکی‌ست بر عناصر مماشات‌گر و دارندگان منافع اقتصادی در استمرار دیکتاتوری آخوندی، بعلاوهٔ چند پیشانی سیاه هم‌سو و هم‌دست حاکمیت آخوندی تحت عنوان «جدا شدگان از مجاهدین»، بعلاوهٔ برخی رسانه‌های فارسی‌زبان که مطامع شاهی و شیخی و استعماری را بر موفقیت شورای ملی مقاومت ترجیح می‌دهند.
شورای ملی مقاومت متکی بر گسترهٔ جنبش میلیونیِ دادخواهی در داخل و خارج ایران، بعلاوهٔ برجسته‌ترین حقوقدانان از پنج قارهٔ جهان، بعلاوهٔ چند هزار فعال سیاسی و فرهنگی و حقوق بشریِ بین‌المللی می‌باشد.
جبهه نبرد، گویای مشخصات عرض و طول داخلی و جهانی و نیز گویای عوامل اصلیِ این نبرد است. بنابراین در جبهه‌ای به‌وسعت ایران با تمام گرایش‌ها و طیف‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در مبارزه با حاکمیت ملایان هستند، عجالتاً نبرد روزانه و جاریِ میان شورای ملی مقاومت و حاکمیت ولایت فقیه مقدم‌ترین، فعال‌ترین و اثرگذارترین نبرد سرنوشت‌ساز، از ایران تا پنج قارهٔ جهان می‌باشد.
این مشخصه‌ها نشانیِ استمرار نبرد تاریخی از مشروطیت تا مصدق و تا هم‌اکنون را بیش از گذشته میان دو جبهه آزادی و استقلال ایران و دیکتاتوریهای موروثی و استعمار آشکار کرده‌اند.
این مشخصه‌ها باز هم پیشروی در بروز ماهیت هر نیرو در صحنهٔ سیاسی ایران را با شاخص کیفیت مرزبندی با حکومت ملایان، گواهی می‌دهند.
این مشخصه‌ها نشان می‌دهند که یک نبرد تاریخی به مرحله سرنوشت‌ساز و تعیین‌تکلیف نزدیک شده و تحول بزرگ، بیش از همیشه، با کیفیت مصاف داخلی و بین‌المللی میان این دو جبهه رقم خواهد خورد.
