شتاب و تصاعد
این روزها در اخبار و گزارشات رسانهها شاهد شدت و شتابگرفتن فعالیتهای کانونهای شورشی مجاهدین در عرصهٔ میهن هستیم. در آخرین رشته از فعالیتها، گسترش کانونها و ضریب تصاعدی ضربه زدن به پایگاههای جهل و جنایت حاکمیت ولایت فقیه گزارششده است. کانونها در یک روز توانستند حدود ۲۰مرکز سرکوب و فساد حکومتی را هدف قرار دهند و موفق شوند.
به آتش کشیدن ۲۰نماد پلید حاکمیت استبداد در برق آتشین کانونهای شورشی ـ ۲۱اسفند ۱۳۹۷
تهور و رشادت جوانان پیشتاز توأم با طراحی خوب شامل شناسایی و فیلمبرداری در روز و عملیات برقآسا در شب، دارد تمام عرصههای میهن را دربرمیگیرد. بیشک با وجود سیطره و خیمهٔ سرکوب همهجانبه از جانب نظام آخوندی، این فعالیتهای ستودنی و شجاعانه آثار بلافصل خود را در جامعه خواهند گذاشت.
کانونهای شورشی در نوک پیکان خشم یک خلق و میهن علیه نظام آخوندی قرار گرفتهاند. فعالیتهای آنان در انواع گوناگونش، خواست و ارادهٔ مردم ـ بهخصوص نسل جوان و زنان ایران ـ را در مقابل نظام آخوندی نمایندگی میکند.
کانونهای شورشی با گسترش فعالیتهایشان دامنهٔ وسیعتری از توجه و واکنش ایرانیان را برخواهند انگیخت.
قیام اقشار و کانونهای شورشی، ابتلای روزانه نظام
اکنون کانونهای شورشی موضوع نگرانی نظام آخوندی و وزارت اطلاعات و سپاه و قوه قضاییهاش شدهاند. بنابراین فعالیت آنان با موقعیت کنونی حاکمیت ولایت فقیه رابطه مستقیم دارد. وضعیت نظام اکنون در شدت گرفتن بحرانهای داخلی و بینالمللی تعریف میشود.
از میان همه بحرانهای نظام آخوندی باید به بحران قیام و خیزش مردم و گسترش کانونهای شورشی مجاهدین اشاره کرد. معلوم است که دستگاه تبلیغاتی نظام همهٔ تلاشش را میکند که کانونهای شورشی تبدیل به موضوع و سوژهٔ سیاسی روز علیه حاکمیت در رسانهها و اینترنت نشوند. اما واقعیت بزرگتر این است که جبههای به وسعت فلات و مردم ایران در مقابل حاکمیت ولایت فقیه شکل گرفته است. کانونهای شورشی یکی از اجزای این جبهه پهناور جغرافیایی و انسانی و سیاسی و اجتماعی هستند. بیشک برای نظام آخوندی که تمامی پلهای پشت سرش را خراب کرده، هیچ راهی جز سرکوب و زندان باقی نمانده است. این تنها راهحل در مرحله کنونی با مختصات داخلی و بینالمللی رژیم، تنها منجر به ریختن نفت بر آتش قیام و افزایش رویارویی با جامعه جهانی خواهد شد.
کانونهای شورشی و آلترناتیو عینی و واقعی
وجهی دیگر از فعالیت و حضور مداوم کانونهای شورشی، گویای عینیت داشتن آلترناتیو واقعی در مقابل آخوندها است. آخوندهایی که تمام تلاش تبلیغاتیشان را میکنند تا با آلترناتیوسازیهای مجازی، روی آلترناتیو اصلی که همانا شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق باشند، سایه بیاندازند و بهزعم خود آنها را در محاق نگه دارند. در این سیاست عمدی آخوندی برای رنگآمیزی بهاصطلاح آلترناتیوهای خودخواستهاش، باید گفت که «تو به زین بچسب که نیفتی، پیروزی در مسابقه اسبدوانی پیشکش!».
واقعیت این است که قیام سراسری مردم ایران با اقشار گوناگونشان در مقابل کلیت نظام آخوندی شکل گرفته و بازتاب جهانی و نیز اثرگذاریاش را در سیاستهای بینالمللی میبینیم. قیامی که خامنهای برای مقابلهٔ با آن، در یک جبر ناگزیر و البته با بلاهت مشابه همهٔ دیکتاتورها، جلاد قرن ابراهیم رئیسی را در قوه قضاییه گماشت. فعالیتهای کانونهای شورشی هم بازتاب خشم و فریاد اقشار مردم علیه دیو ولایت فقیه است که از قضا بهدلیل فعلیت داشتن مداوم آن، یکی از تهدیدهای اصلی و بالفعل حاکمیت ولایت فقیه گشته است.
برق آتشین بر گسترهٔ ظلام
بیشک فعالیت کانونهای شورشی که «چون برق آتشین / بیرون جستهاند از زمین»، به شکلگیری مختصات جدیدی خواهد انجامید که با پیوند با قیامهای سراسری، موقعیت قیام را در مقابل استبداد مذهبی استوارتر و تعیینکنندهتر خواهد نمود.