«وقتی نارضایتی متراکم میشود خودش را در خیابان نشان میدهد» (فرارو، ۱۲ شهریور ۱۴۰۲).
این جمله از اسماعیل گرامی مقدم از باند مغلوب نظام، این روزها دیده میشود و با شروع دیماه و زمستان، شاهد تحرک و گرمایی هستیم که تجمعات اعتراضی اقشار مختلف مردم ایران در خیابانها ایجاد کرده است. در حالی که خامنهای کیسه دوخته بود از قـِبل بحران غزه بر صداها و نارضایتیهای اجتماعی در ایران سرپوش بگذارد اکنون این صداها تبدیل به فریادها و شعارهای ضدحکومتی شده و در همه شهرها به گوش میرسد.
اعتصاب گسترده کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز که از روز ۲ دی شروع شده بود در پنجمین روز خود یعنی چهارشنبه ۶ دی نیز ادامه داشت و کارگران خشمگین در اعتراض به سیاستهای ضدکارگری رژیم همچون عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و همسانسازی حقوق، ضمن اعتصاب در خیابانهای اطراف کارخانه تظاهرات کردند. آنها همچنین خواهان رفع محدودیت برای همکاران اخراجی خود، برکناری مدیر عامل، خلع مالکیت از بانک ملی و مشارکت کارگران در مدیریت شرکت شدند. این کارگران زحمتکش با شعارهای «کارگر میمیرد، ذلت نمیپذیرد»، «نه تهدید نه زندان دیگر اثر ندارد «، «مرگ بر ستمگر درود بر کارگر» در بعضی روزها کنترل تمامی دربهای شرکت را در اختیار گرفته و عزم راسخ خود برای تغییر را به نمایش گذاشتند بهطوریکه رژیم هم مجبور شد مزدوران حراست را به مقابله با آنان بفرستد.
صنف طلافروشان نیز روز چهارشنبه ۶ دیماه را در بسیاری از شهرهای میهن از جمله تهران، تبریز، مشهد، کرج، اصفهان، قم، همدان، یزد، اراک، بندرعباس و بوشهر با پنجمین روز اعتصاب خود سر کردند. آنها به قوانین مالیاتی چپاولگرایانه آخوندی با هدف اخاذی بیشتر از آنها اعتراض داشته و طاقتشان به سر آمده است. با اعتصاب آنها قیمت طلا، سکه و ارز هم بالا کشید و نرخ دلار وارد کانال ۵۰هزار تومان شد.
روز چهارشنبه ۶ دی همچنین اعتراض مردم اردکان یزد به آلودگی خطرناک هوا تبدیل به تظاهراتی گسترده شد و مردم این شهر علیه سیاستهای ضدمردمی و ویرانگر حکومت آخوندی در توسعه صنایع آلاینده به خیابانها ریختند. آنها در حالی که پشت سر برخی از کفنپوشان حرکت میکردند، فریاد میزدند: «هوای پاک حق مسلم ماست»، «وعده وعید زیاد دادند، ما همه رو فریب دادند» و...
در روزهای گذشته تظاهرات و تجمعات بازنشستگان نیز طبق معمول در نقاط مختلف کشور ادامه داشت. روز دوشنبه ۴ دی بازنشستگان مخابرات در ۱۵ استان و از جمله در شهرهای شیراز، سنندج، شهرکرد، خرمآباد، اردبیل، اصفهان، مریوان، تبریز، اراک، اهواز، همدان، بیجار، رشت، ساری، زنجان در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان در مقابل ادارات شرکت حکومتی مخابرات تجمع اعتراضی برپا کردند. آنها شعار میدادند: «نه تهدید نه زندان دیگر اثر ندارد، مرگ بر ستمگر درود بر کارگر، بازنشسته داد بزن، حقتو فریاد بزن». دولتهای متوالی در رژیم غارتگر آخوندی ۱۶صندوق بازنشستگی را تاراج کردهاند و عمده این صندوقها ورشکسته شده است. میانگین حقوق بازنشستگان بعضاً چند برابر زیر خط فقر است و در بسیاری از موارد آنها سفرههای خالی خود را همراه آورده و در تجمعات پهن میکنند. بنابراین بازنشستگان نیز چاره را در کف خیابان دیدهاند.
البته صحنه اعتراضات مردم ایران پایانی ندارد و در روزهای اخیر:
کارکنان شهرداری تهران
معلمان خرید خدمت یزد
متقاضیان طرح نهضت ملی مسکن رباط کریم
مالکان پروژه ایرا البرز فاز هشت پردیس
کارگران شرکت بلبرینگسازی ایران در تبریز
و... نیز همراه سایر اقشار به کف خیابان آمده و اعتراض خود به بیقانونی و چپاولگری و خرابی وضعیت معیشتی را به اعتراض کل جامعهٔ خشمگین و در غلیان پیوند زدند.
عملیات کانونهای شورشی مکمل و راهنمای اعتراضات اقشار
بهموازات تجمعات اعتراضی روزانه مردم، عملیات کانونهای شورشی نیز ادامه دارد و هر روز گسترش مییابد. کانونهای شورشی علاوه بر هدف قرار دادن مراکز سرکوب و اعدام همچون مقرات سپاه و بسیج و ادارات مختلف قضاییه جلادان، روی مراکز چپاول و غارت رژیم همچون دفاتر نمایندگان قلابی مجلس عمل میکنند. آنها حامل این پیام نویدبخش به اقشار محروم هستند که دوران چاپیدن و به یغما بردن اموال مردم ایران با حقوقهای نجومی و بالا کشیدن بیتالمال رو به پایان است.
انفجار و به آتش کشیدن دفتر پاسدار حاجی دلیگانی نماینده کذایی مجلس ارتجاع از شاهینشهر، تهاجم و انفجار در شهرداری غارتگر منطقه پایگاه شکاری در بوشهر و همچنین انفجار در شهرداری غارتگر حکومتی در ناحیه ۲ تهران، نمونههایی از در هم کوبیدن این مراکز غارتگر است.
جوانان ایران پس از ۴۴ سال ظلم و بیعدالتی دریافتهاند تجمعات پراکنده و خودجوش اقشار اجتماعی هر چند عظیم و گسترده و مداوم باشد و هر چند دستگاه استبداد حاکم را زیر فشار بگذارد، اما زمانی به مرحلهٔ تغییر سیاسی و «براندازی» خواهد رسید که با تشکیلات حرفهیی و یک استراتژی فراگیر هدایت شود. اشکال مختلف اعتراضی خودانگیخته البته که پیکارجویانه و مقدس است اما برای مقاومت طولانی در برابر سرکوب و انواع ترفندهای رژیم نیاز به راهبری و نقشهمسیر دارد.
عملیات کانونهای شورشی مکمل اعتراضات اقتصادی اجتماعی و سمت و سو دهندهٔ مطالبات اجتماعی بهسمت تضاد اصلی، یعنی نظام غارتگر حاکم است. ترکیب این دو اجازه خلأ آتش و آرامش را از دیکتاتور سلب کرده و بهشکل قیامی بنیانکن در خیابانهای ایران جاری خواهد شد.