گزارش ۸۰صفحهیی اخیر عفو بینالملل با عنوان «ویرانگران انسانیت، بازداشتهای گسترده، ناپدیدسازی و شکنجه پس از اعتراضات آبان۹۸ در ایران» سندی قوی و معتبر در مورد جنایات دیکتاتوری فاشیستی مذهبی آخوندی بهشمار میرود و در مرحله پایانی رژیم حائز اهمیت است.
شرح جزییات شکنجههای قساوتبار و طاقتفرسا ـ که کاملاً مستند و محصول مصاحبهٔ با برخی از زندانیان و شماری از قربانیان و بستگان آنهاستـ بر روی ۷۰۰۰هزار زن و مرد و کودک بازداشت و زندانی شده وجدان هر انسانی را میآزارد.
بر کسی پوشیده نیست که از ۴دهه گذشته تاکنون شکنجههای ضدانسانی فوق در ایران ادامه داشته است. اکنون سردمداران نظام در مرحله پایانی خود برای جلوگیری از قیام و سرنگونی بیش از هر زمان دیگر نیازمند سرکوب و خاموش کردن اعتراضات اجتماعیاند. اما رژیم بهدلیل وحشت از یک انفجار عظیم اجتماعی و بازتابهای بینالمللی جنایاتش بسیار تلاش میکند که اعمال ضدبشری خود را در خفا انجام دهد؛ لذا افشای این حد از وحشیگری، آن هم توسط یک سازمان شناختهشدهٔ حقوق بشری، بازتاب گستردهیی دارد و رژیم را که در انزوای سنگین جهانی قرار دارد در معرض فشار و پاسخگویی بسا بیشتری قرار میدهد.
واکنش آنا لیند وزیر خارجهٔ سوئد از این نظر نمونهٔ گویایی است. وی در توئیتی به تاریخ ۱۲شهریور۹۹ گزارش را «یک تصویر هولناک از نقضهای جدی حقوقبشر در ایران بعد از اعتراضات سال۲۰۱۹» خواند و از فراخوان عفو بینالملل مبنی بر تحقیقات کامل در مورد جنایات رژیم پشتیبانی کرد و خواستار تضمین «آزادی بیان، انجمن و تجمع مسالمتآمیز» شد.
یادآوری نقش ویژهٔ خامنهای در سرکوب مخالفان
نقش ویژهٔ خامنهای در سرکوب مخالفان از نکات برجستهیی است که گزارش آنرا مورد تأکید قرار دادهاست:
«علی خامنهای در سخنانی به تاریخ ۲۶آبان۹۸ معترضان را اشراری خواند که به تحریک عوامل ضد انقلاب و «دشمنان خارجی» جمهوری اسلامی دست به خشونت میزنند. او در ادامه به نیروهای امنیتی دستور داده بود تا در برخورد با معترضان «به وظایف خود عمل کنند» و به این ترتیب عملاً مجوز ادامه دادن به سرکوبهای بیرحمانه را صادر کرده بود».
مجاهدین و ناآرامیها
عفو بینالملل در بخشی از گزارش خود به سازمان مجاهدین خلق ایران بهعنوان «گروه اپوزیسیونی که از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی حمایت میکند» نام برده و اظهارات پاسدار شمخانی دبیر شورای عالی امنیت رژیم در مورد آنها را درج کرده است. شمخانی مجاهدین را «مقصر ناآرامیها» معرفی نموده و قیامکنندگان را «عناصر آشوبگر [که] در ارتباط با سازمان مجاهدین بودهاند». دانسته بود. گزارش در ادامه خاطرنشان نموده که شمخانی در ملاقات با نمایندگان مجلس گفته بود:
«تعدادی از افراد که اقدام به تحریک مردم در خیابانها میکردند، شناسایی شدند. مشخص شد که آنان با سازمان مجاهدین در ارتباط هستند. آنان برخی از افراد شرور در منطقه بودند ... پول گرفتند تا آشوب ایجاد کنند».
اعترافگیری اجباری
از جمله نکات برجستهٔ گزارش افشای اقدام ضدانسانی «اعتراف گیری» است. بنا به اطلاعاتی که عفو بینالملل گردآوری کرده، «از شکنجه بهمنظور مجازات، ارعاب و تحقیر بازداشت شدگان استفاده شده است». بهعلاوه بازجویان شکنجه را بهعنوان «ابزاری برای واداشتن بازداشت شدگان به «اعتراف» و بیان اظهاراتی مبنی بر مجرم شناختن خودشان» مورد استفاده قرار دادهاند.
عبور از نقطهٔ هشدار و عزم جزم سرنگونی
نکتهٔ شایان تأمل که این گزارش در برابر انظار جهانی قرار میدهد، شجاعت خارقالعادهٔ مردم ایران است که بهرغم این همه قساوت حیوانی ابایی ندارند که به خیزش و اعتراض علنی بر علیه حاکمان ظالم برخیزند و هر فرصتی را غنیمت شمرده و بر علیه رژیم دست به اعتراض بزنند. جهانیان با شنیدن این گزارش هولناک از یکسو بیشتر از گذشته به سبعیت و درندهخویی مرتجعان حاکم بر ایران پی میبرند و از سوی دیگر دلاوری و عزم جزم مردم ایران نسبت به سرنگونی رژیم را درمییابند. بهنحوی که دیگر رسانههای حکومتی نیز به آن اعتراف میکنند.
روزنامهٔ حکومتی ابتکار (۱۳شهریور۹۹) ضمن ابراز وحشت از اینکه «هر روز معترضان به وضع موجود تعدادشان افزایش مییابد» هشدار دادهاست:
«اگر اعتراض به جاهای باریک بکشد، میتواند کارکردی عکس داشته باشد. در واقع، رسیدن اعتراض به نقطه جوشِ بقا، یعنی دیگر کار از اعتراض گذشته است! راه افتادن جنبش گرسنگان دیگر نمیتواند اعتراض مدنی تلقی شود».
ابتکار در ادامه ضمن اذعان به اینکه «ما مدتهاست از نقطهٔ هشدار عبور کردهایم» آژیر خطر را به صدا درآورده است که «اگر جنبش گرسنگان بهطور کامل راه بیفتد، هیچ چیز دیگر باقی نخواهد ماند».
آری این اعترافی است آشکار بر این واقعیت که مردم ایران مصمماند به هر قیمت به عمر ننگین رژیم پایان بخشند؛ و قساوت و درندهٔ خویی رژیم خللی در عزم جزم آنان ایجاد نخواهد کرد.